به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، هفتمین جلسه کارگاه آموزشی تصحیح قرآن کریم روز گذشته 20 آبانماه با موضوع آشنایی با مبانی کاربردی تجوید قرآن با حضور استاد سیدمحسن موسوی در سازمان دارالقرآن برگزار شد.
موسوی در این جلسه، اصل تلاوت قرآن را روش ترتیل عنوان کرد و گفت: تمام علم قرائت بر مبنای همین روش خواندن است و صوت زیبا و جذاب قاریان از جمله قاریان مصری که به حق هم است، پوسته کلام وحی به شمار میآید و عمق قرائت به ترتیل است.
وی ادامه داد: در قرآن کریم به صراحت تأکید شده که آیات قرآن با ترتیل خوانده شود، ترتیل در لغت به معنای منظم و مرتب کردن و در قرآن به معنای صحیح، شمرده و همراه با تدبر در معانی آیات است. از مولای متقیان در تفسیر این کلمه آمده است که ترتیل، اداء صحیح حروف و رعایت محلهای وقف است.
موسوی در ادامه نحوه ابتدا به کلمه را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: در زبان عرب، قانونی وجود دارد که هیچ کلمه با سکون آغاز نمیشود و با حرکت وقف نمیشود. در صورت ابتدا به خود این کلمات، عرب برای رفع مشکل ابتدا به ساکن، یک همزه متحرک به اول این کلمات اضافه کرده و کلمه را با آن آغاز میکند. به عنوان مثال «اِهبِطوا» که این همزه متحرک را، همزه وصل میگویند.
وی در تعریف همزه وصل گفت: همزه وصل که به آن الف وصل نیز گفته میشود، همزهای بدون علامت است و بر سر کلماتی میآید که با سکون یا تشدید آغاز میشوند. این همزه، هنگام ابتدا به کلمه، خوانده میشود، اما در وسط کلام ساقط میشود. در برخی قرآنها بر بالای همزه وصل یک علامت صاد کوچک (صـ) به نشانه وصل گذاشته میشود. در مقابل همزه وصل همزهای را که جزء اصل کلمه باشد و دارای حرکات سه گانه بوده و هیچ گاه حذف نشود را همزه قطع گویند. مانند: «إنـّی أعُوذُبِکَ أن أسئَلَکَ» و یا «إنّا أعطَیناکَ الکَوثَر».
موسوی درباره نحوه تشخیص حرکت همزه وصل بیان کرد: همزه وصل در آغاز هر سه نوع کلمه زبان عرب شامل حرف، اسم و فعل قرار میگیرد. درباره حرف باید گفت؛ تنها کلمه دارای همزه وصل که در قرآن، حرف محسوب میشود، همان حرف تعریف یا الف و لام معرفه است. در واقع الف در (ال) همان همزه وصل است و حرکت این الف (همزه وصل) در صورت ابتدا، همیشه فتحه خوانده میشود. درباره اسم نیز؛ همزه وصلی که بر سر اسم بیاید در صورت ابتدا، به کسره خوانده میشود. در قرآن همزه وصل بر سر اسمهای (پسر، دختر، مرد، زن، اسم، دو) آمده است. البته آخرین کلمه به صورتهای مختلف «اثنی(اثنا)، اثنتنی(اثنتا)، اثنین(اثنان) و اثنتین» مذکر و مؤنث آمده و همگی به مفهوم عدد دو هستند.
وی در رابطه با فعل نیز اظهار کرد: در قرآن کریم غیر از موارد یادشده، هر کلمهای که دارای همزه وصل باشد، فعل یا مصدر افعال خواهد بود و نحوه خواندن همزه وصل افعال نیز به این صورت است که اگر اولین حرف متحرک پس از همزه وصل مفتوح یا مسکور باشد همزه وصل آن به صورت کسره خوانده میشود و اگر اولین حرف متحرک مضموم باشد، همزه وصل به صورت ضمه خوانده میشود. افعال، همزه وصل مفتوح ندارند و تمامی مصادر افعال در صورت داشتن همزه وصل به کسره ابتدا میشوند.
موسوی در ادامه تصریح کرد: در افعالی مانند اِقضوا، اِمضوا، اِمشوا، اِبنوا، اِئتوا و اِهدوا» همزه وصل در حالت ابتدا، به جای ضمه به کسره خوانده میشود چرا که ضمه، حرف متحرک عارضی است و اصل آن کسره بوده است. همچنین همزه ساکنه در کلمات اِئت، اِئتنا، اِئتیا، اِئتوا، اِئتونی و اِئذن در میان کلمات، به همزه ساکنه و در صورت ابتدا به یاء مدی خوانده میشود. یعنی ایت، ایتنا، ایتیا، ایتونی و ایذن». علاوه بر این کلماتی در قرآن وجود دارد که از افعال امر هستند و در صورت ابتدا با کسره شروع میشوند، به عنوان مثال؛ ثُمَّ لیَقطَع، لِیَقطَع.
وی درباره وقف نیز بیان کرد: باب وقف و ابتداء از مباحث مهم قرائت کلام وحی است؛ چرا که قاری قرآن علاوه بر رعایت قواعد و احکام تجویدی باید قادر به تشخیص محل مناسب وقف و ابتداء در آیات کتاب الهی باشد. کلمه در وقف به معنی سکون و در قرائت به معنی قطع صوت در هنگام قرائت و همراه با تجدید نفس و سپس ادامه وقف است. وقف به دو صورت ابدال و اسکان انجام میشود که اولی به معنی تبدیل حرف آخر کلمه به حرفی دیگر در هنگام وقف و دومی به معنای ساکن کردن است و در اصطلاح نیز ساکن کردن حرف آخر کلمه هنگام وقف نامیده میشود.
وی در ادامه درباره ادغام گفت: در رابطه با ادغام چند تقسیمبندی وجود دارد به این معنی که به جهت حرکت مدغم به دو دسته ادغام صغیر و ادغام کبیر تقسیم میشود. اگر مدغم ساکن باشد، ادغام صغیر و اگر حرکت داشته باشد، ادغام کبیر است. شرط ادغام سکون است.
موسوی ادامه داد: از نظر ارتباط مدغم با مدغم فیه ادغام به دو دسته تقسیم میشود، رابطه دو حروف با هم به این صورت است که دو حرف یا مثل هم هستند و یا جنس هم بوده و یا نزدیک به هم و یا از هم دور هستند. اگر مثل هم باشند در عربی مِثلَین یا متَماثِلَین گفته میشود. اگر از یک جنس باشند، متجانس یا متجانسین گفته میشود. اگر به هم نزدیک باشند، متقاربین و اگر از هم دور باشند، متباعدین گفته میشوند. دو حرف را که مخرجشان به اضافه صفاتشان یکی باشد، در گروه اول قرار میگیرند، یعنی هر حرف با خودش متماثل است. به عنوان مثال در من نَشاء دو حرف (ن) ادغام شده است.
این مدرس تجوید قرآن درباره نوع دوم ادغام گفت: دو حرف را که مخرجشان یکی، اما صفاتشان متفاوت باشد، متجانس عنوان میشود. حرف (ب) با (م)، حرف (ت) با (د) و (ط)، حرف (ث) با (ظ) و (ذ) از این گروه هستند. حروف متقاربین نیز حروفی هستند که مخرجشان به هم نزدیک باشد. حروف متباعدین هم حروفی هستند که مخرجشان از هم دور باشد و در دو موضع مختلف قرار گیرند. حرف (ق) در دهان و حرف (غ) در آخر حلق است. این دو حرف در دو موضع با هم بعید هستند. هرچه فاصله مخرج دو حرف کمتر باشد، احتمال ادغام بیشتر است.
یادآور میشود در این جلسه، اخفاء، اظهار و مباحث دیگری از تجوید قرآن برای مصححان قرآن کریم آموزش داده شد.