به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بازار نشر کشورمان، در سالهای اخیر از مشکلات متعددی رنج برده و میبرد، یکی از این مشکلات کاهش شمارگان کتابهای دینی و قرآنی و کتابخوانی است. دلایل گوناگونی میتواند در این زمینه مؤثر باشد. در راستای بررسی این موضوع با علی کاشفی خوانساری گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید؛
با توجه به کاهش کمی و کیفی آثار دینی و قرآنی، این موضوع را چه اندازه نگرانکننده میدانید؟
مهمتر از اینکه نگران آمار کمی کتابهای عاشورایی در میان کتابهای کودک و نوجوان باشیم فراموش نکنیم چه ضرورت و اهدافی برای انتشار این کتابها وجود دارد. اگر ما به هدف نهایی همه این فعالیتهای فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان توجه کنیم که کمک به آنها و آماده کردن مخاطبان برای سیر الی الله و رسیدن به کمال وجودی خودشان و قرب الهی است، آن موقع شاید نگاههای جزئینگرانه چندان ضروری نباشد. واقعیت این است که خیلی وقتها انتشار چنین کتابهایی با اهداف نه چندان منطقی صورت میگیرد، ممکن است این اهداف ریشههای مذهبی، اقتصادی و یا سیاسی داشته باشد. آنچه به عنوان کارشناس حوزه کتاب کودک و نوجوان میبینم این است که حجم زندگینامههای چهرههای مذهبی در میان کتابهای کودکان نوجوان بالاست و همچنین حجم وقایعنگاریها و توجه به حوادث تاریخی دینی نیز زیاد است.
بازار نشر چه میزان در این زمینه مؤثر است؟
البته بر اساس تب بازار یا سیاستهای حمایتی ممکن است، یک زمانی این کتابها همه رنگ و بوی قصههای پیامبران یا سال دیگر قصههای ۱۴ معصوم و یا در مقطعی دیگر عاشورایی باشند.
دلایل کاهش آثار را در چه میدانید؟
درست است که شاید امسال حجم کتاب به نسبت سالهای قبل کاهش پیدا کرده اما این به معنای کاهش کتابهای دینی نیست. چرا که مجموعههایی را در سالهای اخیر از ناشران کودک و نوجوان به یاد دارم که آثار بسیار خوبی بودند. برای مثال در کتابها به کودکان قافله امام حسین(ع) و حاضر در عاشورا توجه کردهاند و کتابهایی در این زمینه نوشته شده است. با فاصله گرفتن از دفاع مقدس و فضای جهادی دهه ۶۰ و ۷۰ میزان کتابهای منتشر شده با این موضوع کاهش پیدا کرد، اما بیش از آنکه نگران کتابهای داستاننگارانه باشیم باید نگران این باشیم که مفاهیم عالی تر عاشورایی یعنی فرهنگ ایثار، ولایتپذیری، حقخواهی، آزادیخواهی و معارف عالی که در رفتار و کلام حضرت سیدالشهدا(ع) و اصحاب گرامیشان وجود داشت، ارتقا یابد.
آنچه امروز به عنوان کتابهای دینی در حوزه کودک و نوجوان منتشر شده همه به دایره محدود زندگینامه داستانی و داستانهای تاریخی و یا به ندرت به داستانهای خلاقانه محدود میشود و کتابهایی که مطالب جدیتری داشته و یا میخواهد فرهنگ و روح عاشورا را متجلی کند کمتر است. کتاب «ظهر روز دهم» قیصر امینپور و یا کار داستانی ماندگاری که سید محمد سادات اخوی انجام داده و یا کارهایی که از سید مهدی شجاعی و محمد کاظم مزینانی وجود دارو نظیر آنها را نمیبینیم.
مسئولان فرهنگی در این راستا چه وظایفی دارند؟
امروز جا دارد سیاست گذاران فرهنگی علاوه بر سفارش و مجموعه سازی در قالبهای شعر و داستان به کتابهای تحلیلی، احادیث، معارف، زیارتنامهها و غیره توجه کنند و آن را در دستور کار خود قرار دهند، چرا که به بینش و مکتب اهل ییت(ع) میپردازد.
برگزاری جوایزی مانند جایزه کتاب سال عاشورا، کتاب سال حوزه، جشنوارههای کتابهای دینی برتر و ... چه میزان به اصلاح این روند و تولید آثار ارزشمند در زمینه دینی و قرآنی کمک خواهد کرد؟
اصل این اتفاق خجسته است و هر چه جشنوارههای تخصصی و غیردولتی شکل بگیرند در روند کلی نشر کتاب کودک و نوجوان موثر خواهند بود. اما بسیاری از آنها در دایره محدود خود مهجور مانده و صدای آنها به گوش مجموعههای دیگر نمیرسد.
پس راه حل چیست؟
اگر این جشنواره ملاکهای متفاوت و متمایز از سایر جشنوارهها داشته باشد که اتفاقاً تعداد اینجا جشنوارهها کم هم نیستند و به کتابهای دینی هم توجه میکنند اگر این ملاکها را تعریف و تعیین کنند و در جلسات نقد و بررسی آثار، آثار برگزیده را نقد کنند و از سوی دیگر این نقدها منتشر شود به معرفی بهتر و بیشتر آثار کمک میکند که میتواند به الگوسازی در این زمینه بیانجامد. همچنین تحریفهای عاشورا و داستانهای برگرفته از تخیل و دور از شئونات ائمه(ع) در کتابهای عاشورایی کودکان کم نیستند؛ از این رو هر چه نگاه نقادانه و تحلیلگرانهتری در این جشنوارهها وجود داشته باشد در اثر بخشی آن موثر خواهد بود.