کد خبر: 3568328
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۴
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد):

تولید علم در کشور از مبانی قرآنی و عینیت‌های اجتماعی دور است

گروه حوزه‌های علمیه: رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) و دبیر علمی اولین کنفرانس قرآن‌پژوهی پیشرفت با تاکید بر توسعه مباحث تفسیر تاریخی به خصوص با نگاه پیشرفت‌شناخت عنوان کرد: متاسفانه نظام جامع تولید علم در حوزه اندیشه و دانش قرآن همچنان که گذشته‌نگر است ربطی هم به عینیت‌های جامعه ندارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حجت‌الاسلام والمسلمین احمد آکوچکیان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) امروز 11 بهمن ماه در نشست علمی تفسیر تاریخی در عیار تفسیر پیشرفت‌شناخت قرآن کریم که با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محسن الویری برگزار شد گفت: ما به دنبال یافتن نقاط فارق و مشترک میان تفسیر تاریخی و پیشرفت‌شناخت برای رسیدن به وفاق این دو نظریه هستیم.
وی با بیان اینکه تفسیر تاریخی ناظر به فهم بلندمدت تحول از منظر قرآن است اظهار کرد: ریشه این چشم‌انداز اصل مقوله تحول با بازه بلند مدت است بنابراین هر نوع فراوری در نظریه تفسیر تاریخی در نظریه پیشرفت‌شناخت نیز موثر است و بالعکس.
آکوچکیان بیان کرد: به نظر می‌رسد تفسیر تاریخی می‌تواند محلی بر اندیشه‌نگاری تاریخی باشد؛ اینکه ما چگونه می‌توانیم  مدیریت تحول در موج‌های تمدنی پیش روی جامعه مسلمانی ایجاد کنیم می‌تواند قرائتی از قرائت اندیشه بلندمدت‌نگر پیشرفت باشد.
دبیر کنفرانس ملی قرآن‌پژوهی پیشرفت گفت: اینکه میان تاریخیت دین و وحی با فهم پدیده تاریخ و الگوی مدیریت تحول تاریخی تفکیک قائل بشویم ایده تفسیر تاریخی با هماهنگی تفسیر پیشرفت‌شناخت می‌تواند این فصل مشترک را داشته باشد.
لزوم ایجاد رشته تفسیر تاریخی
وی تاکید کرد: می‌توانیم از منظر تفسیر تاریخی به حوزه نقشه جامع علمی کشور وارد بشویم زیرا متاسفانه نظام جامع تولید علم در حوزه اندیشه و دانش قرآن همچنان که گذشته‌نگر است همچنان ربطی به عینیت‌های جامعه پیش رو ندارد بنابراین اینکه تصور کنیم درس تخصصی و رشته با این عنوان در حوزه مطالعات راهبردی قرآن‌پژوهی داشته باشیم تا به گونه تخصصی تر به این مقوله پرداخته شود در شرایط کنونی دور از ذهن است.
آکوچکیان بیان کرد: به کمک فصل مشترک ایده تفسیر تاریخی و پیشرفت‌شناخت می‌توانیم به مدل مفهومی از حوزه فلسفه مضاف تا مدیریت راهبردی و از حوزه نظریه فلسفه تا ایده موج تمدنی جهانی ایرانی اسلامی را داشته باشیم لذا صرفا به بحث استنباطی کفایت نمی‌کنیم و وارد حوزه استنتاج می‌شویم و این ظرفیت را داریم که از پایه‌پردازی فلسفه تاریخ شروع کنیم چیزی که از نقاط مفقود تاریخ تفکر و علم دینی است و متفکران ما کمتر معرفت‌شناخت پسینی داشته اند و ذائقه فهم تاریخی از مقوله علم نداشته‌ایم  و وجدان تاریخی و فاهمه تاریخی چندانی در علم نداریم.
آکوچکیان در مقایسه میان نظریه تفسیر تاریخی و نظریات رقیب تصریح کرد: نظریه تفسیر تاریخی تفصیل لازم را در مقایسه با نظریات رقیب ندارد و نمی‌توان میان این نظریه با نظریات رقیب تمایزی قائل شد و منابع چندانی از سوی نظریه‌پرداز این ایده نداریم.
وی ادامه داد: روش‌شناسی خودویژه این رویکرد به شدت قابل توجه است و همچنان نظریه‌پرداز، موضوع‌پژوهی برای ماهیت معرفت تاریخی و روش شناسی فهم تاریخی قرآن ایجاد نکرده و به همین دلیل در مواردی می‌بینیم که در برخی مباحث آرای رقیب کاملا دیده نشده و آرای کسانی مانند نکونام و بهجت پور و پیشرفت شناخت کمتر مورد توجه بوده است.
حوزه 5 وجهی در نظریه تحول
آکوچیکان عنوان کرد: برای پردازش نظریه تحول یک حوزه 5 وجهی فرایندی را داریم که عنصر فردیت انسانی در راس آن است؛ عرصه حیات فردی و اجتماعی و دو برایند یکی در حوزه تغییر اجتماعی و تحول در دیدگاه تاریخی از دیگر مولفه‌های آن است و در هرم آن نیز تجربه عارفانه را داریم که نظریه تحول باید در همه این عرصه‌ها وارد شود ولی داد و ستدی که باید میان این نظریه و نظریه پیشرفت شناخت باشد دیده نمی‌شود.
این نویسنده و محقق قرآنی با بیان اینکه اگر تفسیر تاریخی به دنبال فهم تحول از منظر قرآن است ذات تحول باید در یک ایده پایه شکل بگیرد تا به بازه بلندمدت آن برسیم عنوان کرد: در تفسیر تاریخی به دنبال فهم علی چرایی و چیستی تحول تاریخی هستیم و سودای آن داریم تا این منطق را در ذیل الگوی برنامه‌ای تحول پیشنهاد کنیم که می‌تواند برنامه‌ای برای منتظران ظهور حضرت حجت باشد.
وی تاکید کرد: ما قرآن کریم را کتاب راهبری تحول می‌دانیم از این رو موضوع نسبت با امر نامتناهی و غایی پایه، هر آنچه هست در دین انبیاء مطرح است ولی فهم زمان‌مایه این نسبت آنجایی است که وارد تدبیر تحول می‌شویم و اگر زمان را امتداد حرکت بدانیم در فصل برنامه‌ریزی باید به سمت حوزه زمان برویم.
دبیر علمی اولین کنفرانس قرآن‌پژوهی پیشرفت و روش‌شناسی تفسیر تصریح کرد: 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و از این به بعد وارد میانگین و مساحت فهم تاریخی می‌شویم و باید رفت و شد میان ایده تفسیر تاریخی را با عینیت‌های بیرونی در دستور کار داشته باشیم و ببینیم تفسیر تاریخی فراتر از حیث ثبوتی و رفتاری نظام اسلامی چه دستاورد دیگری دارد.
آکوچکیان بیان کرد: جنبش‌های اندیشه‌ای معاصر در حال شکل‌گیری است و اگر بپذیریم که جنبش پایه در دوره جدید فکر دینی، معرفت‌شناحتی است و  در دوره گذار معرفت‌شناخت که می‌خواهیم نسبت دین را با تحولات جدید دریابیم بیش از آن که نیاز به دریافتن وجوه فارق هستیم نیازمند ارتقاء نقاط مشترک میان نظریات مختلف نیز هستیم.
وی افزود: در اختیار داشتن یک نظریه منقح تاریخی کمک می‌کند تا این دسته از مباحث تفسیری بسط بیشتری داشته باشد از این رو نیاز به  گسترش دامنه گفت و گوها داریم تا در دوره گذار پیشرفت‌شناخت به رسم مشترکی برسیم و در این راستا به شدت محتاج تعامل با آرای رقیب هستیم.
آکوچکیان گفت: تحولات معاصری دنیای جدید به ما نشان می‌دهد که می‌توانیم نظریات تحول‌آفرین را در عمل هم اجرا کنیم ولی نیازمند تدوین مبانی به خصوص با وجه پیشرفت‌شناخت آن از منظر قرآن کریم هستیم.
وی تاکید کرد: البته لب اندیشه پیشرفت همان تفقه در دین است که در روایات متعدد هم بر آن تاکید و در واقع تعاریفی نیز برای آن بیان شده است.
وی با بیان اینکه فهم نظام‌واره دین همان بن‌مایه پیشرفت است اظهار کرد: تفقه قرآنی در دین، الگوی پیشرفت‌شناخت است و اگر در معرفت علوم انسانی به خصوص حیث تجربه‌پذیر آن به دنبال فهم قوانین پدیدار انسانی هستیم زیرساخت آن بدون تردید باید مبتنی بر فهم صحیح از قرآن کریم که همان سنت اهل‌بیت(ع) هست باشد.
captcha