حجتالاسلام بابایی:
معیارهای ارزیابی همایش کتاب سال حوزه نقد شود/ توجه بیشتر به اولویتهای پژوهشی
گروه حوزههای علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ضمن تقدیر از دستاندرکاران برگزاری همایش کتاب سال حوزه به ارائه چند پیشنهاد پرداخت و گفت: به بحث و نقد گذاشتن معیارهای ارزیابی آثار همایش و جهتدهی به محققان برای پرداختن به اولویتها میتواند همایش مطلوبتری را رقم بزند.
حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و برگزیده هجدهیمن دوره همایش کتاب سال حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: همانطور که دبیر هجدهمین دوره همایش اعلام کرد 84 اثر تفسیری و قرآنی از سوی محققان و قرآنپژوهان به این دوره همایش رسید که 24 اثر موفق به ورود به مرحله دوم شدند.
وی تصریح کرد: با انجام داوری در مرحله بعدی نیز سرانجام از میان 24 اثر، 4 اثر توانست مورد توجه هیئت داوری قرار بگیرد که دو اثر برگزیده، یکی شایسته تقدیر و دیگری هم شایسته تحسین شناخته شد.
بابایی بیان کرد: بنده کتابی با عنوان قواعد تفسیر قرآن را از سال 92 شروع به نوشتن کردم و تالیف و تدوین آن دو سال طول کشید و در نهایت در سال 94 از سوی انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت چاپ شد و با ارائه به هجدهمین دوره همایش کتاب سال موفق شد تا به عنوان یکی از دو اثر برگزیده در میان 84 اثر قرآنی و تفسیری این دوره رتبه اول برگزیده را به خود اختصاص دهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درخصوص برگزاری این دوره از کتاب سال با بیان اینکه من چندان با وضعیت داوری آشنایی ندارم به ارائه پیشنهاداتی برای بهتر شدن روند برپایی این همایشها پرداخت.
وی افزود: یکی از پیشنهاداتی که بنده دارم و در همایش نیز بیان کردم این است که محورها، معیارها و شاخصههای ارزیابی آثار به بحث میان محققان و صاحبنظران گذاشته شود؛ در این صورت قطعا با بهرهگیری از خرد جمعی و بهکارگیری نظرات بیشتری از افراد میتواند روند داوری آثار ارتقاء بیشتری داشته باشد.
بابایی با تاکید بر اینکه این سخن به معنای این نیست که الان معیارها، روشن نیست و یا از صاحبنظران استفاده نشده بلکه هر کاری میتواند روند بهتری داشته باشد.
نویسنده کتاب قواعد تفسیر قرآن با ارائه پیشنهاد دیگری گفت: یکی دیگر از پیشنهادات بنده که به مسئولان همایش نیز ارائه شد این است که متولیان همایش موضوعاتی که دارای اولویت پژوهشی است، شناسایی کنند و بعد از بحث و همفکری و تبادلنظر به پژوهشگران ارائه دهند تا موضوعات کتاب سال جهتدهی و هدفمندی بیشتری داشته باشد و محققان بدانند در راستای چه موضوعاتی باید قلم بزنند و بنویسند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در مورد ارزیابی آثار نیز بیان کرد: یکی دیگر از کارهایی که میتواند به روند بهتر برپایی این همایش کمک کند این است که بعد از اعلام نتایج خوب است نتیجه ارزیابی آثار به خود صاحبان اثر نیز اعلام شود تا صاحبان آثار، بدانند اگر رتبه کسب نکردهاند ایرادات و اشکالات آنان چه بوده است و اگر رتبه آوردهاند، بدانند نظر ارزیابان در رویکرد به این اثر چه مواردی بوده است.
نویسنده کتاب قواعد تفسیر در بخش دیگری از این مصاحبه به تشریح برخی ویژگیهای آن پرداخت و عنوان کرد: شناخت قواعد تفسیری مبتنی بر مبانی متقن عقلی، نقلی یا عقلایی از علوم پیشنیاز تفسیر قرآن است که با وجود آن تفسیر اجتهادی ضابطهمند و قابل ارزیابی خواهد شد.
وی با بیان اینکه این کتاب دستورالعملهای لازم برای کاهش خطاهای تفسیری ارائه کرده است ادامه داد: بنده در کتاب روششناسی تفسیر هفت قاعده ذکر کرده بودم ولی در این کتاب 40 قاعده بیان شده که از اصول فقه مرسوم حوزه بهره میبرد.
بابایی بیان کرد: این قواعد تفسیری مبتنی بر مباحث اصول فقه تدوین شده و شبیه به هرمنوتیک مرسوم در غرب با رویکرد حوزوی است که در کتاب قبلی به صورت اجمالی بیان شده بود و در این کتاب به صورت تفصیلی به آن پرداخته شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در این کتاب به برخی قواعد مانند لزوم تفسیر آیات قرآن طبق قرائت پیامبر(ص)، لزوم توجه به مفاهیم کلمات در میان عربهای فصیح زمان نزول، لزوم شناسایی تمامی معانی کلمات از منابع معتبر و اکتفانکردن به معانی ارتکازی، پرهیز از حمل کلمات بر مجاز بدون قرینه، لزوم توجه به تمامی قرائن متصل در فهم ظهور آیات و لزوم توجه به سیاق آیات پرداخته شده است.
وی افزود: یکی دیگر از مباحثی که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته فرایند تفسیر است که تشخیص قرائت صحیح، تبیین مفردات و ساختار ادبی، شناسایی قرائن متصل و توجه به آن، توجه به قرائن منفصل و کشف مراد الهی، توجه به اقسام دلالات آیات از حیث مطابقی و غیرمطابقی و ... از جمله این فرایندهاست.
بابایی عنوان کرد: این 5 دسته فرایند هر کدام برای یک دسته از قواعد تفسیری به کار میرود که در فصول مختلف کتاب به صورت تفصیلی بحث شده است.
وی افزود: این کتاب دارای هفت فصل است که یک فصل آن مقدماتی است و شش فصل دیگر نیز به تشریح قواعد پرداخته است؛ به عنوان مثال در فصل چهارم این کتاب، قواعدی بیان شده که برای شناسایی قرائن متصل و توجه به آن در ظهورگیری از آیات به کار میرود.
نویسنده کتاب قواعد تفسیر لزوم توجه به ویژگیهای گوینده سخن، لزوم توجه به ویژگیهای مخاطب، لزوم توجه به معرفتهای بدیهی، لزوم توجه به ضرورتهای دینی و مذهبی و اجماعهای معتبر در تفسیر آیات، لزوم توجه به انواع دلالتهای آیات، پرهیز از ذکر معانی باطنی فراعرفی برای آیات بدون مستند روایی همچنین لزوم علم یا علمی بودن مستندات تفسیر را از دیگر قواعدی که در این کتاب به آن پرداخته شده است عنوان کرد.