حجتالاسلام بهمنی تاکید کرد:
مسئلهمحوری؛ گمشده پایاننامهها و بسیاری از تفاسیر
گروه حوزههای علمیه: قرآنپژوه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه وضعیت تحقیقات به خصوص دانشگاهی در تبیین مسایل و مسئله محوری وضع مناسبی نیست، گفت: بعد از شهید صدر تب تفسیر موضوعی در ایران بالا گرفت و یکی از آفات این بود که تعریف شهید صدر از تفسیر موضوعی، عوض شد و بسیاری از تفاسیر موضوعی که نوشته شد، اصلا مسئلهمحور نبودند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و قرآنپژوه شب گذشته 25 آبان ماه در دوره تخصصی علمی «نظریههای تفسیری قرآن کریم» با موضوع «نظریهپردازی قرآنبنیان تحول» که در مرکز استراتژیک توسعه(رشد) برگزار شد، با بیان اینکه برای رشد و توسعه علمی و تحول نیازمند نظریهپردازی هستیم، گفت: بنده روی متن دانشمند تراز اولی که صریحا سخن از نظریهپردازی به میان آورده، یعنی شهید صدر فعالیت و تحقیق علمی و نقد داشته و به تکمیل مدل ایشان در نظریهپردازی قرآنبنیان پرداختهام.
وی افزود: ایشان حدود 78 مرتبه از کلمه فرضیه نام برده یعنی برای ایشان موضوع فرضیه و نظریهپردازی کاملا روشن بوده است و من تا به حال ندیدهام که یکی از اندیشمندان دقیقا فرایند عبور از مسئله تا نظریه را به این شکل بیان کرده باشد.
بهمنی اظهار کرد: حدود دو سال و نیم است که روی این مدل و دستگاه روشی شهید صدر که با اصلاحات و تکمیلاتی همراه بوده با دوستان به بحث و بررسی پرداختهایم، ولی هنوز هم معتقدم منتج به نظریه نیست و راهی برای نظریهپژوهی است و منطق آن نیز فرایندی 12 گانه است و هدف ما از طراحی آن این است که بنا داریم مدلی طراحی کنیم که دادهها را مانند ماشین پردازش کند، یعنی مسئلهای را به قرآن ارایه دهیم و از قرآن برای یافتن پاسخ آن، استنطاق داشته باشیم.
این قرآنپژوه افزود: شهید صدر دو هدف برای نظریهپردازی در نظر گرفته است؛ هدف اول این است که ما به نظریه قرآن در مسایل برسیم که در اینجا سخن از «هستها» است و هدف دوم این بود که رسالت دینی برآمده از این نظریه به دست آید که سخن از «باید و نباید» است و مسئله مهم دیگر برقرارکردن نسبت میان هستها و بایدها است یعنی باید ببینیم این نسبت دادن باید و نبایدی به خدا، بر چه منطق و اساسی صورت میگیرد، زیرا انتقال از مفاد گزارههای توصیفی به انشایی برای صدور حکم، ممکن نیست مگر اینکه از قاعده انطباق و اندراج، این مشکل را حل کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: معبر ما برای تحول و پیشرفت رشدآمیز، نظریهپردازی کلان در مسایل مشترک بشری و نه مسایل خرد است مثلا وقتی نظریه داروین را میپذیریم، در هر واحد زیستی در عالم که تصور کنیم این نظریه جاری است و به رغم اینکه در برخی موارد خلاف آن در برخی واحدهای زیستی نیز ثابت شده باشد باز هم نظریه محکم و فراتر از موارد شاذ و نادر است.
بهمنی با بیان اینکه در چند بخش از ارایه الگوی مفهومی توسعه یافته قرآن بنیان از مدل نام برده است، ادامه داد: مدل کشف و استخراج دادههای قرآنی، مدل تحلیل دادهها و مدلهای عملیاتی سه مدلی است که بنده به عنوان دستگاه فکری ارایه کردهام و معتقدم فرق شهید صدر با دیگران نیز در ارایه دستگاه فکری است و به راحتی میتوان کاستیها و نقاط قوت آن را نقد کرد، در حالی که برخی روششان معلوم نیست و به خود مطلب میپردازند و باید از میان مطالب، روش آنان استخراج شود.

ضرورت ارایه مدل
این قرآنپژوه تصریح کرد: امروز ما ناگزیریم مدل مفهومی و توسعه یافته نظریهپردازی قرآنبنیان طراحی کنیم ولی اینکه چه مقدار کارآمد است تا جایی که بنده از آن استفاده کردهام خوب بوده است اما تا رسیدن به نظریه جای کار زیادی وجود دارد.
وی با بیان اینکه تولید نظام علمی کشور بر مبنای قرآن امری ضروری است گفت: مهندسی علم باید ویژه و مناسب کشور ما درک و طراحی شود یعنی علمی باشد که تحول ایجاد کند و ما را به پیشرفت و رشدی که مد نظر قرآن است برساند، از این رو همه به این مسئله نیاز داریم به خصوص اینکه سراغ قرآن و متن دین برویم تا هادی ما در بحث علوم باشد.
بهمنی با بیان اینکه تمایل ملی در دنبال کردن مباحث نظریهپردازی دینی وجود دارد، تصریح کرد: شهید صدر به رغم اینکه فلسفتنا و اقتصادنا را نوشت، با این وصف در آخرین جلسات درسش، به این نتیجه رسید آنچه که لازم است به عنوان روش القاء کند، القاء کرده و به شاگردانش تاکید فرموده بود که سراغ تفسیر ترتیبی نروید، بلکه سراغ حل مسئله از طریق تفسیر موضوعی بروید که متاسفانه این توصیه مورد توجه قرار نگرفت.
وی افزود: مسئلهمحوری در تفسیر ترتیبی به نتایجی میرسد که ناکافی است، از این رو ایشان به تفسیر موضوعی تاکید فرمودند. البته هر روش معتبری که مدلولهای لازم را بدهد و ما را از دل به مدلول برسان مطلوب است؛ روش شهید صدر میگوید شما باید تمامی مدلولها را برای یک موضوع استخراج کنید.
بهمنی اظهار کرد: بعد از شهید صدر تب تفسیر موضوعی در ایران بالا گرفت و یکی از آفات این بود که تعریف شهید صدر از تفسیر موضوعی، عوض شد، زیرا شهید صدر مسئلهمحوری و منتج شدن به نظریه را مهمترین رکن در تفسیر میدانست و آنچه به کار میبرد تفسیر مسئلهمحور، اجتهادی و جامع و منتج به نظریه آن هم در سطح جهانی بود ولی تفاسیر موضوعی زیادی نوشته شد که اصلا مسئلهمحور نبودند.
این قرآنپژوه با اشاره به مسئله
تقسیمبندی اقسام تفسیر موضوعی تصریح کرد: بایستی به این نکته توجه داشت که
هر کسی در کار تفسیر موضوعی چه چیز را مراد میکند؟ بعضی مرادشان از تفسیر
موضوعی علوم قرآنی است و بعضی نیز، گردآوری آیات حول یک موضوع را تفسیر
موضوعی میدانند، اما شهید صدر، به هیچ یک از موارد اشاره شده قائل نیست.
وی
افزود: بعضی نیز مرادشان از تفسیر موضوعی، موضوع کل قرآن است که آقای سیدمحمدباقر حجتی و آقای بیآزار شیرازی بر این اساس کتابی به نام «تفسیر
کاشف» نوشتهاند. آنها معتقدند کل قرآن یک معنی دارد (با توجه به روایت
نقل شده از حضرت صدیقه کبری و امام صادق(ع) که قرآن را «عهدالله»
نامیدهاند)، کل قرآن عهدالله است و کل قرآن بایستی ذیل «عهد» تفسیر شود.
سید قطب نیز همین دید را داشته است؛ البته ایشان هم به عهد اشاره میکند و
هم به توحید.
وی با تاکید بر اینکه باید ادبیات مسئلهمحوری و اسنتطاق از قرآن در نوشتجات علمی نهادینه و رایج شود افزود: من در کمیتههای پایاننامهها زیادی بودهام اما واقعا ادبیات مسئلهشناسی هم هنوز در میان دانشپژوهان ما جا نیفتاده و گاهی میان مسئلهشناسی و سؤال نیز خلط میشود از این رو چندین سال قبل پیشنهاد کردم رشته مهندسی علم متناسب با فضای کشور ایجاد شود و چون چنین رشته ها و مباحثی را نداریم این ضعف ها دیده میشود.

این محقق و قرآنپژوه افزود: اگر بخواهیم روش خداوند در قرآن را در خصوص مسئلهای بیان کنیم نمیتوان با صرف دیدن چند آیه این کار را انجام دهیم، زیرا نسبت دادن کاری به خدا با اینکه بگوییم روش خدا این بوده است، تفاوت زیادی دارد، لذا در نظریهپردازی باید تمام موارد را ببینیم و موارد استثنا را هم جدا کنیم تا به قاعده برسیم که متاسفانه خیلی از افراد از روحانیون و وعاظ و حتی بزرگان ما هم به این مسئله مبتلا هستند و به محض رسیدن به مفهوم یک یا دو آیه میگویند روش خداوند در فلان مسئله این بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به غنای قرآن و روایات افزود: ما در تتبعی که صورت دادیم تنها از یک روایت سه خطی امام جواد در پاسخ به یک سؤال فقهی مشهور در مورد حکم کشتن صید از سوی یک محرم، بیش از سه هزار فرع به دست آوردهایم که می تواند به عنوان مدل در حل مسایل فقهی به کارمان بیاید اما متاسفانه ما نه تنها حوصله حل مسئله بلکه طرح مسئله و مسئلهپردازی در مطالعات خود را هم نداریم حتی با بزرگانی صحبت کردهام که میگویند ما اصلا با مسایل بیرونی کاری نداریم و هر چیزی را بخواهیم از قرآن استخراج میکنیم در حالی که باید مسایل از بیرون بر قرآن عرضه شود و پاسخ آن را از قرآن استنطاق کنیم زیرا شان قرآن، حل کردن مسایل زندگی بشری است.
تاکید شهید صدر
بهمنی همچنین تاکید کرد: آنچه شهید صدر بر آن تأکید دارد کشف مدلولات تفسیری از سراسر قرآن به هر شکل معتبر و رسیدن به آن یکپارچگی و انسجامی است که نظریه نهایی را فراهم میکند، بنابراین وقتی ما نتوانیم یک چالش و مسئلۀ بزرگ را با نظریۀ قرآنی حل کنیم، در حقیقت پیشرفت مطلوب حاصل نشده است، چون اولاً مسئله حل نشده است و ثانیاً بر اساس قرآن حل نشده است، حال چنانچه خلاف آن اتفاق بیفتد، آنگاه ما مسائل خودمان را که مسائلی جهانشمولاند و قواعدشان نیز جهان شمولاند را حل کردهایم و به این ترتیب رشد و پیشرفت به صورت خود به خود اتفاق افتاده است؛ چرا که ما در پرتو قرآن، هم اندیشه و هم عمل خویش را سامان دادهایم.