به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین مهدی خداجویان، معاون فرهنگی مجموعه شهدای انقلاب اسلامی(سرچشمه) و فعال فرهنگی رسانهای کشورمان با حضور در غرفه خبرگزاری ایکنا در بیست و سومین دوره نمایشگاه مطبوعات، به سوالاتی در مورد رویکرد رسانههای تخصصی به آسیبهای اجتماعی پاسخ داد. یادآور میشود مناظره دانشجویی با همین رویکرد در روز دوم نمایشگاه مطبوعات برگزار شده بود. متن مصاحبه با مهدی خداجویان در ذیل ارایه میشود.
آقای خداجویان، نمایشگاه بیست و سوم مطبوعات و فعالیت رسانههای مختلف اعم از دینی و غیردینی را چگونه یافتید؟ ضمن عرض سلام و خسته نباشید به همه دستاندرکاران نمایشگاه مطبوعات، شاید بخاطر آنکه تقریبا روزهای اول نمایشگاه بوده است، فضا کمی سرد بنظر میرسید، انتظار من از نمایشگاه این بود که زنده تر باشد، البته باید توجه داشت در جریان رسانه و اطلاعرسانی کشور یک سرمایی به وجود آمده است، بواسطه این که مردم الان از اخبار زرد، سطح پایین و اخبار بعضا جذاب شبیه رسانههای پوپولار خارجی، اشباع شده اند و حتی بعضی ذائقهها هم عوض شده است، از این روی، رسانهها جوابگوی خواستههای آنها نیست، دلیل دیگر اینکه اقبال مردم به رسانههای ما کمتر بنظر میرسد، سیاستزده شدن فضای رسانهای کشور است، در فضای سیاسی مردم خسته دعواهای جناحیاند و رسانه های ما دامن زننده به این ها. ما چند سال قبل که به نمایشگاه میآمدیم بنظر میرسید فضای پرشورتری حاکم بود، رسانههای سیاسی در مباحث خود و رسانههای غیرسیاسی هم در مباحث خود برنامهها و نشستهای پرشور و داغی داشتند، انشاءالله امیدواریم در طول این هفته نمایشگاه پررونقتر شود.
با توجه به موضوع یک مناظره دانشجویی که در روز دوم در غرفه برگزار شد و واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت، از نظر شما، آیا نشر آسیبهای اجتماعی و اخبار مرتبط با آن موجب از بین رفتن قبح آن در جامعه میشود؟ یا به پیشگیری آن کمک میکند؟
موضوع مورد بحث، حائز اهمیت است؛ ابتدا ما باید تعریف آسیب اجتماعی را مشخص کنیم، من معتقدم اگر در دایره واژگان تعاریفمان را درست کنیم به نتایج خوبی خواهیم رسید، اگر ما از آسیب اجتماعی حرف میزنیم یعنی چیزی که به کل جامعه و اجتماع انسانی ما آسیب میرساند، آسیبهای اجتماعی مثل سیل و زلزله کیان خانواده را متزلزل کرده، ازدواج را به تاخیر انداخته، روابط بین دختران و پسران ما را دچار بحران کرده است و ...اینها مسایلی هستند که گریبانگیر ما شده است و در زندگی روزمره با آنها مواجه ایم. دقت کنید موقعی که سیل میآید از کسی نمیپرسد که آیا شما حزباللهی یا روحانی یا متدین هستی؟ از کسی نمیپرسد که اصولگرایی یا اصلاحطلب، بلکه همه را با خود میبرد، آسیب اجتماعی هم اینطور است و همه ما را با خود میبرد، بنظر من این گزاره که اگر در مورد آسیبهای اجتماعی حرف بزنیم، به آن دامن زده ایم، من قبول ندارم.
با این مقدمه، چه رویکردی را برای نشر آسیبهای اجتماعی و اخبار مرتبط با آن، میدانید؟ موضوع این است که ما اگر یکسری اطلاعاتی را در مورد آسیبهای اجتماعی بدهیم که باعث ترس و تزلزل در چیزهای دیگری شود، اینجا نباید وارد شویم، دادن آمار دقیق به چه درد مخاطب میخورد؟ مثلا اینکه بگوییم آمار معتادان کشور از یک میلیون به دو میلیون نفر رسیده است این چه سودی دارد؟ ما باید یک فضایی درست کنیم که مخاطب از اصل وجود شیوع اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی مطلع شود و از راهکارهای پیشگیری آن حرف بزنیم.
متاسفانه رسانههای ما اعم از نشریه، مجله و فضای مجازی مثل توییتر و ... در مورد آسیبهای اجتماعی، تیترهای زرد میزنند برای اینکه آمار بازدید و لایک خود را بالا ببرند، در آسیب اجتماعی ما حق نداریم دنبال لایک جمع کردن و تیترهای زرد باشیم، باید نگاه کارشناسی و پیشگیرانه به این آسیبها وجود داشته باشد، در حوزه دین هم یک مباحث تخصصی داریم و یک مباحث عامیانه، قرار نیست اختلاف نظر دو متخصص دینی با تیتری زرد منتشر شود، آن وقت بعضی میشنوند و میگویند ببینید اینها حتی خودشان را هم قبول ندارند، در حالی که دو متخصص یک بحث اصولی و درونگفتمانی کردهاند! پس در آسیبهای اجتماعی قرار نیست ما هرچیزی را عامهپسند کنیم و حتی برای همه مطرح کنیم، اینها یک ردهبندی و طبقهبندی لازم دارد مثل هر چیز دیگری. مثلا در بحث پزشکی آیا همه آمارهای تخصصی منتشر میشود خیر بلکه بعضی آمارها فقط در جلسات تخصصی آنها منتشر میشود.
یک مثال دیگر بزنم، بحث درباره بازی نهنگ آبی این روزها خیلی مطرح شد، واقعیت این است که چیزی به نام نهنگ آبی در ایران دغدغه نیست اما اینکه نهنگ آبی چرا اینقدر مطرح میشود ضعف کار رسانهای ما محسوب میشود، وقتی ما به عنوان رسانههای شناسنامهدار درست عمل نکنیم، جریان رسانهای دست علاقهمندان به خبرسازی و شلوغکاری و لایکجمعکردن میافتد ... آن وقت صدا و سیمای ما مجبور میشود چند برنامه راجع به آن حرف بزند، بله، نهنگ آبی اگر در کشور شکل بگیرد حتما باید رسانههایی این خطر را برای متولیان فرهنگی و اجتماعی تبیین کنند نه برای کف جامعه، برای کف جامعه باید یک مدیریتی کرد، متاسفانه ما در مجموعه رسانهای کشور یک اتاق فکر اندیشهورز و قوه عاقله نداریم که بیاید دسته بندی کند که این مدل خبرها را برای مسئولان در این سطح بگوییم و سطح دیگر را برای مردم، سازمانهای مدیریتکننده رسانه کشور از ارشاد گرفته تا نهادهای دیگر، اینها باید با نشستهای مختلف خبری درباره این مساله همفکری کنند، یک دورهای چندین سال قبل، جریان خبری دست یک رسانه دولتی بود که آن نهاد، خبرها را بین رسانهها و مجلات و امثالهم تقسیم میکرد البته الان بواسطه گسترش رسانهها فضا آزادتر شده که دست همه باز است، اما آن مدیریتی که باید مدیران تصمیمساز انجام بدهند، وجود ندارد.
در عرصه رسانههای دینی ما حتما به یک تشکل با این کارکرد نیاز داریم، در مسایل دیگر هم مثل مسایل سیاسی، اجتماعی و ... به یک تشکلهایی مدیریتکننده و اهل فکر برای خبرنگاران نیاز داریم برای طبقهبندی کردن خبرها و تعیین یکسری شاخصها بین خود خبرنگاران، که متاسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است.