داستان این نمایش در مورد دو دوست به نامهای رحیم و مجتبی است که هر کدام به دور از خانوادههای خود در خانهای استیجاری در تهران زندگی میکنند؛ یکی ترک زبان و دیگری از خط شمال ایران که از قضا مدتهاست رحیم به واسطه دوستی با مجتبی و مواجهه دل در گروی خواهر او؛ نگار دارد و در آرزوی ازدواج با اوست هر چند که مجتبی بزرگترین مانع بر سر راه وصال این دو است چرا که رحیم، کار و زندگی درست و درمانی ندارد.
نگار مبتلا به نارسایی کلیه است و باید بلافاصله به تهران مراجعت کرده و در نوبت پیوند کلیه قرار گیرد؛ این امر فرصتی را برای رحیم پدید میآورد که برای به دست آوردن دل نگار، خودی نشان دهد اما بزرگترین مسئله در جریان پیوند کلیه نگار، فراهم آوردن یک پول هنگفتی 40 میلیونی است تا به فرد فروشنده کلیه داده شود، امری که هم از توان مجتبی خارج است و هم رحیم قادر به فراهم آوردن آن نیست.
در این اثنا رحیم که بر روی موتور سیکلت کار میکند ساکی حاوی مقادیر قابل توجهی طلا و جواهر در جریان تعقیب و گریز یک دزد و پلیس به دست میآورد؛ موضوع را با مجتبی در میان میگذارد و او نسبت به این مسئله که رحیم قصد فروش طلا و جواهرات را به یک مال خر دارد واکنش منفی نشان داده و نتیجه اینکه رحیم به دور از چشم مجتبی و خواهرش نگار از آنجا که باید خود را برای زندگی آینده خود فردی با جربزه نشان دهد، قصد فروش اموال مسروقه را با واسطه به یک مال خر دارد که نگار متوجه این موضوع شده و از رحیم اعلام انزجار و تنفر میکند. سر آخر مجتبی و نگار را میبینیم که به واسطه پیوند کلیه از فردی ناشناس سلامتی خود را به دست آورده و قصد مراجعت به شهرستان خود را دارند در حالیکه مدتی است از رحیم خبری نیست که ناگهان به واسطه پست شدن گواهینامه موتور سیکلت رحیم به در خانه از طریق مأمور پست و اطلاع از اینکه گروه خونی رحیم نیز «O+» است یعنی مطابق با گروه خونی نگار، آن خواهر و برادر متوجه میشوند فرد ناشناسی که کلیهاش را اهدا کرده است، رحیم بوده که خواسته با این کار، اشتباه و خطای خود را جبران کند.
نمایش داستانی روراست و سادهای دارد و در فضایی صمیمانه حاوی نکاتی مورد توجه در زمینه تأکیداتی است که در فرهنگ دینی و باورهای اعتقادی ما به آنها توصیه شده است؛ نمایش از پیچیدگیهای مرسوم و تعلیق های رایج در بسیاری از آثار نمایشی مبراست اما با این وجود از چنان کشش و جذابیتی در نقل روایت نمایشی خود برخوردار است که مخاطبان در ساعتی مشرف به زمان افطار که با آن مواجه میشوند دچار کسالت نشده و همگام با بازیگران و اشخاص نمایش به پیش میروند و در مواقعی با تک تک آنها همذاتپنداری میکنند.
اجرای نمایش «O+» در فضای صمیمانه و با استفاده از زبان مطایبه و طنز نشان از این دارد که میتوان با استفاده از پرداختی ساده و به دور از تکلف مضامین غنی و پرمغز دینی و قرآنی را به مخاطب منتقل کرد و برای تولید و اجرای نمایش دینی غالباً نباید از زبانی خشک و جدی استفاده کرد؛ حتماً نباید قائل به فراهمآوری وسایل و امکاناتی استثنایی با این توجیه که میخواهیم نمایش فاخر در خور شأن مضامین دینی تولید کنیم، باشیم و به فرض فراهم آوردن حداقلهایی به شرط داشتن حرف حساب در زمینه پرداختن به مضامین ارزشی و انسانی میتوان به وفور نمایش دینی با استفاده از حال و فضا و زبانی تولید کرد که مورد طبع اغلب مخاطبان حتی آنهایی که پیگیری تولیدات نمایش دینی نیستند بود.
در هر صورت نمایش «O+» فارغ از هر ادعایی بیپیرایه و با
استفاده از حس و حالی که در فضایی صمیمانه فراهم میآورد در ساعات منتهی به وقت
شرعی افطار هم گویای مجموعه مضامین و مفاهیم دینی مورد تأکید است و هم ذائقه
مخاطبان روزه دار خود را به گونهای شیرین و پرحلاوت تغییر میدهد.
یادآور میشود، این نمایش هر روز ساعت 19 در تماشاخانه مهر حوزه هنری به روی صحنه میرود.
امیر سجاد دبیریان