به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) امروز 15 اسفند طبق سنت هر ساله روز ملی درختکاری نام نهاده شده است تا به این بهانه و به شکل نمادین هم که شده است، اهمیت درخت و پوشش گیاهی و حفظ و حراست از آن به معنای احیا و تداوم طبیعت به عنوان یکی از ملزومات حیات و زیست بشری به اقشار مختلف مردم تذکر داده شود.
در اهمیت درخت و درختکاری همین بس که مشخصاً در قرآن کریم، ذات اقدس باری تعالی در دو سوره مبارکه «حج» و «الرحمن» فرمدهاند: «اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ مَنْ فِی الاَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوابُّ وَ کَثیرٌ مِنَ النّاسِ و ...» و «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدان» با اشاره مستقیم به واژه درخت، برای آن شأنیتی خاص قائل است.
البته در تأیید و تأکید بر این امر یعنی مقوله درخت و درختکاری روایات زیادی از معصوم(ع) نقل شده است که در مشهورترین آنها نقل است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر كسی كه درختی بكارد و درخت ميوه دهد، خداوند به اندازه ميوههای آن درخت به او ثواب میدهد، یا در جای دیگری حضرتش در اهمیت حفظ و صیانت از درخت فرمودند: هر کس شاخه درختی را بشکند همانند فردی است که بال فرشتگان را شکسته باشد.
علاوه بر سیره عملی حضرت علی(ع) که خود باغبان بود و نقل مشهوری است که ایشان 60 هزار درخت نخل کاشته و آن را برای مصارف عامالمنفعه وقف کردند؛ از امام صادق(ع) نیز حدیثی مشهور منقول است که فرمودند: شش چيز است كه مؤمن پس از مرگ خود از آن سود میبرد، فرزند صالح كه برايش آمرزش خواهد، قرآنی كه خوانده شود، چاه آبی كه بكند و درختی كه بكارد و صدقه آبی كه جاری سازد و روش نيكی كه از آن پيروی شود.
روایات و تأکیدات دینی در این زمینه بسیار فراوان است و از این رو بر کسی پوشیده نیست که ضرورت حفظ و صیانت از درخت و پوشش گیاهی و منابع طبیعی یک وظیفه شرعی است و هر انسانی که مرید و هدایت شده چنین فرهنگ ناب دینی باشد باید این امر را بر خود به مثابه یک تکلیف شرعی و شخصی قلمداد نماید.
متأسفانه علیرغم تمامی این تأکیدات بر پایه فرمایش معصوم(ع) اما وضعیت چندان مناسب و مساعدی را در زمینه منابع طبیعی، مراتع و جنگلداری و حفظ و حراست از درختان در ایران شاهد نیستیم و هر زمان براساس سوءمدیریتها و برخی جاهطلبیهای عدهای افراد سودجو شاهد از بین رفتن مقادیر قابلتوجهی پوشش گیاهی و درخت در کشور هستیم که نتیجه آن در کوتاهمدت اتفاقی که اکنون دست به گریبان آن شدهایم و افزایش ریزگردها یکی از تبعات منفی آن است و در درازمدت نیز با فرسایش خاک احتمال تخریب زمینهای مستعد کشاورزی و همچنین از بین رفتن عواید حیاتی و حتی صنعتی نیز که میتوان از درخت و درختکاری بهرهمند شد، دور از انتظار نیست.
اما به نظر میرسد یکی از راهکارهای مؤثر در جلوگیری از این ناهنجاری به وجود آمده در عرصه زیستمحیطی هرچند که خیلی دیر به فکر آن افتادهایم فرهنگسازی است. فرهنگسازی که از طریق ابزار هنری میتوان به آن دست پیدا کرد و مخاطب هدف را از سنین کودکی و نوجوانی به این موضوع آگاه کرد که تکتک آنها خود را باید در برابر عوارض مخرب این پدیده شوم یعنی از بین رفتن تدریجی مراتع، جنگلها و درختان مسئول دانسته و با جلوگیری از قطع بیرویه درختان، فکری برای سلامت خود در ادامه زندگی و سرنوشت آیندگان کرده و در این راه کوشا باشند.
از جمله ابزار هنری که گویا میتواند در این فرهنگسازی کارساز باشد، هنرهای نمایشی و تئاتر است که از سنین کودکی و نوجوانی میتوان با استفاده از قابلیتهای آن مخاطب هدف را به این مهم سرنوشتساز بیش از پیش آگاه کرد؛ به همین دلیل گفتوگویی با حسن دادشکر، هنرمند پیشکسوت و بازیگر و کارگردان قدیمی تئاتر کودک و نوجوان ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ امروز روز درختکاری است؛ احساس شخصی خود را نسبت به درخت به عنوان یک موجود زنده حیاتبخش توضیح دهید؟
بهواقع موجود زنده و حیاتبخشی که همگی از میزان تأثیر سازنده آن در زندگی روزمره خودمان غافلیم. امروز اگر در کلانشهرها و شهرهای صنعتی با این انبوه دود و آلودگیها همچنان تقریباً بدون دردسر مشغول نفس کشیدن هستیم، بخش عمدهای از آن را مرهون پوشش گیاهی و درختانی هستیم که در جایجای گذرگاههای شهری وجود دارند اما آنچنان نسبت به آنها بیتوجهیم که تأثیر عمیق آنها را در حیات خودمان از یاد بردهایم.
درخت علاوه بر اکسیژنزایی و طراوتبخشی به زندگی انسان بخش قابلتوجهی از مایحتاج و ملزومات زندگی او را نیز تأمین میکند و لذا برای انسان آورده و بهرهوری صنعتی نیز دارد اما صدافسوس که نسبت به این همه قابلیت این موجود زنده و سرسبز و خرم غافلیم.
ـ مبحث مغفولمانده در مورد اهمیت موضوع درخت و درختکاری به نظر شما چیست که بتوان آن را به زبان هنر بازگو کرد؟
به نظر من با توجه به این نکته که تحت تعلیم نوعی آموزشهای سنتی قرار گرفتهایم و متأسفانه با وجود پیشرفت روزافزون جوامع، همچنان بهویژه در جامعه ایرانی، پافشاری و اصرار بر همان نظام آموزشی مصطلح و نخنمای قبلی است؛ لذا اغلب در مواجهه با بحرانهایی که در زندگی تکتک ما پیش میآید موضعی منفعل داشته و چیزی به نام مدیریت بحران در نهاد هیچکدام از ما نه به وجود آمده و نه پرورش و تربیت یافته است.
ما در مورد درخت، درختکاری و صیانت از پوشش گیاهی به عنوان یک اصل مسلم در تداوم حیات بشری نیز مناسبتی عمل میکنیم و مثلاً به مناسبت روز ملی درختکاری ممکن است هر کدام از ما یک اصله درخت بکاریم، در حالیکه اصل ماجرا چیز دیگری است و ما باید از میراث گذشتگان خود نیز در این عرصه حفظ و حراست کنیم، این در شرایطی است که متأسفانه در عرصه عمل شاهد هستیم که تنها به درختکاری حساسیت نشان میدهیم، در صورتی که وظیفه دیگری نیز بر گردن داریم و آن اینکه نسبت به پوشش گیاهی و درختان و جنگلهایی که اکنون در اختیار داریم و حاصل دلسوزی گذشتگان برای زندگی امروز ماست هیچ اقدامی نمیکنیم، به نظر من با ابزار هنر باید گفتمانی شکل گیرد که مخاطبان و هنردوستان نسبت به این مسئله یعنی حفظ و حراست از منابع طبیعی، درختان و پوشش گیاهی موجود نیز دلسوزی لازم را از خود بروز دهند.
ـ شما سالها در عرصه تئاتر کودک و نوجوان فعال هستید و بهتر از همه ما میدانید که یکی از ویژگیهای تئاتر کودک و نوجوان پرداختن به مباحث آموزشی و تربیتی در آن است، چقدر از قابلیتهای هنرهای نمایشی در پرداختن به این مقوله یعنی حفظ و حراست از منابع طبیعی میتوان بهره برد؟
بسیار
زیاد با این شرط که تئاتر نیز اقتضائات خاص خود را دارد و باید در آن از بیان
نصیحتگونه و شعاری پرهیز کرد. مضافاً بر این باید به این مقوله نیز کاملاً واقف
بود که برای قشری از جامعه در تلاش برای تولید محصول فرهنگی و هنری هستیم که ذاتاً
از هرگونه نصیحتگویی بیزار است و لذا باید پیام تربیتی و اخلاقی خود را به شکل
غیرمستقیم به آنها منتقل کرد. در تئاتر فرض و اصل بر حاکم شدن درام است، قصهای که
در آن شاهد کشمکش و بده و بستان میان دو گروه از اشخاص نمایشی باشیم که معمولاً نقطه
مقابل یکدیگر هستند و از این رهگذر برداشتی از سوی مخاطب به وجود آید و خود به این
نتیجه برسد که حق با کیست؟
این امر با مقولهای که در آن شخص پدیدآورنده تئاتر خود نسبت به مقولهای به شکل یکطرفه قضاوت کرده و مسئلهای را به مخاطب دیکته کند متفاوت است، این نوع تئاتر اتفاقاً نهتنها خاصیت آموزشی و تربیتی نخواهد داشت که دافعه ایجاد کرده و موجب میشود مخاطب در برابر آن موضع سرسختانهای بگیرد؛ لذا باید با فرض اینکه درام و قصهگویی در تئاتر حرف نخست را میزند، صرفاً باید به فکر روایت نمایشی بود و قضاوت را به خود بیننده واگذار کرد که اگر روایت بهدرستی صورت گیرد معمولاً نتیجه همانی نیز خواهد شد که از قبل نیت ما بوده است.
ـ به نظر میرسد مقولهای همچون درختکاری و حفظ و صیانت از جنگل و منابع طبیعی به زبان نمایش را میتوان به مخاطبان قشر بزرگسال جامعه نیز تعمیم داد، درست است؟
به طور طبیعی این امر امکانپذیر است. بگذارید بدون اغماض و ملاحظه نسبت به پدیدهای شوم صحبت کنم که از جمله پیامدهای ناگوار آن از بین رفتن جنگلها و مراتع و پوشش گیاهی است و این پدیده چیز بجز زمینخواری نیست که متأسفانه عدهای سودجو و فرصت طلب دست به این عمل خلاف قانون و شرع میزنند. آیا از طریق هنر نمایش نمیتوان آثاری را تولید و به روی صحنه اجرا کرد که مخاطب آن بزرگسالان باشد و آنها را نسبت به عواقب ناگوار این پدیده نابهنجار اجتماعی و زیست محیطی آگاه کرد؟ پس مشاهده میکنید که در این مقوله خاص، تنها طرف صحبت ما کودکان و نوجوانان نیستند.
امیرسجاد
دبیریان