به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب در اواخر سال 92 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ، و مسیر حرکت دولت و سایر ارگانها در این راستا را ترسیم کردند. بدون تردید تحقق این سیاستها نیازمند عزم جدی همه مسئولان و مردم است تا از گذر فشارهای خارجی و تکانههای اقتصادی، آسیبی به اقتصاد کشور وارد نشود.
کشور ایران با داشتن معادن و ذخایر بسیار، آب و هوای مناسب، منابع گردشگری و نیروی انسانی جوان و کارآمد، از همه فاکتورهای لازم برای تحقق اقتصاد مقاومتی برخوردار است اما تاکنون این منابع به خوبی بهرهبرداری نشده و زمینه برای تبدیل کشور به محل مصرف کالاهای وارداتی فراهم شده است؛ بنابراین توجه مجدد به اهمیت سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضرورتی انکارناپذیر است.
با توجه به اهمیت این موضوع است که رهبر معظم انقلاب به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی بسنده نکرده و همواره در سخنرانیها و دیدارهای خود با مسئولان نظام، اهمیت این مهم را به مسئولان تذکر داده و سال 95 را نیز با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری کردند تا روشن شود در فضای پسابرجام نیز باید به فکر تحقق اقتصاد مقاومتی بود و برقراری ارتباطات اقتصادی با کشورهای دنیا نباید باعث تبدیل کشور به مکانی برای واردات کالاهای خارجی و فراموشی اقتصاد مقاومتی شود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، با مهرداد بائوج لاهوتی، نماینده لنگرود و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی، گفتوگویی انجام دادهایم که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
همانگونه که مستحضرید مقام معظم رهبری، امسال را سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری کردهاند. ابتدا میخواستم بپرسم با توجه به اجرایی شدن برجام و کم شدن میزان تحریمهای اقتضادی، ادامه اقتصاد مقاومتی را تا چه اندازه دارای اهمیت میدانید؟بنده معتقدم که برجام نباید توقعات ما را بسیار بالا ببرد. البته تصورات زیادی در این مورد ایجاد شده که بخشی از آن را خود دولت ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه با اجرایی شدن برجام بسیاری از مشکلات در آنِ واحد حل خواهد شد؛ در صورتیکه واقعیت اینگونه نیست.
تعامل اقتصادی ما با دنیا باید در گرو تعامل سیاسی باشد. دولت کاری را انجام داده که گرهی که در تعامل اقتصاد ما با دنیا ایجاد شده بود، را از طریق تعامل سیاسی و با اجرای برجام باز کرده است. بدون اینکه وارد محتویات و جزئیات برجام شویم باید گفت که این مذاکره، تعاملی سیاسی بین ایران و جهان ایجاد کرد.
البته برخی از این کشورهای دنیا زیادهخواه هستند و نباید انتظار داشته باشیم آمریکاییهایی که یک عمر با ما مبارزه کردهاند هنگامیکه طرف مذاکره ما میشوند با ما صادق باشند؛ چراکه همینها بودند که هواپیمای مسافربری ما را منهدم کرده و به فرمانده ناو هواپیمابر خود مدال افتخار دادند و همچنین هشت سال جنگ را به ما تحمیل کردند و اکنون طرف مذاکره ما هستند.
بنده معتقدم از این گفتوگوها ضرر نکردیم؛ چراکه یک طرف ما بودیم و یک طرف کشورها مدعی اداره جهان بودند. هرچند که معتقدم آنها در توهم هستند و خیال میکنند هنوز در دنیای پنجاه سال قبل زندگی میکنیم و تمام دنیا را آنها اداره میکنند در حالیکه کشورهای دیگر هم دارای قدرت و تفکر هستند.
امروز اگر غربیها با صداقت برخورد نکننده طبیعی است که آنها روسیاه خواهند شد و ما سربلند خواهیم بود. اگرچه تلاش داشتند که چهره خشنی از ما در دنیا نشان دهند اما دنیا مشاهده که جمهوری اسلامی ایران، همانگونه که اعلام میکرد، قصد داشت از برنامه هستهای در جهت صلحآمیز استفاده کند و اگر قصد و تصمیم دیگری داشت، وارد مذاکره نمیشد.
از فضای بعد از برجام نباید ذوقزده شویم و گمان کنیم اکنون که نگاه به دنیا تغییر کرده و روابط بهبود پیدا کرده است، اکنون به دنبال واردات به کشور باشیم و اگر تا دیروز اروپائیان به ما جنس نمیفروختند، اکنون هر جنسی که دارند و مایلند به ما بفروشند را از آنان خریداری کنیم؛ چرا که این وضعیت عواقب مناسبی به دنبال ندارد.
با توجه به تأکیداتی که رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی داشتهاند، اگر در این شرایط بخواهیم اقتصاد مقاومتی را به طور خلاصه بیان کنیم، به این معنا است که باید نگاه به واردات در کشور کاهش پیدا کرده و نگاه به صادرات افزایش یابد. دولت در سال گذشته تقریبا این امر را مدیریت کرد اما معضل دیگری پدید آمد که باید آن را برطرف نمود.
در سال گذشته حدود 50 میلیارد دلار واردات و 49 میلیارد دلار صادرات داشتیم و تقریبا تراز واردات و صادرات ما مدیریت شد اما در کنار این امر، اتفاق بدی که رخ داد این بود که 25 میلیارد دلار قاچاق را دارا بودیم که معضلات اقتصادی بسیاری را پدید آورده و بسیاری از سرمایهها را هدر میدهد در حالیکه قوانین قاچاق را در مجلس به خوبی اصلاح کردیم اما مبارزه با قاچاق کار سادهای نیست.
نکته دیگری که دولت باید مدیریت کند، جلوگیری از نفوذ عدهای از افراد قدرتمند در دستگاههای دولتی است که منافع خود را در این ادارات دنبال میکنند. این افراد دارای نفوذ هستند و آن افراد دولتی هم منافع آنها را بر منافع ملی ترجیح میدهند و لازم است جلوی چنین وضعیتی گرفته شود.
اگر به مسئلهای همانند واردات دقت کنیم، امروزه شرایط به گونهای شده است که تولیدکنندگانی که در کشور فعالیت میکنند با 20 درصد ظرفیت در حال کار کردن هستند و دلیل این امر این است که بسیاری از کالاهایی که امکان تولید آنها در داخل وجود دارد، از خارج از کشور وارد میشوند.
البته نباید اینگونه تصور کنیم که معنای این سخن این است که نباید مراودات اقتصادی با دنیا داشته باشیم. طبیعی است که این رفت و آمدها باید ادامه پیدا کند و کالاهای مورد نیاز وارد شود اما آنچه مورد نیاز نیست نباید وارد شود؛ چراکه وقتی بیش از سقف مورد نیاز وارد میشود همه تولیدکنندگان آسیب میبینند.
این وظیفه دولت است که باید نگاه به واردات در کشور را کاهش دهد. مقام معظم رهبری هم در ابلاغ سیاستهای برنامه ششم توسعه، رشد هشت درصدی را تقاضا کردهاند و اگر از این منظر توانستیم به رشد 8 درصدی برسیم، میتوانیم کشور را از این منجلاب و گرفتاریهای اقتصادی، به مسیر درست هدایت کنیم.
اگر دچار همین روزمرگیها باشیم مشکلات برطرف نخواهند شد؛ اگر بخواهم مثالی بزنم باید عرض کنم که یکی از کاستیهای بزرگ ما این بوده است که در 36 سال گذشته 2115 میلیارد دلار نفت فروختیم و کشور را با این میزان پول نفت و رشد اقتصادی متوسط سه درصدی اداره کردیم؛ هرگاه پول نفت زیاد بود، کشور را بهتر اداره کرده و هرگاه قیمت نفت کاهش پیدا میکرد سختیهایی همانند وضعیت کنونی را شاهد بودهایم.
چون دولتها نفت را در اختیار داشتهاند و اینگونه کشور را اداره کردهاند همواره با بخش خصوصی با تکبر برخورد میکردند. حال تصور کنید که اگر کشوری همانند ما دارای منابع نفتی نباشد، در این شرایط دولت باید تمام تکیه خود را بر مالیات قرار داده و باید بخش خصوصی را وارد میدان کند تا سود ببرد.
تفاوت ما با کشوری که اینکار را انجام میدهد این است که چون آن کشور نیازمند بخش خصوصی است، هم بخش خصوصی را به میدان آورده و هم مراقبت میکند که بخش خصوصی، سود ببرد؛ چراکه اگر سودی حاصل نکند، دولت نمیتواند مالیات خود را از وی دریافت کند بنابراین به بخش خصوصی نیازمند است اما چون ما نیازمند این بخش نبودیم خود بخش خصوصی وارد میدان شد ولی چون دولتها نیازی به بخش خصوصی نداشتند این بخش را نابود کردند.
علاوه بر این موضوعات، در چه بخشهای دیگری در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی کمکاری صورت گرفته است و نیازمند اقدامات جدیتری هستیم؟در مسائل دیگری هم دارای مشکل هستیم که باید برطرف شود. ما در حوزه گردشگری جزء ده کشور برتر دنیا هستیم. مقام معظم رهبری هم بر این نکته تأکید کردهاند که ظرفیت گردشگری ما باید 5 برابر شود. اکنون حدود یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون دلار درآمد گردشگری داریم که البته درآمد خالص نیست و اگر بخواهیم درست حساب کنیم کمتر از 1 میلیارد دلار است و رتبه ما 97 است در حالیکه رتبه 10 دنیا را از نظر شاخصها و جاذبههای گردشگری را دارا هستیم.
برای اینکه ظرفیت گردشگری ما 5 برابر شود باید سرمایهگذاران بخش خصوصی را حمایت کنیم چراکه برای حدود 3 میلیون گردشگر که وارد کشور میشوند مراکز اقامتی نداریم بنابراین باید این شرایط را فراهم کنیم تا یکی از فاکتورهای تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم شود.
اکنون حدود 90 درصد حمل و نقل کشور در جادههاست و بقیه در ریل و هوا و دریا مستقر است. ما باید 2 هزار کیلیومتر راه آهن داشته باشیم اما برای این مسئله چارهاندیشی نشده است؛ از جمله میتوانیم از سرمایهگذاری خارجی یا منابع صندوق توسعه ملی استفاده کنیم که این امر محقق شود.
ما راه این امر را در مجلس باز کرده و به دولت اجازه 50 میلیارد دلار فاینانس دادیم و همچنین اعلام کردیم اگر مایل بودید از منابع صندوق به سرمایهگذاران داخلی و شرکتها و سازمانهای وابسته به وزارت راه تضامن لازم را بدهند.
بنده اعتقاد شخصی دارم همانطور که برجام یک فهم مشترک بود و هیچ کس نمیتواند ادعا کند من به تنهایی برجام را محقق کردم باید در مسائل اقتصادی هم فهم مشترکی ایجاد شود. رهنمودهایی که مقام معظم رهبری داشتند در تحقق برجام بسیار کمک کرد همچنین کمکهای مجلس و عزم و ارادهای که خود دولت داشت در تحقق این مسئله بسیار کمک کننده بود.
اکنون اگر جنبههای مثبت را روی کفه ترازو بگذاریم، بیشتر از حنبههای منفی آن است بنابراین همانطور که برجام تمرینی برای رسیدن به یک هدف بزرگ بود و به یک فهم مشترک رسیدیم امروز مسائل اقتصادی هم نیازمند یک فهم مشترک دارد. ما هم در مجلس نباید وارد حواشی شده و فرصتها را از دست دهیم.
امروز در کشور ما حدود 6 میلیون بیکار، 4 تا 5 میلیون معتاد و 11 میلیون حاشیهنشین وجود دارد و از هر 5 ازدواج، سه مورد آن منجر به طلاق میشود و 15 میلیون پرونده قضایی و بسیاری مشکلات دیگر را دارا هستیم که نشان میدهد به جایی رسیدیم که باید در کنار هم به جای زیر سؤال بردن یکدیگر، دست یکدیگر را بگیریم که انشاءالله بتوانیم مشکلاتی که وجود دارد را با کمک مردم برطرف کنیم؛ چرا بسیاری از این مردم در دفاع از انقلاب، جان خود را فدا کردند و چیزی کم نگذاشتند
در این شرایط، ما هم رسالتی داریم و مثلا نباید حقوقهای نجومی و تفاوتها و بیعدالتیها، مردم را عذاب دهد؛ چراکه اگر به باور مردم ضربه وارد شود حل مشکلات بسیار سخت خواهد شد.
امروزه متأسفانه باور مردم در معرض تهدید است و شما به عنوان رسانه تلاش کنید که به عنوان حلقهها واسط که اخبار را منتقل میکنید در روشنگری و ترسیم تصمیمات درست مؤثر واقع شوید تا همه کمک کنیم به باور مردم ضربه وارد نشود.
مقام معظم رهبری در سیاستهای اقتصاد مقاومتی، بر اصلاح نظام بانکی تأکید کردهاند، با توجه به مشکلات بسیاری که از ناحیه نظام بانکی متوجه اقتصاد کشور شده است، اصلاح نظام بانکی را تا چه اندازه دارای اهمیت میدانید؟
مسئلهای که الان وجود دارد این است که هم بانکها، هم مردم و هم تولیدکنندگان دچار چالش هستند. اولین کاری که باید در چنین سیستمی انجام دهیم این است که بانکها را از بنگاهداری خارج کنیم
درصد بالایی از بانکهای ما در شرایط کنونی به جای اینکه در خدمت تولید باشند در حال بنگاهداری هستند و دسترسی تولیدکننده به سیستم بانکی کار بسبار دشواری است. در قانون رفع موانع تولید اقداماتی در این راستا انجام دادهایم و باید در این اصلاح نظام بانکی هم تلاش کنیم این مشکلات را برطرف کنیم.
در برخی از موارد باید به خود بانکها ارجاع دهیم که زمین و ساختمان و شرکتهای متعدد وابسته نداشته باشند. بسیاری از بانکها گمان میکنند که تشکیل شدهاند تا خودشان فعالیت اقتصادی انجام دهند در حالیکه این امر اشتباه است و بانکها باید پول، منابع و سرمایه خود را در اختیار تولیدکننده قرار دهند و تولیدکننده هم در اختیار مردم باشد.
اینها مشکلاتی هستند که باید در اصلاح نظام بانکی بتوانیم راهکاری برای حل آن پیدا کنیم. در شرایط کنونی، تولیدکننده با سود بانکی بالای 18 درصد نمیتواند هم کسب سود کرده و هم سود وامها دریافتی را پرداخت کند بنابراین باید برای یک تولیدکننده، صد درصد تضمین سود وجود داشته باشد.
در شرایط کنونی، کافیست تولیدکننده در جایی بلغزد. تعداد اندکی از تولیدکنندگان، پول گرفته و پس نداده و در واقع کلاهبردارند اما درصد بالایی از تولیدکنندگان ما اگر پول بانکها را پس ندادهاند مقصر نیستند بلکه ما به آنها آسیب وارد کردهایم.
خود دولت بزرگترین بدهکار بانکی کشور است و حدود 100 هزار میلیارد تومان بدهی به بانکها دارد و همین امر یک معضل است بنابراین در اصلاح نظام بانکی با وجود همه این موارد باید به راهکاری برسیم که هم این مشکلات برطرف شده و هم اینکه بانکداری بدون ربا محقق شود.
متأسفانه تا الان صورت مسئله حل نشده است و انشاءالله با طرحی که در مجلس شورای اسلامی برای اصلاح نظام بانکی مشغول انجام آن هستیم بتوانیم به این اهداف دست پیدا کنیم.
اکنون این طرح اصلاح قانون عملیات بانکی بدون ربا در مجلس در چه مرحلهای است؟ هنوز در مرحله ابتدایی است و هیچ کاری بر روی آن انجام نشده است. این طرح در اوایل مجلس نهم مطرح شده و در اواخر مجلس نهم با اصرار زیاد ذیل اصل 85 قانون اساسی قرار گرفت اما در آن دوره به تصویب نرسید.
اکنون دولت اصرا دارد لایحه او برای اصلاح نظام بانکی ملاک قرار گیرد و بنده معتقدم حرف دولت اشتباه نیست اما اگر دولت واقعا اراده ارائه لایحه را دارد چه اشکالی دارد که این دو را با هم تلفیق کرده و یک قانون واحد تأسیس کنیم اما اگر دولت ارادهای برای ارائه لایحه ندارد ما مصمم هستیم که در مجلس بر روی این مسئله کار کنیم.
اکبر ابراهیمی