کد خبر: 3581252
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۱

«ریحانه»؛ مؤثر در ایجاد نگاهی دیگر به نمایش دینی

گروه هنر: «ریحانه» با فاصله گرفتن از روایت مستقیم برهه‌های از تاریخ اسلام و تأکید بر اصل معاصرسازی و جایگزین ساختن مابه‌‌ ازاهای امروزی در طراحی شخصیت و فضاسازی نمایش، نگاهی متفاوت به روایت نمایش‌های دینی را بنیانگذاری کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نمایش «ریحانه» به نویسندگی و کارگردانی سیروس همتی پس از چند نوبت اجرا به مناسبت ایام فاطمیه در پردیس تئاتر تهران و تماشاخانه مهر حوزه هنری، شب گذشته آخرین اجرای خود را در این تماشاخانه و با حضور هنرمندان پیشکسوتی همچون امین تارخ و عبدالرضا اکبری تجربه کرد.

اجرای نمایش «ریحانه» از جمله معدود اجراهای مناسبتی تئاتر ویژه ایام فاطمیه بود که اتفاقاً برخلاف شیوه مرسوم روایات نمایش دینی و ارزشی به جای پرداخت مستقیم به برهه‌ای از اسلام و مشخصاً مرتبط با زندگی و قضایای پیش آمده در دوران حیات حضرت فاطمه زهرا(س) به دنبال روایتی مستقل و مابه‌ازای امروزی آن در دنیای معاصر و البته با استفاده از حال و هوا و شرایط حاکم بر زندگی و مناسبات افراد بود.

جریان فدک و ماجرای تملک آن و البته حب و بغض‌هایی که پس از وفات پیامبر اکرم(ص) در زمینه ولایت و خلافت پس از آن پیش آمد و در نهایت منجر به واقعه‌ای شد که البته با اختلاف نظری همراه است اما نهایت منجر به شهادت دخت نبی مکرم اسلام شد اگر قطعاً به شکلی مستقیم و بی‌واسطه بدان پرداخته شود به سبب همان اختلاف نظر و دیدگاه‌ها حساسیتی را برخواهد انگیخت.

تاکنون هر آنچه که در قالب نمایش پیرامون این موضوع و سایر موضوعات مرتبط تولید و به روی صحنه رفته است بیشتر پرداختی آئینی و نه صد در صد دراماتیک به موضوع داشته است و این در حالیست که نیاز تئاتر روایت درام و قصه‌گویی برای درگیری تمام‌عیار ذهن مخاطب است و حداقل اگر قرار است چنین پرداخت آئینی و نمایشی در مورد موضوعات مورد نظر داشت، جای آن در قاب صحنه و در یک سالن نمایشی مسقف نیست که اصالت چنین فضایی مقتضیات و قراردادها و ملزومات خود را می‌طلبد.

در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای پیوند زدن موضوعات مرتبط با تاریخ اسلام با مسائل و موضوعاتی که جامعه امروز مبتلا به آن است صورت گرفت که البته تلفیقی از روایت تاریخی و روایت داستانی معاصر بود و نویسنده و کارگردان نمایش در مسیر میان گذشته و حال و حتی آینده در رفت و آمد بوده و لذا از انسجام و یک‌دستی لازم در امر روایت برخوردار نبودند.

سیروس همتی در روایت نمایشی «ریحانه» در تلاش است که البته با وامداری از تجارب هنرمندان دغدغه‌مند در خروج از روایت صرف تاریخی و یا نگاه تلفیقی میان وقایع تاریخی و دوران معاصر، اثری بدیع با نگاه تازه‌ای را در پرداختن به گونه‌ای از تئاتر دینی و ارزشی بیافریند که تصور می‌شود تاکنون مسبوق به سابقه نبوده باشد.

«ریحانه» همچنین نشان داد که می‌توان با مردود دانستن این توجیه که چون تولید اثر نمایشی دینی و ارزشی با ملزومات فراوان آن پرهزینه است و لذا به دلیل مضایق مالی نمی‌توان به این مهم ورود کرد مگر به شکل محدود؛ اثری را تولید کرد که با فاصله گرفتن از روال مرسوم تولید نمایش‌های دینی با به کار بردن دکورهای عظیم و سایر زمینه‌سازی‌ها برای ایجاد فضای مناسب، محصولی را در اختیار داشت که حرفی تازه و در عین حال پرنفوذ و جذاب در نهاد خود برای مخاطب داشته باشد در شرایطی که هزینه‌های تولید در آن به حداقل رسیده است.

«ریحانه» بر این امر تأکید دارد که منظور از تولید نمایشی دینی که به شکل غالب قرار است به مصائب اهل بیت(ع) بپردازد لزوماً نباید سراسر غم و اندوه بوده و فضای محزونی در آن حاکم باشد بلکه می‌توان به مقاطعی از آن، نگاهی با رگه‌های طنز نیز داشت؛ طنز موقعیت و یا کلامی که در ریحانه بیشتر بر طنز کلامی حاصل جهالت اشخاص نمایش تأکید شده است؛ اشخاصی که سردمداران سیاست در برهه‌های خاص تاریخی هستند و ممکن است همچنان نیز جهل آنها در مناسبات اجتماعی و انسانی دنیای امروز تداوم داشته باشد و با نگرش خودکامه خود موقعیتی طنز اما در نهایت تلخ و غیرانسانی را موجب می‌شوند و همتی در این اثر نمایشی به درستی این شخصیت‌ها با به شکلی کاریکاتوری برجسته‌سازی کرد تا بیشتر بلاهت و در عین حال خودکامگی آنها به چشم آید و خنده هرچند تلخی بر لبان تماشاگر بنشاند.

این لبخند نامتعارف اما مفید در روایت یک نمایش دینی در فرازهای دیگر نمایش نیز قابل مشاهده است؛ در مقاطعی که اشخاص نمایش به بهانه‌های واهی و البته با نگرش منفعت‌جویانه خود، سعی در چشم‌پوشی احقاق حق زن جوانی به نام «ریحانه ادب» دارند که ماترک پدر مرحومش یعنی قطعه زمینی به زور در حال تصاحب شدن و غصب است و خود به خود بدون آنکه اشاره مستقیمی شود؛ این اتفاق ذهن ما را به ماجرای قطعه زمین فدک که در دوران حیات، پیامبر اسلام(ص) آن را به یگانه دخترش هبه کرده بود، رهنمون می‌سازد.

«ریحانه» یک اثر دراماتیک محض است؛ نه در ورطه شعارزدگی و کلیشه آثار تئاتری و مشابه دینی افتاده است و نه آنچنان از محور موضوعی که آن را دستمایه روایت خود قرار داده، دور شده است؛ مجموعه عوامل در روند روایت این نمایش دست به دست هم می‌دهند تا در فراز پایانی نمایش، زمانی که «ریحانه ادب» در هیئت فاطمه زهرا(س) ظاهر می‌شود و به گوشه‌ای از خطبه فدکیه اشاره می‌کند، این بخش از نمایش نیز برای مخاطب حتی آنهایی که چندان قرابتی با نمایش دینی ندارند، باورپذیر به نظر آید و انگ شعاری بودن به آن زده نشود.

امیرسجاد دبیریان

captcha