کد خبر: 3559351
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۰
در نقد کتاب «حماسه حسینی» عنوان شد؛

بُعد عرفانی حماسه امام حسین(ع) مغفول مانده است

گروه ادب: در نقد کتاب «حماسه حسینی» اثر شهید مرتضی مطهری عنوان شد که؛ بُعد عرفانی حماسه حضرت سیدالشهدا(ع) در این اثر مغفول مانده و یا ناگفته مانده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «حماسه حسینی» اثر شهید مرتضی مطهری امروز 14 دی‌ماه با حضور محمدرضا سنگری و محمد اسفندیاری، از منتقدان و عاشوراپژوهان در بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.
سنگری در این نشست گفت: نخستین کسی که توانست نگاه به کربلا را تغییر دهد، مطهری بود. وی این موضوع را با یک پرسش مطرح کرد، «کربلا تراژدی است یا حماسه؟»، در رابطه با حماسه باید گفت، این این واژه کمتر از صد سال است که وارد ادبیات شده و در ادبیات عرب نیز ملحمه است که بیشتر به معنی انتقام است. استاد مطهری اثبات می‌کند که کربلا در عین تراژیک بودن حماسی است و این موضوع را با مواردی مطرح می‌کند، که از جمله آنها می‌توان به سخنان امام حسین(ع) اشاره کرد که سخنانی حماسی است.
سنگری ادامه داد: حماسه حضرت امام حسین(ع) چند فرق عمده با حماسه‌های دیگر دارد، در حماسه حسینی «خود» در میان نیست و هدف الهی است؛ از این رو امام حسین(ع) متعلق به همه انسانیت و تاریخ است. از سوی دیگر این حماسه از نظر تقدس با حماسه‌های دیگر متفاوت است. اغلب حماسه‌ها در جهت‌گیری تقدسی نیستند، اما حماسه امام حسین(ع) دارای تقدس بوده و منطق ایشان نیز همانند منطق فرد عادی نیست، امام حسین(ع) منطق نیرومندی دارد که تن را به دنبال خود می‌کشد و همه رخدادهای تلخ را می‌چشد و اینها جریمه حق‌پرستی است که امام(ع) آنها را پذیرفت؛ چرا که آرمانی متعالی دارد.
وی در ادامه کاستی‌های کتاب «حماسه حسینی» را مورد اشاره قرار داد و گفت: در کتاب «حماسه حسینی»، تفاوت این حماسه با حماسه‌های دیگر بیان نشده است، در حماسه‌ها ضعف‌هایی در شخصیت قهرمان‌ها وجود دارد که در شخصیت امام حسین(ع) وجود نداشت، همچنین حماسه‌های بزرگ جهانی در پی پاسخ به پرسش‌های مهم انسان بوده و اغلب آنها فراانسانی هستند. در اسطوره‌ها با فراانسان مواجهیم که نمی‌توان مانند او شد، اما در حماسه حسینی با انسان فراتر مواجه هستیم که این را اسوه و آن دیگری را اسطوره می‌نامیم. امام حسین(ع) در فضای اسوه بود نه اسطوره و این از زیبایی‌های کربلا است.

بُعد عرفانی حماسه امام حسین(ع) مغفول مانده است

این منتقد بیان کرد: یکی از مسائلی که استاد مطهری نپذیرفته و آیت‌الله جوادی آملی آن را در کتاب خود در نگاه به حماسه و عرفان اشار کرده است، این است که در رابطه با امام حسین(ع) با حماسه عرفانی مواجه هستیم. وقتی رستم، رستم می‌شود، هفت خوان را پشت سر می‌گذارد، اما سلوک عارفانه هم هفت خوان دارد که انسان با آنها مواجه است، اما نه در بیرون بلکه در درون. از این‌رو حماسه عرفانی امام حسین(ع) مغفول مانده است.
محمد اسفندیاری، منتقد و عاشوراپژوه در ادامه این نشست گفت: کتاب «حماسه حسینی» در ابتدا به صورت یک جزوه منتشر شد و سپس در یک جلد کتاب به چاپ رسید، همچنین دو بار به عربی ترجمه شد و دو نقد با دو دیدگاه متفاوت درباره آن منتشر شده است. یکی نقد صالحی نجف‌آبادی است که وقتی منتشر شد، واکنش‌های شدیدی نسبت به آن وجود داشت و این موضوع نیز ناشی از تعصبی بود که نسبت به استاد مطهری داشتند. نقد دیگر نیز مربوط به علامه جعفر مرتضی عاملی است. 
وی با بیان اینکه کتاب «حماسه حسینی» ارزشمند است و اگر تمام نقدهای صالحی را درست بدانیم از ارزش این کتاب کاسته نمی‌شود، بیان کرد: این اثر 5 ویژگی دارد، یکی اینکه استاد مطهری در این اثر عهده‌دار ماهیت‌شناسی قیام امام حسین(ع) شده و نشان داده این حماسه، یک حماسه دینی و سیاسی و معطوف به حکومت امویان است. امروز این موضوع از بدیهیات است و در دهه 40 جزء بدیهیات نبود و در این زمینه استاد مطهری موفق عمل کرده است.

بُعد عرفانی حماسه امام حسین(ع) مغفول مانده است

اسفندیاری ادامه داد: استاد مطهری به‌خوبی توانسته عنصر امر به معروف و نهی از منکر را در نهضت امام حسین(ع) نشان دهد. بر مبنای فقه سنتی قیام امام(ع) با مبنای فقهی سازگار نیست. استاد مطهری قیام امام را با توجه به امر به معروف و نهی از منکر تحلیل کرده است، البته امر به معروف و نهی از منکری که امام در پی آن بوده اجتماعی است. 
این منتقد گفت: استاد مطهری عهده‌دار تحریف‌شناسی قیام امام حسین(ع) شده است و نخستین کسی که این اصطلاح را ابداع کرد، وی بوده است؛ هر چند قبل از وی هم رواج داشته، اما عنوان آن تحریف‌شناسی نبوده و استاد این اصطلاح را استفاده کرده است. از جمله کارهای دیگر استاد مطهری، احیای کتاب «لؤلؤ مرجان» است که اهمیت آن را به جامعه ما نشان داد، چرا که اساساً اغلب آثار محدث نوری بجز این کتاب، ضعیف است و استاد مطهری این اثر را از سایر آثار بیرون کشید.
وی ادامه داد: استاد مطهری از اولین کسانی بود که نقش زنان در عاشورا را به‌خوبی توانسته بیان کند. البته قبل از استاد مطهری، ابراهیم آیتی و علی شریعتی نیز به این موضوع پرداخته‌اند و استاد آن‌را تحلیل کرده است. همچنین اغلب کتاب‌های امروزه گزارش توصیفی، تاریخ‌نگاری و مقتل‌نویسی است، اما دغدغه استاد مطهری تاریخ‌نگاری و تجزیه آن نبوده، بلکه تحلیل کرده است که امروزه چنین آثاری کم است؛ چرا که ذهن نویسندگان خلاق و تحلیلی نیست.
اسفندیاری در ادامه گفت: استاد در این کتاب بعد عرفانی امام حسین(ع) را مورد توجه قرار داده است، امر هم اشاره نکرده آن را ناگفته گذاشته، نه اینکه نادیده بگذارد. زندگی امام حسین(ع) سراسر سجده طولانی و ذکر است؛ از این رو عرفان هیچ‌گاه از امام جدایی‌‌پذیر نیست.

بُعد عرفانی حماسه امام حسین(ع) مغفول مانده است

وی با اشاره به ویژگی‌های قیام امام حسین(ع) بیان کرد: این حماسه بی‌ضعف است. در تاریخ می‌بینیم که قهرمانان یک نسل، جنایتکاران نسل دیگر هستند، اما امام حسین(ع) استثنا بوده و همه کسانی که در کشتن امام حسین(ع) نقش داشتند، همه آنها پشیمان شدند و هر کدام دیگری را مقصر می‌دانست و همه آنها فهمیدند که جنایتی را مرتکب شده‌اند.
این عاشوراپژوه گفت: یکی از اشکالات کتاب «حماسه حسینی» در باب اهدف امام حسین(ع) است که استاد مطهری به نتیجه قاطع نرسیده است، در صفحات 371 و 372 از جلد 17 مجموعه آثار استاد مطهری آمده است: خونین شدن صحرای عاشورا به این دلیل بود که امام حسین(ع) می‌خواست تعداد شهدا را افزایش دهد و سلب مشروعیت از حکومت امویان زمان کند و در جای دیگر در صفحه 539 و 547 می‌گوید: امام درصدد به دست آوردن حکومت بود و می‌خواست زمان امور را به دست گیرد که به نظر می‌رسد استاد در این زمینه به نظر قطعی نرسیده بود و این دو سخن در تناقض با هم است که صالحی نجف‌آبادی نیز نسبت به آن نقد داشته است.

گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
captcha