به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «شعر توحیدی» به قلم محمدعلی مجاهدی، پدر شعر آئینی کشور و نظارت علمی ابوالقاسم ژرفا از سوی انتشارات دارالحدیث منتشر شد.
در مقدمه نویسنده اثر آمده است: ساحت موضوعی شعر توحیدی که مهمترین و برجستهترین قطعه از پازل شعر آئینی است، بسیار گسترده است و هر یک از سه عنوان اصلی و محوری «نیایش»، «پرستش» و «ستایش» به لحاظ موضوعی، زیرمجموعههایی دارند که با توحید ذات ربوبی و معرفت الهی مرتبط هستند؛ از قبیل نماز، روزهداری، دعا، شبزندهداری، سحرخیزی، انابه و توبه، اعتکاف، اطاعت و بندگی، توکل و توسل به حضرات معصومین(ع) برای رسیدن به مقام قرب الهی در این قلمرو موضوعی قرار میگیرند.
در تدوین اثر پژوهشی «سیری در قلمرو شعر توحیدی» نکاتی را در نظر داشتهایم که از مهمترینها آنها میتوان به تبیین جایگاه شعر توحیدی در زبان فارسی و پیشینه مکتوب یازده سدهای آن با استناد به منابع متقن تاریخی و ادبی، رعایت سنت سنوی و ترتیب تاریخی و تقدم و تأخر شاعران به لحاظ زمانی اشاره کرد.
در این اثر ترتیب تاریخی شاعران، ملاک اول نویسنده بوده و سال درگذشت آنها به قمری آمده است. در بخش شعرای معاصر، درگذشتگان را اول و سپس کسانی که در قید حیات هستند در بخش دوازدهم آمده است.
بخش اول این اثر به پیشینه کهن شعر توحیدی در زبان فارسی و آغازگران این نوع از شعر آئینی در سدههای سوم و چهارم اختصاص یافته است، در بخش دوم تا پایان بخش یازدهم، زندگینامه و نمونههایی از اشعار فاخر توحیدی شاعران به تفکیک هر سده(از سده پنجم تا ابتدای سده چهاردهم هجری قمری) آمده است. در بخش دوازدهم که بخش پایانی اثر است به شاعران متأخر پرداختهایم.
درباره اصطلاحات، ترکیبات و واژههای دشوار در پاورقی صفحات، توضیحات لازم ارائه شده است. برای سهولت تلفظ برخی از نامها و واژهها آنها را اعرابگذاری کردهایم. انگیزه اصلی از تدوین این اثر تدوین مجموعهای از فاخرترین و نابترین اشعار توحیدی به زبان فارسی بوده است تا خلأ ملموس و محسوی که از دیرباز در این حوزه موضوعی احساس میشد برطرف شود.
نویسنده در بخش دیگری از این کتاب یادآور میشود، در این اثر از بزرگانی یادمیشود که در مقولههای ماورایی به ویژه معارف توحیدی، مشربهای مشابه و گاه متفاوت و متمایزی داشتهاند. پرداختن به این مشربها، پژوهشهای میدانی و جامعی را میطلبد.
وی ادامه میدهد: ما نه در زمانه باباطاهر عریان زندگی کردهآیم و نه با بزرگانی همچون حکیم سنایی غزنوی و حکیم نظامی گنجوی و شیخ فریدالدین عطار همزمان بودهایم و نه در سماع و دستافشانی جلالالدین رومی حضوری داشتهایم. اگر درباره مشرب عرفانی آنها سخن میگوییم، صرفاً برداشت شخصی ما از آثار برجای مانده از آنها است. از این رو احتمال سهو و خطار را در این ساحت موضوعی باید جدی بگیریم و نظریات اراده شده درباره آنها را وحی منزل ندانیم. در بیان درستی و نادرستی مشربهای عرفانی و داوری آنها نیز نباید شرایط زمانی را به دست فراموشی سپرد. مهمتر اینکه باید به بصیرت و معرفتی فراتر از این بزرگان دست یافت تا بتوان داوری منصفانهای درباره آنها داشت.
وی در ادامه مینویسد: به نظر میرسد عارفان نامداری مانند باباطاهر عریان در اثر ریاضتهای مشروع و بیاعتنایی به تکلفات و تعینات و تعلقات دنیوی به مرحلهای از وارستگی و پیراستگی رسیده باشند که آنچه را که شهود میکردند به تصویر میکشیدند و آنها که در کمند جذبههای الهی باشند، گرفتار آمدهاند و جز او در عالم نمیبینند و این نوع شهود که با شور بیدلانه و شعور عارفانه همراه است با روایتهایی که شمس مغربیها دارند متفاوت است. در کلام شمس مغربی، نشانهای از شور و جذبه نمیبینیم و شعر او بیشتر به بیان متکلفانه از مراتب توحید ذاتی همانندی دارد تا شهودی که با جذبه و شور همراه باشد.
مجاهدی در بخش دیگری از این کتاب میافزاید: در نگاه ابوسعید ابوالخیر که بر شهود جمالی حضرت حق مبتنی است، همه چیز زیباست و زیبایی مطلق از آن معبود است و همین درک زیباییهاست که از او عارفی دلباخته و بیدلی سر از پا نشناخته، ساخته است. جنس سخن ابوسعیدها از تار شور و پود شعود و آگاهی است و در آن ردپایی از اصطلاحات متکلفانه حکنی، عرفانی و فلسفی نمیبینیم.
در شعر حکیم سنایی غزنوی، اشراف ستودنی و بیان ستودنیتر او را در حیطه معارف توحیدی شاهدیم. این حکیم بزرگ الهی راه واسط را برای سلوک در مسیر الی الله به سالکان طریق توصیه میکند. راهی که او تجربه کرده است مبتنی بر رهنمودهای قرآنی و سیره عملی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است، بهویژه وجود نازنین خاتمالانبیاء(ص) که قافلهسالار کاروان توحید است.
شیخ عطار نیشابوری که در منطقالطیر خود سعی میکند با بیانی عینی به تبیین مقوله مهم «کثرت در وحدت» و «وحدت در کثرت» بپردازد، همانند حکیم سنایی، راه سلوکی رخود را با دو کانون نوری «قرآن» و «عترت» روشن نگاه داشته است. مشرب شیخ عطار با نگاه کمالجویانه همراه است و سعی میکند مراحل راه کمال را با بیانی عینی و محسوس توضیح دهد.
جلالالدین مولوی نیز که از مشرب عرفانی حکیم سنایی و شیخ عطار متأثر است، بیشتر با جذبه الهی مواجه است. هجده بیت آغازین مثنوی مولوی که به «نینامه» موسوم شده است، در واقع چکیده مطالب عرفانی و نکات روحانی او در این اثر ماندگار است. در تأثیرپذیری وی از قرآن کریم و احادیث نبوی تردیدی نیست و اثر ارزشمند «احادیث مثنوی» تألیف فروزانفر در همین راستا شکل گرفته است. در شروحی که عرفای بزرگ بر مثنوی معنوی نگاشتهاند نیز میزان این اثرپذیری را میتوان مشاهده کرد.
یادآور میشود، کتاب «شعر توحیدی» به قلم محمدعلی مجاهدی به رشته تحریر درآمده و انتشارات دارالحدیث آن را چاپ و روانه بازار نشر کرده است.