شکرخدا گودرزی، بازیگر نقش امام خمینی(ره) در سریال «معمای شاه» در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره چگونگی حضورش در این سریال گفت: چند سال پیش تئاتری را با نام «ساقی» در تئاتر شهر در حال اجرا داشتم. در آن زمان محمدرضا ورزی کارگردان سریال «معمای شاه» چند باری به دیدن تئاتر ما آمد. در آن کار من نقش شاعری را ایفا میکردم که در وصف امیرالمومنین(ع) مداحی میکرد. در همان زمان ورزی مرا به دفترش دعوت کرد و از من برای حضور در سریال و ایفای نقش امام خمینی(ره) دعوت به عمل آورد.
دغدغههای بازی در نقش امام(ره)وی افزود: همان زمانی که کارگردان به من پیشنهاد نقش امام(ره) را داد از وی سوال کردم که چه چیزی در من دیده که این افتخار نصیب من شده است. وی نیز گفت بستر مناسب برای ایفای این نقش که میخواسته در من وجود دارد. در ادامه نیز با هنرنمایی «شهرام خلج» (گریمور سریال) آنچه که امروز در تصویر میبینید به وجود آمد. درباره این کار باید این نکته را بیان کنم که برای رسیدن به این نقش سختی بسیاری را تحمل کردم، چون باید شخصیتی را بازی میکردم که در حافظه یک ملت نقش بسته و کوچکترین اشتباهی نمیتوان در ارائه کار مرتکب شد.
این بازیگر ادامه داد: برای بهتر شدن کارم روند تحقیقاتی منظمی را پشت سر گذاشتم. ابتدا آثاری که امام خمینی(ره) به رشته تحریر درآورده بوده را مطالعه کردم، سپس از طریق فیلمهایی که به دستم رسید پیرامون رفتار و گفتار حضرت امام (ره) دقیق شدم تا کاری که ارائه میدهم بهترین باشد، البته فکر میکنم با توجه به بازخوردهایی که دریافت کردهام در انجام کارم نیز موفق بودهام.
اختلاف سلیقه درباره حوزههای معاصر طبیعی استوی درباره حواشی که پیرامون این سریال به وجود آمده نیز اینگونه اظهار نظر کرد: طبیعی است که در حوزه فیلمها و سریالهایی که به موضوعات معاصر میپردازد تعارضات و اختلاف سلیقه وجود داشته باشد، بهویژه که ما در این زمینه به شدت کم کار هستیم و به نوعی مخاطب را به این دست تولیدات عادت ندادهایم. برای مثال درباره حضرت امام (ره) تنها یک فیلم (فرزند صبح) ساخته شده که آنهم هیچگاه اکران نشد.
گودرزی تاکید کرد: با توجه به منابع بسیاری که فیلم از آن بهره برده و در تیتراژ فیلم هم نام آنها ذکر شده، معتقدم که تعارضات پیرامون «معمای شاه» غیرمنصفانه بود و به نوعی به روی کار تاثیر منفی گذاشت. نکته دیگر اینکه اسنادی که در این سریال از آنها استفاده شده به اندازهای روشن و غیر قابل کتمان است که جای هیچ شکی را به جا نمیگذارد. برای همین سوال من از کسانی که با کار دشمنی میکنند این است که اگر رژیم پهلوی حکومت خوبی بود برای چه انقلاب اسلامی رخ داد؟ یا اینکه آیا شکنجههایی که از ساواک نقل می شود حقیقت ندارد؟ یا کودتای نظامی سال ۳۲ کودتا نبود؟ قانون کاپیتولاسیون واقع نشده؟ یا افسردگی عمومی پس از کودتا در آثار نویسندگان روی نداده است؟ جواب به این دست سوالها نشان میدهد که تا چه اندازه برخی هجمهها نسبت به این فیلم غیر حرفهای و گروهگرایانه و ناشی از دستهبندیهای سیاسی است!
لزوم حمایت از آثار مربوط به تاریخ معاصروی در انتهای سخنانش تاکید کرد: نکته ظریف در این بحث این مسئله است که شاید سوءاستفادههای برخی از افراد از قدرت و عدم مدیریتهای مناسب، سبب برخی واکنشها نسبت به شرایط موجود شده است. بدیهی است برخی از مناسبات آلوده نباید کلیت انقلاب یک ملت را زیر سوال ببرد و زمینه نقد تاریخ معاصر را فراموش کرد و این مسئله را نباید توجیهی دانست برای مقابله با اثری که میخواهد مبارزات یک ملت را با حکومتی ترسیم کند که اساسش بر پایه ظلم و ستم بنا شده است. در ضمن امیدوارم این کار یک شروعی باشد برای کار روی تاریخ معاصر کشورمان از زوایای مختلف، برای همین باید از آثار مربوط به تاریخ معاصر حمایت کرد تا دیگر فیلمسازان هم امکان کار کردن با سلیقههای متفاوت درباره تاریخ معاصر را داشته باشند.