به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، کتاب «جایگاه دانشگاه در اندیشه امام خمینی(ره)» مجموعهای از سخنان و اندیشههای حضرت امام(ره) است که مرکز فرهنگی، دانشجویی امام، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی جهاد دانشگاهی به اهتمام غلامرضا حسینپور، برای نخستینبار آن را تهیه و چاپ کرده است. این کتاب مشتمل بر ۶ فصل است؛ فصل اول «حقیقت و منزلت علم»، فصل دوم «وضعیت دانشگاه قبل از انقلاب اسلامی»، فصل سوم «انقلاب فرهنگی»، فصل چهارم «تعلیم و تهذیب در دانشگاه»، فصل پنجم «حوزه و دانشگاه» و فصل ششم «دانشگاه اسلامی» است.
در آغاز این کتاب آمده است: حضرت امام(ره) دانشگاه را محل توامان تعلیم و تربیت یا علم و ایمان و یا تحصیل و تهذیب میدید و بر لزوم تسری معنویات از دانشگاه به همه اقشار جامعه، تاکید وافری داشت و بر این اساس، تلقی او از دانشگاه، محلی برای کسب فضائل انسانی بود. افزون بر این، اساسا تزکیه روحی را مقدم بر تحصیل علم میدانست، چرا که معتقد بود هرچه بر سر انسان میآید، حاصل علم بدون تهذیب است و لذا معایب علم بدون ایمان و معنویت را بیشتر از محاسن آن میدانست.
در این کتاب مجموعهای از برخی مواضع مناقشه برانگیز امام(ره) در باب دانشگاه، همچون انقلاب فرهنگی، وحدت حوزه و دانشگاه و دانشگاه اسلامی از متن فرمایشات ایشان گردآوری شده است.
حقیقت و منزلت علم
در فصل نخست این کتاب که حقیقت و منزلت علم نام گرفته، حقیقت علم و منزلت علم در اسلام از دیدگاه امام خمینی(ره) آمده است. در بخشی از این فصل و در باب حقیقت علم میخوانیم: «شما اگر فرض بکنید که تمام علوم مادی و معنوی را بدانید و بشنوید، یک وقتی که در یک جایی هست که یک علم دیگر هم هست، فطرت شما آن را هم میخواهد. غیرمتناهی است فطرت در همه امور، اسلام کوشش دارد که علم را در مغزهاس مستقل، در مغزهایی که به طرف شرق و غرب نیستند، در مغزهایی که به اسلام فکر میکنند، بار بیاورد و این استقلال است که میتواند کشور ما را مستقل کند».
در بخش دیگری از این فصل که به منزلت علم در اسلام میپردازد، بخشی از سخنان حضرت امام(ره) آمده که میفرماید؛ «از کودکستان تا دبیرستان تا بالاتر و دانشگاه، باید تحصیلات را تحکیم کنند و همچو نباشد که دنبال این باشند که یک سندی دست بدهند یا یک سندی دست بگیرند، یک مدرکی داشته باشند. خود علم را تعقیب کنند و حتی اساتید دانشگاه هم محتاج به تعلیم و تعلم هستند و همینطور در حوزههای علمی قدیمی. آنها هم در یک حدی قانع نباید باشند و تا آخر عمر مشغول باشند؛ مشغول به تحصیل، مشغول به تعلیم. آنهایی که مدرس هستند و تعلیم میدهند، توجه دارند که خودشان استفاده میکنند از تدریسشان و از تعلیمشان و از شاگردهاشان بسیاری از امور را».
علت هراس طاغوت از دانشگاه
فصل دوم این مجموعه وضعیت دانشگاه قبل از انقلاب اسلامی را از دیدگاه امام خمینی(ره) بررسی میکند و در بخشی علت هراس دستگاه طاغوت از دانشگاه و در بخشی دیگر وابستگی دانشگاه به شرق و غرب را آورده. حضرت امام(ره) در باب علت هراس دستگاه طاغوت از دانشگاه میفرماید: «کارهای مهمی اینها کردند برای اینکه طبقه جوان را هرچه هست مشغول کنند به خودشان و نگذارند که اینها در مقدرات مملکت دخالت بکنند. یکی از نقشههایشان این بود، یک دستهای را درست بکنند به اسم چپگرا، بریزند توی دانشگاه و شلوغ بکنند و دعوا راه بیندازند و امثال ذلک، و دانشگاهها را، جوانها را، از کلاسها بیرون بکشند و بیاورند به بیرون، به جنگ و به چیزهای دیگر. تبلیغات چپی بکنند در دانشگاهها که توجه اینها را به آن مسائل کنند و هکذا از این قبیل».
محصول انقلاب فرهنگی
در فصل سوم کتاب جایگاه دانشگاه در نگاه امام خمینی(ره) به فلسفه انقلاب فرهنگی و مراد از اسلامی کردن دانشگاه بررسی شده، حضرت امام(ره) در این زمینه میفرماید؛ «خود دانشگاهیها و خود علمای حوزهها برنامهها را تنظیم کنند، که یک آموزش موافق با احتیاج مملکت، نه یک چیزهایی را بخوانند که اصلا به درد ما نمیخورد، خیلی از چیزها هست که اصلا به مملکت مربوط نیست، و یک پرورش صحیح که از دانشگاه وقتی بیرون میآیند مستقل در فکر باشند، مستقل در عمل باشند، تحت تاثیر گرایشهای شرقی و غربی نباشند، خدمتگزار به کشور خودشان باشند نه خدمت به دیگران بکنند، این معنی انقلاب دانشگاه است. ما انقلاب دانشگاه را از محصولش باید بفهمیم. اگر انشاءالله بعد از چند سال دیگر محصول، محصولی شد انسانی، محصولی شد اسلامی، محصولی شد که برای کشور خودشان زحمت میکشند و کار میکنند، میفهمیم تحول پیدا شده».
انقلاب فرهنگی کمک به استقلال کشور است
امام(ره) میفرماید: «اگر دانشگاهها اصلاح بشود استقلال ما، آزادی ما و همه چیز ما حفظ میشود و حتما بدانید که در درازمدت هم بکلی ما مستغنی از غیر خواهیم شد، در همه چیز مستغنی از غیر خواهیم شد و کوشش کنید که کمک کنید به این انقلاب فرهنگی و کمک به انقلاب فرهنگی کمک به استقلالتان است، کمک به آزادیتان است، کمک به کشورتان است که از زیر بار وابستگی بیرون برود».
تعلیم و تهذیب در کنار هم
فصل چهارم این مجموعه اختصاص به تعلیم و تهذیب در دانشگاه از منظر امام خمینی(ره) دارد، امام(ره) در این باب میفرماید: «این فاجعه است که ابزار علم در دست اشخاصی باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامی ندارند. فرق بین دانشگاه و حوزههای علمیه نیست در اینکه اگر همراه با علم، تعهد باشد، تزکیه باشد، با این دو بال علم و اخلاق و عمل، مملکت خودشان را، کشور خودشان را نجات میدهند».
«اگر اساتید دانشگاه فقط همتشان این باشد که درس بگویند، البته در دانشگاههای سابق ما هم درست نبود، اگر بود ما اینقدر عقب نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض میکنیم که خیر خوب حالا هم انشاءالله خوب است، فقط بنایشان بر این باشد که تعلیم کنند اینها، پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی نباشد، از دانشگاه آنها میآید بیرون که فساد میکنند».
وحدت حوزه و دانشگاه در تربیت انسان
فصل پنجم کتاب به بحث حوزه و دانشگاه در نگاه امام خمینی(ره) میپردازد و به سه بخش؛ هدف از اختلاف حوزه و دانشگاه، استقلال کشور در گرو استقلال حوزه و دانشگاه و ثمرات وحدت حوزه و دانشگاه از منظر امام(ره) تقسیم میشود.
امام خمینی(ره) در زمینه ثمرات وحدت حوزه و دانشگاه میفرماید؛ «باید از حوزههای علمیه یک عالِمی به تمام معنا متعهد بیرون بیاید، و مرکز ساخت انسان باشد و دانشگاه هم مرکز ساخت انسان. ما انسان دانشگاهی میخواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون داد از خودش، انسان حاضر نمیشود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمیشود که تحت ذلت برود و اسارت. آنها هم از انسان میترسند».
ویژگیهای دانشگاه اسلامی
در فصل پایانی این مجموعه با عنوان دانشگاه اسلامی از نگاه امام خمینی(ره) نام دارد و در این فصل به ویژگیهای دانشگاه اسلامی، استقلال دانشگاه از شرق و غرب و نقشه دشمن در دانشگاه اسلامی از منظر امام(ره) میپردازد.
امام خمینی(ره) در مورد ویژگیهای دانشگاه اسلامی میفرماید: «ما که میگوییم دانشگاه اسلامی، ما میخواهیم که یک دانشگاهی داشته باشیم که روی احتیاجاتی که این ملت داشته باشد، کرسی داشته باشد و برای ملت باشد. تربیت نبوده است در این دانشگاه، تربیت بر ضد بوده است».
«ما میخواهیم یک دانشگاهی درست بشود برای ملت، یک دانشگاهی که یک آدم متعهد به اسلام را بیرون بدهد. اگر تعهد به اسلام داشته باشد، نه ما را طرف شرق میکشد، نه ما را طرف غرب میکشد، نه آن دیدِ تنگ بعضی از شما را دارد که میگوید «ما نمیتوانیم»».