کد خبر: 3568697
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹
موسیقی انقلاب اسلامی؛ دلایل رونق و افول/1

موسیقی انقلاب جریانی مستمر اما فاقد رسانه مؤثر برای عرضه

گروه هنر: موسیقی انقلاب اسلامی همچنان به عنوان جریان پویا به حیات خود ادامه داده و در حال تولید است اما به جهت حاکم شدن نوعی موسیقی وارداتی و غربی که چندان ارتباطی نیز با فضای فرهنگی جامعه ایرانی ندارد، اغلب رسانه‌ها گرایش به آنها داشته و موسیقی انقلاب، جایگاه مناسبی برای عرضه و معرفی ندارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) امروز سه‌شنبه 12 بهمن و روز آغازین ایام‌الله دهه فجر انقلاب اسلامی و سی و هشتمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) است. یکی از ابزار مؤثر در تبیین مبانی انقلاب اسلامی، عرصه هنری است که هم در اثنای مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی و هم پس از آن، منعکس‌کننده عزم و اراده مردم راسخ ایران در فروپاشی رژیم طاغوت و برقراری نظام اسلامی بود؛ امری که متأسفانه اخیراً در تمام مقولات هنری به سبب بروز برخی رویدادها و پدیده‌هایی که به‌ویژه به لحاظ فرهنگی اجتماع را به خود مشغول و مبتلا داشته است، چندان مورد توجه قرار نگرفته و هم‌اکنون تنها بارقه‌هایی از ظهور و بروزش را آن هم در قالب برنامه‌های مناسبتی در عرصه خطیر فرهنگی و هنری شاهد هستیم.

بی‌شک موسیقی به عنوان یکی از جلوه‌های ناب عرصه هنری از زمان شروع نهضت اسلامی به رهبری امام راحل تا تحقق نظام اسلامی و پس از آن رویدادهای ارزشی پیامد انقلاب اسلامی، نقش تعیین‌کننده‌ای را در آگاهی‌بخشی و فرهنگ‌سازی جامعه براساس مبانی و مفاهیم آن بازی کرده است تا جایی که گاه موسیقی را طلایه‌دار و یکه‌تاز عرصه‌های گوناگون در رساندن و انتقال صریح پیام انقلاب اسلامی قلمداد می‌کنند.

به همین منظور گفت‌و‌گویی با محمد گلریز، خواننده ترانه و سرودهای انقلابی که شاید بتوان او را صاحب بیشترین آثار دینی، ارزشی و انقلابی پس از انقلاب اسلامی در عرصه موسیقی به حساب آورد، ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

ـ خاطره ورود امام راحل را به فرودگاه مهرآباد در 12 بهمن سال 57 با چه نشانه‌ای به یاد می‌آورید؟

هر فردی که سنش برای به یاد آوردن خاطرات آن دوران اجازه می‌دهد، ورود امام خمینی(ره) به میهن اسلامی پس از 15 سال دوری از وطن را در آن روز بخصوص به قول شما با نشانه‌ای به یاد دارد، مثلاً برخی آن روز را با صفوف به‌هم فشرده مردم در مسیر حرکت اتومبیل حامل امام(ره) در خیابان‌ها تصویر کرده و برخی یادی از سخنرانی تاریخی آن پیر فرزانه در بهشت زهرا(س) می‌کنند. من آن روز را با خاطره خوش اجرای سرود «خمینی ای امام» از سروده‌های مرحوم حمید سبزواری که افتخار آن را داشتم که بسیاری از اشعار ایشان که به حق پدر شعر انقلاب هستند را خوانده‌ام، به یاد می‌آورم؛ سرودی که با هدایت حمید شاهنگیان و با اجرای تعدادی دانش‌آموز در سالن انتظار فرودگاه باشکوهی هرچه تمام‌تر اجرا شد. البته نکته جالب توجه اینکه من به‌اتفاق دوستان دیگری در بهشت زهرا مستقر بودم و پس از ورود امام راحل به بهشت زهرا(س) سرود «برخیزید، برخیزید» را اجرا کردیم.

ـ عده‌ای محتوای غنی اشعار به کار رفته در سرود و ترانه‌های انقلابی را رمز موفقیت این آثار می‌دانند که موجب شده است حتی با وجود دارا نبودن ملودی و یا آهنگی خیلی حرفه‌ای و تکنیکی، نفوذی خیره‌کننده در اذهان و قلوب مردم و مخاطبان داشته باشد، نظر شما در این مورد چیست؟

من در مورد غنای محتوایی اشعار و ترانه‌های سروده شده شاعران انقلابی کمترین شکی ندارم اما اجازه بدهید با اظهارنظر برخی از دوستان که شما آن را نقل کردید هم مخالفت کنم؛ اتفاقاً سرود و ترانه‌های انقلابی از موسیقی و ملودی بسیار حرفه‌ای و تأثیرگذاری نیز برخوردار بودند و هم‌اکنون شاهد هستید که گاه به‌ویژه در ایام دهه فجر، موسیقی این آثار به جهت غنایی که دارند بدون کلام و در قالب‌های گوناگون بازتولید و نواخته می‌شوند و اتفاقاً با شنیدن همین آثار موسیقی بی‌کلام هم هست که خاطرات آن زمان برای افراد سن و سال‌دار تداعی می‌شود و نسل جوان نیز با شنیدن این قطعات موسیقی به‌وجد می‌آید.

ـ ویژگی بارز این قطعات هم از نظر اشعار و هم ملودی در چه بوده  که سبب ماندگاری آن شده است؟

نخستین نکته‌ای که من به‌شخصه به آن اعتقاد داشته و معترفم، خلوص و باوری است که هم در نهاد و ضمیر ترانه‌سرا و هم آهنگ‌ساز این قطعات وجود داشته است که سبب شده چنین ماندگار شوند و در اذهان باقی بمانند.

دلیل دیگر هم آن است که محتوای این آثار موسیقی با دقت در زبان حال مردم به وجود آمده و شخص شاعر و ترانه‌سرا با توجه عمیقی که به خواست و مطالبات به‌حق مردم داشته و در قالب شعارهای انقلابی در جریان تظاهرات و راهپیمایی‌ها آن را بازگو می‌کردند به سرایش این ترانه‌ها پرداخته است. پس واژگان به‌کار رفته در آنها چیزی غریب و ناآشنا با خواست و اراده مردم نبوده و لذا به این واسطه مردم ارتباط خوبی با آن برقرار می‌کردند.

چنین بیان عمیق و در عین حال ریتمیکی در زمان ساخت آهنگ و ملودی نیز دست آهنگ‌ساز را باز گذاشته و تنها با دمیدن روحیه حماسی و سلحشوری و استفاده از ساز و ابزار و ادوات موسیقایی که چنین فضایی را بر ترانه و سرود حاکم می‌کند، در نهایت موفق به ساخت آهنگ و قطعه‌ای می‌شدند که همچنان می‌شود از آنها به عنوان آثار ماندگار و جاوید موسیقی انقلابی یاد کرد.

ـ این ویژگی را در آثار اخیر موسیقی که داعیه ماهیتی انقلابی دارند را می‌توان مشاهده کرد یا خیر؟ اگر پاسخ منفی است دلیل آن چیست؟

هر چند که فضای حاکم بر اجتماع در شرایط کنونی با آن ذات جامعه انقلابی و ارزشی در دهه نخست انقلاب تا حدود زیادی فاصله گرفته است و دیگر چندان نباید توقع داشت که شاهد خلق اثری شاهکار و ماندگار در عرصه موسیقی متأثر از مناسبات امروز اجتماعی باشیم اما به نظر من همچنان هم از سوی قشر دغدغه‌مند و انقلابی که فعالیت جاری و ساری در عرصه موسیقی متعهد انقلابی دارند شاهد خلق و بروز آثاری از این قبیل هستیم اما اینکه چرا این‌گونه مهجور هستند و همچنان آثار موسیقی انقلابی در دهه نخست انقلاب معرفی و شنیده نمی‌شوند، دلیلش را باید در مسئله دیگری که متأسفانه امروز بر فضای فرهنگی جامعه ما سایه انداخته است، جستجو کرد.

ـ و آن به اصطلاح شما مسئله بغرنج عرصه فرهنگی جامعه ما در روزگار کنونی چیست؟

متأسفانه به دلایلی از جمله غفلت و اهمال مسئولان فرهنگی و هنری کشور در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم که هجمه‌ای از مظاهر هنر نامتجانس غربی همان‌گونه که گفته شد وارد کشور شده و با دادن خوراکی متفاوت و جلوه‌گری پرزرق و برق، اذهان جامعه به‌ویژه نسل جوان مخاطب را به سوی خود معطوف داشته است، چنین هجمه‌ای در شرایطی که با خلأ فرهنگی ناشی از کمبود و یا فقدان تولیدات هنری به‌ویژه در عرصه موسیقی متعهد و انقلابی با آن روبرو هستیم، ناخواسته سطح سلیقه شنیداری مخاطبان را دست‌خوش تغییر کرده و یا بهتر بگویم تنزل داده است تا آنجا که با تولیداتی بی‌محتوا آن هم در تعدادی بی‌شمار برخورد داریم که تنها به واسطه داشتن تم و درون‌مایه‌ای هیجانی و پر سروصدا به مدد استفاده از ابزارآلات موسیقی غربی از آنجا که مورد توجه به‌ویژه مخاطب نسل جوان هستند در حال تولید روزافزون هستند و متأسفانه آگاهانه و شاید هم ناآگاهانه متولیان فرهنگی نیز با حمایت‌های خود در حال دامن زدن به آنها هستند.

در این بازار بده و بستان که جنبه‌های تجاری آن بر مسائل فرهنگی و تولید محصول هنری چربش دارد، قطعاً جایی برای تولید اثر فاخر ایرانی مبتنی بر محتوایی اندیشمند و هدف‌دار که همانا بیان مسائل و موضوعات ارزشی است، باقی نمی‌ماند و اگر هم شاهد این تولیدات باشیم که هستیم چون گرایش به سمت نوعی از موسیقی با مختصاتی است که خدمتتان عرض کردم، این تولیدات جایگاه مناسبی برای عرصه و معرفی پیدا نمی‌کنند.

ـ در قسمتی از توضیحی که به پرسش قبلی دادید، از این احتمال که ممکن است مسئولان و متولیان فرهنگی بر این امر آگاهی داشته باشند که جو حاکم بر موسیقی ایران اسلامی به صلاح مبانی ارزشی انقلاب نیست صحبت کردید، با این فرض به نظر شما چرا چنین فضایی همچنان در حال تداوم است و بر تولید آثاری به نظر شما بی‌محتوا و فاقد خردورزی اصرار وجود دارد؟

تصور می‌کنم پاسخ به این پرسش را در توضیح پرسش قبلی البته به شکلی که تنها اشاره‌ای به آن کرده باشم، داده‌ام؛ تنها یک امر می‌تواند به تداوم چنین جریانی ضدفرهنگی بیانجامد و آن اینکه جنبه‌های تجاری و کاسب‌کارانه در بازار تولیدات موسیقی بر مسائل فرهنگی و هنری اولویت داشته باشد، برخی فرصت‌طلبان تنها با دارابودن چنین انگیزه و دغدغه‌هایی است که در زمینه تولید آثار موسیقی که چندان هم موجه نیستند سرمایه‌گذاری کرده که البته چنین موسیقی نیز بنا به دلایلی که پیشتر اشاره کردم همچنان مشتری پر و پا قرص خود را داراست.

میل ندارم چنین تصور شود که این دل‌نگرانی تنها از سوی من و یا طیفی از فعالان موسیقی که برای احیای موسیقی ناب انقلابی تلاش کرده‌اند، وجود دارد. واقعیت این است که اوضاع فرهنگی و هنری چندان که باید و شاید بعد از نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی خوشایند نیست و آن‌را به شکل مصداقی در عرصه‌هایی همچون موسیقی می‌توان مشاهده کرد؛ اوضاعی که نخبگانی همچون رهبر فرزانه انقلاب را نیز نگران کرده است و ایشان  از وضعیت پیش آمده ابراز نارضایتی کرده و از آن تعبیر به ولنگاری فرهنگی می‌کنند.

ـ در چنین اوضاع و احوالی تصور می‌شود که گروهی که به تعبیر شما برای فرهنگ و هنر انقلابی تلاش کرده و مرارت‌های زیادی کشیده‌اند صحنه را خالی کرده و از آنجا که توان مقابله با چنین مظاهر فرهنگی نامأنوس را ندارند، منزوی شده و سعی در بسامان شدن اوضاع ندارند، نظر شما چیست؟

کاملاً با این اظهارنظر مخالفم. من و بسیاری از فعالان هنری حداقل در عرصه موسیقی انقلابی که برای آن زحمت کشیده‌ایم و اکنون دلمان برایش می‌سوزد که به چنین سرنوشتی دچار شده است، همچنان در حال فعالیت هستیم، منتهی باید به این نکته اشاره کنم که رسانه‌ای برای عرضه مؤثر در اختیار نداریم. در رسانه ملی سال‌هاست که مشغول تولید آثار موسیقی انقلابی هستیم که من هم تعدادی از آنها را اجرا کرده‌ام اما اینکه چرا رسانه ملی اقدام به پخش آنها نمی‌کند دلیل آن را نمی‌دانم!؟ آثاری که از عمر تولید آنها حتی بیش از دو سال گذشته است و در آرشیو صدا و سیما در حال خاک خوردن هستند.

بسیاری از آنها اتفاقاً مطابق با ذائقه شنیداری مخاطب امروزی تولید شده‌اند اما گویا مصلحت و ترجیح بر این است که همان فرم موسیقی نامتجانس غربی که به آن اشاره شد فعلاً شانس پخش از رسانه ملی را داشته باشد. باقی نهادها و ارگان‌های فرهنگی و هنری نیز که اخیراً نسبت به این تولیدات و حمایت از آنها بی‌تفاوت هستند، نه حوزه هنری سازمان تبلیغات و نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوچک‌ترین توجهی به آنها ندارد؛ همین چند روز پیش شاهد برگزاری سی و دومین جشنواره بین‌المللی «موسیقی فجر» بودیم اما آیا یک نفر پیدا شد که از برگزارکنندگان این جشنواره که اساساً به مناسبت جشن انقلاب اسلامی هر سال دایر می‌شود این پرسش را بپرسد که جایگاه موسیقی انقلاب در جشنواره کجاست؟!

امیرسجاد دبیریان

captcha