به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، امسال نیز همچون سالهای گذشته نمایشگاه کتاب دوران برپایی خود را پشت سر گذاشت و مخاطبان علاقهمند به بازدید از این رویداد با وجود دوری مسافت از آن بازدید کردند. از سویی علاوه بر طولانی بودن مسیر تا رسیدن به این مکان، گرمای هوا خود دلیل دیگری بود که سبب منصرف شدن برخی افراد از حضور در شهر آفتاب شد.
اغلب افرادی که برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند را جوانان و به نسبت کمتری از این میزان، والدین و کودکانی تشکیل میدادند که برای تفریح و استفاده از امکانات در نظر گرفته شده در سالنهای مربوط به کودکان در چادرهای تعبیه شده توسط شهرداری به این مکان آمده بودند.
اما در این میان افرادی از قشر طلاب و اساتید دانشگاه هم بودند که برای خرید مایحتاج خود به نمایشگاه مراجعه کردند و در کنار این افراد، برخی نیز همچون سالهای گذشته بیقصد و منظور و صرفاً برای گذران وقت و استفاده از فضای نمایشگاه به همراه دوستان راهی این مکان شده بودند. البته قشر دانشآموزان را نیز نباید از نظر دور داشت که در کنار مربیان و معلمان خود و از اقصی نقاط شهر به شهر آفتاب آمدند.
مهتا کارآمد که به همراه دوستش، سیمین میردلکوندی به این نمایشگاه آمده است در این باره میگوید: اولین بار است که به شهر آفتاب میآیم و این اولین بازدید من از نمایشگاه کتاب است. مشکل اینجاست که از ابتدای ورود تاکنون سردرگم شدهایم، متأسفانه هیچ تابلو اطلاعرسانی برای راهنمایی مخاطبان وجود ندارد.
وی که دانشجوی رشته فیزیک مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان است، با بیان اینکه آشنایی چندانی با نمایشگاه کتاب شهر آفتاب ندارد، میافزاید: به دنبال خرید قرآن گویا بودم که متاسفانه نتوانستم آن را پیدا کنم. کسی هم در این باره اطلاعی نداشت که به من کمک کند.
میردلکوندی نیز با اشاره به اینکه ترجمههای مختلفی از صحیفه سجادیه را در غرفه ناشران مختلف تورق کرده است، میگوید: پیش از این ترجمه استاد برازش را مطالعه کرده بودم. ترجمهای که توجه من را در نمایشگاه کتاب به خود جلب کرد، حاصل تلاش گروهی از نویسندگان بود که قلم روانی داشت.
وی با اشاره به اینکه شمار دانشجویان حضور یافته در نمایشگاه را بیش از سایر مخاطبان برآورد کرده است، از بهای هدیه چند قرآن نفیس یاد و اظهار میکند: قیمتها مناسب بود؛ یکی از قرآنها با بهای هدیه 200 و دیگری با بهای هدیه 180 هزار تومان عرضه میشد که جلد چرم و درشتخط بود.
سارا تاجی نیز دانشجویی است که به همراه دو دوستش، زهرا فرامرزی و رباب قربانی به نمایشگاه آمده. وی با بیان اینکه در کل باید نمایشگاه را مطلوب ارزیابی کرد، از گلایههایش یاد و اظهار میکند: متاسفانه مخاطبان را بهخوبی راهنمایی نمیکردند. همچنین معرفی مناسبی از آثار ارائه شده نیز به عمل نیامده است.
فرامرزی با اشاره به اینکه خواستار کتابی درباره آموزش تفکر به کودکان بوده است، میافزاید: متاسفانه چنین اثری را پیدا نکردم و هیچ یک از ناشران هم نسبت به آن اطلاع نداشتند. از طرفی خواهان قرآن فارسی! بودم که پیدا نکردم.
وقتی در کمال تعجب از او سؤال میکنم که چرا قرآن فارسی و مگر نمیداند که این قرآن ممنوعیت انتشار دارد، اظهار میکند: یکی از دوستان دانشگاهیام، این قرآن را که فقط ترجمه فارسی بود آورده بود و به ما نشان داد. با توجه به اینکه ماه رمضان نزدیک است و میتوانم از این قرآن استفاده مطلوبی ببرم، به دنبال آن بودم، چون زبان عربی را متوجه نمیشوم.
قربانی هم با اشاره به اینکه فضای بخش دانشگاهی بسیار گرم و طاقتفرسا بود و به همین دلیل مخاطبان کمتری به آنجا مراجعه میکردند، میافزاید: به همین دلیل به سالن ناشران عمومی مراجعه کردیم تا به دنبال آثار مورد نیاز خود بگردیم و بیشتر مخاطبان نیز به این بخش رجوع کرده بودند. البته تعداد ناشران دینی حاضر در این سالن کم بودند.
وی درباره مخاطبانی که به نمایشگاه آمدهاند نیز میگوید: بیشتر افرادی را که در راهروهای سالنها دیدم، جزء قشر دانشجویان بوده و برای خرید نیازهای تحصیلی خود به نمایشگاه آمده بودند. البته داوطلبان کنکور هم در این میان دیده میشدند.
جستجوی قرآن فارسی توسط مخاطبان، نشان میدهد که هنوز جامعه مذهبی و علاقهمند به این حوزه از نشر که در قشر فرهیختگان و علماندوزان نیز نمود آن را میبینیم، از ممنوعیت چاپ قرآن فارسی بیاطلاع هستند و این موضوع اطلاع رسانی دقیق سازمانهای مرتبط و رسانهها را میطلبد.
خوب است مصاحبه ای با آقای سرابی به عنوان مدیر ارشد مرکز سیاستگذاری مصاحف در جمهوری اسلامی انجام شود تا ابعاد ممنوعیت چاپ مستقل ترجمه قرآن و پیشینه آن بیان شود.