ترامپ یا هیلاری، انتخاب کدام یک به نفع ایران است؟ این سؤالی بود که تا پیش از انتخاب ترامپ نقل محافل و جلسات سیاسی کشور بود و البته غالبا در انتخاباتهای قبلی آمریکا نیز سود و ضرر هر کاندیدا برای ایران، یک سؤال جدی در فضای سیاسی کشور بود.
اما آیا واقعا این سؤال را میتوان سؤالی درست و بااصالت دانست؟ از جواب آن به چه خواهیم رسید؟ به نفع یا به ضرر بودن برای ایران از چه بار معنایی برخوردار است؟ به نظر میرسد پاسخهای داده شده به این سؤال (فرقی نمیکند کدام فرد برای ایران بهتر دانسته شده باشد) با نوعی احساس و عدم اگاهی عمیق همراه بوده است.
تجربیات انتخاباتهای قبلی آمریکا به پاسخ ما به این سؤال و یا اساسا درستی یا نادرستی خود سؤال چه کمکی میتواند بکند؟ به عقیده نگارنده این تجربه انباشته از انتخاب رؤسای جمهور پیشین آمریکا به ما این درس را میدهد که انتخاب افراد مختلف از هر یک از دو حزب اصلی آمریکا، فرق چندانی برای جمهوری اسلامی ایران نداشته است. پس از انقلاب اسلامی ما با دو رویکرد و مشی اصلی از سوی آمریکا با وجود تاکتیکهای مختلف در مقابل جمهوری اسلامی مواجه بودیم؛ مشت چدنی یا مشت چدنی در زیر دستکش مخملی، به عبارتی یا تحریم و فشار اقتصادی با چاشنی لبخند یا تهدید به گزینه نظامی و قراردادن ایران در محور شرارت با ژست عصبانیت.
البته این به معنای آن نیست که دستگاه دیپلماسی و تصمیمسازان کشور به ظرافتهای تفاوت دو کاندید ریاست جمهوری آمریکا واقف نباشند و رویکردها و سیاستهای هر یک را در مواجهه با جمهوری اسلامی در سه سطح «داخلی»، «منطقهای» و «بینالمللی» نادیده انگارند که اتفاقا درک و شناخت این ظرافتها، به اتخاذ سیاستهای درستتر و تقابل آگاهانهتر در این سه سطح میانجامد، اما نقطه کانونی بحث این است که نباید تفاوت یا به عبارت بهتر تضاد ماهوی سیاستها و استراتژیهای جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا فراموش شود.
به عبارتی نباید فراموش کرد که آمریکا اساسا نگاه و رویکردی استکباری به سایر کشورها به ویژه کشورهای مستقل دارد و این در تضاد با انقلاب اسلامی و آرمانهای جمهوری اسلامی است که استکبارستیزی در رأس آن قرار دارد.
پس در یک نگاه کلان تا زمانی که آمریکا همچنان استکبار میورزد و جمهوری اسلامی نیز همچنان استکبارستیز است صحبت از اینکه انتخاب کدام کاندیدا به نفع ایران است از پایه و اساس نادرست میباشد. زیرا اگر پاسخ به این سؤال به یکی از دو کاندیدا منتهی شود آنگاه سؤال بعدی قطعا این خواهد بود که این منافع برای ایران چیست و چگونه حاصل خواهد شد؟
در حالی که در نگاه قرآنی استکبار و مستکبران شری برای همه بشریت هستند که باید دفع شر کرد و حکومت را به مستضعفین سپرد. لذا هر فردی که در چنین چارچوبی به ریاست جمهوری آمریکا برسد جز در مسیر تداوم سلطهگری، فشار بر ملتهای مظلوم و توسعه سیاستهای استکباری خود در اقصی نقاط دنیا گامی برنخواهد داشت.
لذاتا زمانی که آمریکا به تعبیر رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) «آدم» نشده باشد نفعی از آن و هر سیاستمداری که در این سیستم سیاسی به ریاست جمهوری برسد برای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی نمیتوان متصور بود.
مهدی مخبری