به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) ، بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 23 مردادماه مصادف با 14 آگوست سالگرد پیروزی مقاومت در جنگ 33 روزه حزبالله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی به عنوان روز
مقاومت اسلامی نامگذاری و در تقویم ثبت شده است.
این جنگ که در بین لبنانیها به «جنگ تموز» شهرت یافته است، براساس یک «نقشه
جامع» که توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان
و احزاب شاخص طیف 14 مارس لبنان طراحی شده بود، به اجرا درآمد.
نقطهای سیاه در تاریخ تجاوزگری اسرائیلجنگ 33 روزه یا تموز صفحهای درخشان است که ملت لبنان آن را نگاشت و مقاومت به رهبری حزبالله آن را امضا کرد. جنگی که اسرائیل علیه لبنان به راه انداخت تا ثابت کند ارتشی شکستناپذیر دارد، اما در نهایت با شکست و ناامیدی از آن خارج شد. جنگی که نقطهای سیاه در تاریخ تجاوزگری رژیم غاصب صهیونیستی محسوب میشود.
این جنگ ضعف رهبران سیاسی اسرائیل در اتخاذ تصمیمات حسابشده را نمایان و ادعاهای اسرائیل مبنی بر در اختیارداشتن جنگافزارهای پیشرفته و ارتش شکستناپذیر را نقش بر آب کرد.
جنگ تموز یا آنچه که جنگ دوم لبنان نامیده میشود، در 12 جولای سال 2006 میان نیروهای مقاومت لبنان به رهبری حزبالله و نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی آغاز شد. این جنگ 33 روز در مناطق مختلف لبنان بهویژه در مناطق جنوب و شرق این کشور و حتی بیروت به طول انجامید و دامنه تأثیرات آن تا شمال فلسطین اشغالی و مرزهای لبنان و بلندیهای جولان در سوریه نیز کشیده شد.
بنا به اعتراف ارتش اسرائیل در طول این جنگ که تا 14 آگوست 2006 ادامه داشت، 119 نظامی اسرائیلی و 44 غیر نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند. تعداد نیروهای مقاومت در آن زمان بین 15 تا 20 هزار نیرو بود، این در حالی است که تعداد نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در آغاز نبرد 10 هزار نیرو بود و در پایان به 30 هزار نیروی نظامی رسید.
وعده صادقانه حزباللهپایگاه خبری «البدیل» مصر در گزارشی به مناسبت یازدهمین سالگرد جنگ 33 روزه لبنان که به نبرده وعده صادقانه(وعده صادق) نیز مشهور شد، آورده است: جنگ تموز آغاز شد تا حزبالله به وعده خود در ارتباط با آزادسازی اسرا و بازداشتشدگان لبنانی در زندانهای اسرائیل وفا کند.
نظامیان صهیونیستی ناامید از جنگ تموز
با وجود این که مذاکرات پیچیدهای برای آزادی اسرای لبنانی در زندانهای رژیم صهیونیستی انجام گرفت، اما اسرائیل آزادی اسرای لبنانی از جمله «سمیر قنطار» را که در سال 1979 میلادی اسیر شده بود، به تأخیر انداخت، بنابراین حزبالله نیز برای این که اسرائیل را مجبور به آزادسازی اسرا کند، باید تعدادی از نظامیان صهیونیست را به اسارت میگرفت.
سرانجام عملیات «وعده صادق» جرقه آغاز جنگ تموز آغاز شد. صبح روز چهارشنبه 12 جولای سال 2006 نیروهای ارتش اسرائیل متشکل از هشت نظامی صهیونیست به سمت شهرک «خلة ورده» در حرکت بودند که ناگهان بمبی که از سوی یگان ویژه مقاومت کار گذاشته شده بود، منفجر شد و کشته و مجروحشدن نیروهای نظامی اسرائیل را به دنبال داشت.
با ایجاد درگیری، نیروهای مقاومت توانستند 5 تن از نظامیان اسرائیلی از جمله «ایهود گولد فاسر» و «الداد ریگیف» را به هلاکت برسانند.حزبالله و ارتش اسرائیل ابتدا تعداد اسرای و بعد تعداد کشتهها را اعلام کردند تا این که تبادل اجساد با اسرا در 16 جولای 2008 میلادی انجام شد و در نهایت رژیم صهیونیستی به 8 کشته و 2 اسیر اعتراف کرد.
عملیات «وعده صادق» شوکی را به رژیم صهیونیستی وارد کرد، چرا که این رژیم توقع کشتهشدن و به اسارترفتن نیروهایش به این سادگی را نداشت.
در آن زمان، فرماندهان رژیم صهیونیستی به رهبری «ایهود اولمرت» نخستوزیر وقت اسرائیل، تصمیمی را مبنی بر حمله هوایی به حنوب لبنان با 420 هدف مختلف از جمله زیر ساختهای لبنان، منازل تعداد بسیاری از مسئولان مقاومت، مراکز فرماندهی حزبالله، وسایل ارتباطی، راهها و پلها، ایستگاههای برق و هواپیمایی بیروت اتخاذ کردند. تصمیمی که تر و خشک را با هم میسوزاند تا جایی که تعداد کشتهشدگان بعد از شش روز از آغاز حمله به حدود 300 کشته رسید که 132 تن از آنها کودکان زیر هشت سال بودند و این تعداد بعد از یک ماه به هزار و 126 کشته افزایش یافت.
اصابت موشکهای مقاومت به حیفا و عکا برای نخستینباربعد از چند روز، نیروی دریایی اسرائیل نیز به این حمله پیوست و ارتش اسرائیل گروه ذخیره خود را که متشکل از 6 هزار نظامی بود، فراخواند تا به سرعت در شمال سرزمینهای اشغالی مستقر شوند. برخلاف این آشفتگی صهیونیستها، حزبالله در پاسخ بسیار با تأنی رفتار میکرد. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنانی تهدید کرد که اگر اسرائیل این اقدامات را ادامه دهد، موشکهای لبنان به قلب سرزمینهای اشغالی اصابت خواهد کرد. در همان زمان نصرالله، دولت لبنان را از عملیات وعده صادق مبرا دانست و تأکید کرد که این عملیات تنها توسط حزبالله انجام میگیرد و مسئولیت آن برعهده این حزب است.
چه بسا تهدیدهای حزبالله به گوش رژیم صهیونیستی نرسید یا این که رسید، اما آنها را جدی نگرفت. لذا اسرائیلیها اقدام به محاصره هوایی و دریایی لبنان کردند تا پاسخ قاطع مقاومت را که به گفته نصرالله با حمله موشکی به حیفا همراه بود، ببینند. جنگی که اسرائیل وارد آن شد و خود آن را انتخاب کرده بود. لذا موشکهای مقاومت به سمت شهرکها و روستاهای شمال فلسطین اشغالی روانه شد تا به شهر حیفا رسید و تعدادی از شهرها مانند «کریات شمونا»، «نهاریا»، «عکا»، «صفد» و «طبریه» و چند شهر دیگر آسیب دیدند.
آتشگرفتن ناوچه جنگی اسرائیل دبیرکل حزبالله در پایان سخنرانی خود که بمباران رژیم اسرائیل را به دنبال داشت، خطاب به مردم لبنان گفت: اتفاقی که من شما را به آن وعده داده بودم از هم اکنون آغاز شده است. به ناوچه جنگی اسرائیلی ساعر 5 که به زیر ساختارهای زیربنایی ما حمله کرد، بنگرید که آتش گرفته و با دهها نظامی اسرائیلی سرنشین خود میسوزد و غرق میشود.
این چیزی بود که در عمل اتفاق افتاد و مقاومت، ناوچه جنگی اسرائیل را هدف قرار داد. رژیم صهیونیستی به کشتهشدن 4 نظامی خود در آن اعتراف کرد و پس از این حمله جنگافزارهای دریایی خود را برای ممانعت از حملات بعدی از سواحل لبنان دور کرد.
وادی الحجیر؛ قبرستان تانکهای پیشرفته صهیونیستها در روزهای آخر جنگ و بعد از این که اسرائیل امید خود را در به دستآوردن هرگونه پیشروی نظامی که شکست روزهای نخستین جنگ را جبران کند، از دست داده بود، تلاش کرد بار دیگر بر منطقهای واقع در جنوب رودخانه «اللیطانی» که تا مرزهای شمالی شهر «الجلیل»(شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین) کشیده میشد، تسلط یابد. اسرائیل سعی داشت با بمباران توپخانهای راه را برای پیشروی به منطقه باز کند. لذا نخستین یگان زرهی رژیم صهیونیستی به سمت منطقه «الطیبه» با هدف تأمین محور پیشروی به سمت وادی الحجیر و ورود تانکهای میرکافا به این منطقه به راه افتاد. زمانی که تانکها به معبر «الطیبه» رسیدند، پیش از ورود به وادی الحجیر با موشکهای ضدزرهی مقاومت که انتظار آنها را میکشیدند، مواجه شدند. این موشکها 8 نوع جنگافزار صهیونیستی از جمله تانکهای میرکافا و بولدوزرهای این رژیم را از منهدم ساختند. اسرائیل در این عملیات به کشته و مجروحشدن بیش از 12 تن و منهدمشدن 61 تانک میرکافا اعتراف کرد که این بدترین زیان به هیبت تانکهایی بود که در آن زمان بهترین تانک جهان و ساخت اسرائیل به شمار میآمد.
پایان جنگ و بر بادرفتن رؤیاهای اسرائیلجنگ موسوم به 33 روزه با امضای توافقنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایان یافت. متن توافقنامه بر پایان جنگ از سوی طرفین، افزودهشدن 15 هزار نیروی حافظ صلح سازمان ملل «یونیفل» برای تأمین صلح، عقبنشینی ارتش اسرائیل به خط آبی ترسیمشده توسط سازمان ملل متحد، عقبنشینی حزبالله به شمال رودخانه «اللیطانی» و استقرار ارتش لبنان در جنوب این کشور تاکید داشت.
آخرین بمباران جنگ تموز در روز 14 آگوست سال 2006 میلادی و ساعاتی پیش از امضای توافقنامه آتشبس انجام شد. توافقنامه لازمالاجرایی که به جنگ نظامی پایان میداد، اما جنگ سیاسی ادامه داشت. به گونهای که رژیم اشغالگر با هدف بازگرداندن هیبت ارتش خود که در سالهای 2000 و 2006 آن را از دست داده بود به ترور اعضای مقاومت و همچنین انجام عملیاتهای نظامی گاه و بیگاه در جنوب لبنان روی آورد. اما مقاومت به رژیم اشغالگر آموخت هر جنگی که علیه لبنان به راه بیاندازد به اهداف خود نمیرسد و بهای گزافی را در برابر آن میپردازد.
علیرغم همه اهداف پنهان و آشکار اسرائیل برای جنگ با لبنان از تخریب زیرساختها گرفته تا نابودی حزبالله و خلع سلاح آن یا آزادی اسرا و سربازانش یا بازگرداندن قدرت بازدارندگی اسرائیل که در سال 2000 میلادی آن را از دست داد، نه تنها جنگ بدون تحقق هیچ یک از این اهداف پایان یافت، بلکه نبرد تموز همه ادعاهای رژیم صهیونیستی در خصوص تانکهای پیشرفته میرکافا و تأثیر آن بر بازار صادرات این رژیم را به رسوایی کشاند و ضعف قدرت دفاعی در عمق اسرائیل، ناتوانی مجموعه اطلاعاتی و جاسوسی نظامی و میدانی، ضعف توان ارتشی که اسرائیل ادعا میکرد شکستناپذیر است و ضعف و ناکامی رهبران سیاسی اسرائیل را در اتخاذ تصمیمهای حسابشده نمایان ساخت.
زهره نوری