معاون آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع):
قرآن قانون اساسی فقه است/ تعبیر مغالطهآمیز درباره قرآنمحور نبودن فقه
گروه حوزههای علمیه: معاون آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه تخصصی شدن دروس به نفع حوزه است و من با ایجاد گرایشهای تخصصی در حوزه موافق هستم، به جایگاه قرآن در فقه اشاره و تاکید کرد: این حرف که برخی میگویند فقه، کاری با قرآن ندارد، درست نیست زیرا فقیهی که سراغ قرآن نرود، فقیه نیست و قرآن در بسياری از موارد مانند قانون اساسی فقه است.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی صرفی، معاون آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در مورد فقه بینالملل گفت: فقه اسلامی جامع نیازهای بشری در دنیا و آخرت است و از زمان حضرت محمد(ص) بوده و تا قیامت هم به قوت خود باقی و مشکلگشا است. وی با بیان اینکه کلیات همه مسایل فقهی مورد نیاز انسان به صورت پراکنده در ابواب مختلف فقهی بیان شده و وجود دارد تصریح کرد: فقه بینالملل نیز از این قضیه مستثنی نیست. یکی از مشکلات کار در بحث فقه بینالملل جمع آوری مسایل و موضوعات آن از ابواب مختلف فقهی است وگرنه این فقه، موضوع جدیدی نیست.
صرفی با بیان اینکه مثلا احکام زنان بين 50 باب فقهی به صورت پراکنده وجود دارد و البته جمعآوری هم شده است افزود: مسایل جدید زنان هم از موضوعاتی است که باید از میان این ابواب فقهی حکم آن استخراج و ارایه شود بنابراین برخی تعابیر مانند فقه بینالملل و ... که برخی تصور میکنند چیز جدیدی است از قبل هم وجود داشته است.
استاد حوزه علمیه تاکید کرد: در زمینه مسایل زنان به خصوص در عرصه بینالمللی مسایل نوپدید و جدیدی مانند درمان ناباروری و رحم اجارهای و ... پیش میآید که در زمره موضوعات هستند و حکم از كليات و ابواب فقهی قابل استخراج است.
معاون آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) بیان کرد: بنابراین کسی اشکال نکند که چون مسایل جدیدی در فقه پیش آمده پس فقه جدیدی داریم در این صورت باید بگوییم فقه اطفال و زنان و ... هم فقه جدیدی است، در حالی که اینها فقط ارائه جدیدی از موضوعات فقهی است.
وی اظهار کرد: بنده موافق هر نوع گرایش جدید فقهی و ایجاد رشته آن در حوزه علمیه مانند فقه سیاست، فقه بینالملل، فقه اطفال، ساختمانسازی و معماری و ... هستم و معتقدم تخصصیشدن سبب رشد فقه میشود و کارآمدی آن را بیشتر نشان خواهد داد.
ظرفیتهای فقهی حوزه مدیریت شود
صرفی بیان کرد: ظرفیت ایجاد چنین رشتههایی مانند فقه بینالملل و ساير ابواب فقه مضاف، از جهت منابع، کتب، طلبه، استاد و ... کاملا فراهم است ولی مدیریت لازم وجود ندارد مانند تیم فوتبالی که بازیکن به اندازه کافی و سایر لوازم را دارد ولی چون مدیری ندارد نتیجه مطلوب را نمیگیرد.
وی در پاسخ به این سؤل که چه کسی باید مدیریت این مسئله را برعهده بگیرد، عنوان کرد: در مجموعه کشور مدیریت سیستماتیکی نداریم و حوزه نیز از این مسئله مستثنی نیست، البته وضعیت مدیریت در حوزه به نسبت بهتر است، ولی به طور کلی این ضعف وجود دارد و باید در مدیریت حوزه رفع شود مخصوصا با تغييراتی كه اخيرا صورت گرفته است.
صرفی تاکید کرد: جلسهای با آيتالله اعرافی، مدیر جدید حوزه بود که ایشان فرمودند مراکز تخصصی وارد فقه مضاف شوند و دامنه این مسایل فقهی را توسعه ببخشند و این سیاست در دستور کار مدیریت جدید قرار دارد.
توسعه رشتههای تخصصی
معاون آموزش مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) گفت: هر مقداری که رشتهها تخصصیتر شوند برکات آن نیز برای جامعه بیشتر خواهد بود زیرا بهترین مواد اولیه در حوزه وجود دارد ولی کسانی را میخواهد که با مدیریت آن بهترین نتیجهها را بگیرند البته ما در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در زمینههای مختلف فقهی فعالیتهای آموزشی و پژوهشی داریم اما باید این مسئله در بدنه حوزه مدیریت شود.
سابقه دیرینه فقه مقارن
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ورود به مباحث مقارنهای در فقه بینالملل با مذاهب خمسه و ادیان دیگر میتواند زمینه مناسبی برای شناساندن فقه شیعه ایجاد کند گفت: تعامل فقهی با مذاهب ديگر اسلامي، از گذشته در سنت بزرگان حوزه مسئلهای عادی و حل شده بوده است که الان ما از آن فاصله گرفتهایم.
استاد سطح عالی حوزه افزود: سيدمرتضي، شیخ طوسی، شهيد اول و... همگي روش فقه مقارن داشتهاند و بر اقوال فقهی اهل سنت مسلط بودند. در عصر حاضر نيز بزرگان مراجع تلاش داشتهاند تا به اقوال اهل سنت نیز توجه داشته باشند ولی الان ما از آن فاصله گرفتهایم و با دیدگاههای فقهی آنان کار چندانی نداریم.
تسلط بر فقه مذاهب؛ لازمه کار فقهی کردن
وی تاکید کرد: آشنایی با فقه اهل سنت جزء الزامات کار فقهی کردن و به خصوص فقه تخصصی است و باید هر کسی که وارد کار فقهی میشود در این زمینه نیز مسلط باشد.
تعبیر مغالطهآمیز
صرفی در پاسخ به این سؤال که دیدگاههای متفاوتی در زمینه قرآنمحور نبودن فقه وجود دارد، آیا استفاده از چنین تعبیری صحیح است؟ گفت: این تعبیر که اخیرا خیلی هم به کار میرود، مغالطهآمیز است، مگر ممکن است کسی کار فقهی انجام دهد و سراغ قرآن و روایات نرود و حتی با نهجالبلاغه و ... سر و کار نداشته باشد.
صرفی افزود: فقیهی که در استنباط حکم سراغ قرآن نرود، فقیه نیست؛ این از حرفهای عجیب و غریبی است که برخی میگویند فقه باید قرآنمحور شود، زیرا مواردي از قرآن و نهجالبلاغه و روایات وقتی استفاده فقهی داشته باشند، فقیه از آنان بهره میبرد البته وسعتی که در روایات وجود دارد، قطعا در قرآن نیست.
قرآن در بسياری از موارد مانند قانون اساسی فقه است
وی در مورد فقه بينالملل تاكيد كرد: همان طور که مرجعيت قرآن آنطور که به عنوان یکی از منابع استنباط مطرح است، باید این مرجعيت در استخراج اصول کلی فقه بینالملل یا هر چیزی که با عنوان فقه مضاف تعبیر میشود، نیز وجود داشته باشد.