وی اظهار کرد: امام علاوه بر اینکه خلیفۀ خداست، خلیفۀ پیامبر(ص) نیز هست. خلیفهالله بودن امام یک مقام باطنی است. خلیفه به معنای جانشین است، اما نه به این معنی که خدا جایش را خالی میکند و امام جایش مینشیند! خلیفة الله کسی است که هیچ چیزی را برای خودش نمیداند و همه چیز را از خدا میداند. اما خلیفۀ پیامبر بودن، یک مقام ظاهری است.
وی افزود: پیامبر به حسب ظاهر از دنیا میرود و امام در مسند او مینشیند. مسند پیامبر چیست؟ قرآن در مجموعهای از آیات وظایف پیامبر را شرح میدهد. اصلیترین وظیفه پیامبر که هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی تعطیلبردار نیست، تبلیغ دین است. قرآن میفرماید که رسول کاری به جز ابلاغ ندارد. پیامبر به هر قیمتی باید تبلیغ دین میکردند. ایشان تا آخرین لحظات عمر خویش هم دست از تبلیغ برنداشت، حتی کاغذ و قلم خواست تا وصیت بنویسد و امت گمراه نشود که نگذاشتند.
وی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) نیز که خلیفه پیامبر است، کار اصلی و تعطیلناپذیرش تبلیغ دین است و ما میگوییم ایشان این وظیفه را تا آخر عمر انجام داد و در این راه کوتاهی نکرد. ایشان وظیفۀ خلافت را انجام دادند. خلافت ایشان غصب نشد و اصلاً قابل غصب نبود. آنچه غصب شد، حکومت بود. حکومت یکی از شئونات خلافت پیامبر است. اولین انحراف عالم اسلام این بود که کسی جز امیرالمؤمنین(ع) که توسط پیامبر معرفی شده، بر مسند حکومت بنشیند و خود را خلیفه بداند
وی تصریح کرد:امام حسین(ع) هم با بدعتی همطراز با بدعتی که در زمان پدرشان رخ داد، مواجه شدند و وظیفه داشتند مانند پدرشان با این بدعت مقابله کنند و لو به این قیمت که کشته شوند! خلفای قبل از یزید حداقل به ظواهر اسلام پایبند بودند؛ حتی معاویه! اما یزید هیچ چیزی را قبول نداشت و حتی نقل شد که از محارم خود هم نمیگذشت! حالا چنین کسی شد امیرالمؤمنین عالم اسلام و اطاعت از وی توسط مردم واجب شمرده میشود. امام وظیفه دارد به هر قیمتی این بدعت را به عالم اعلام کند.