گفتمان مهدوی از مظلوم‌ترین گفتمان‌های عرصه فرهنگی است
کد خبر: 3674296
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۲
شفیعی سروستانی:

گفتمان مهدوی از مظلوم‌ترین گفتمان‌های عرصه فرهنگی است

گروه سیاسی: دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی در نشست علمی «پایتختی اورشلیم، خاستگاه ائتلاف صلیبی، سلفی و صهیونی» با بیان اینکه غلبه گفتمان سیاسی و اقتصادی در عصر ما حقیقتا یک حجاب عجیب و غریبی بر چشم و قلب مردم ایجاد کرده است، گفت: متأسفانه علی‌رغم زندگی در یک کشور شیعی، گفتمان مهدوی در زمره مظلوم‌ترین گفتمان‌های مطرح در عرصه فرهنگ است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نشست علمی با موضوع «پایتختی اورشلیم، خاستگاه ائتلاف صلیبی، سلفی و صهیونی» صبح امروز، سه‌شنبه 28 آذر، با حضور دکتر اسماعیل شفیعی سروستانی در موسسه فرهنگی موعود عصر(عج) برگزار شد.
در این نشست که به مناسبت سیزدهمین سالگرد اغاز سلسله‌نشست‌های این موسسه برگزار می‌شد شفیعی سروستانی با بیان اینکه صحبت کردن درباره فرهنگ مهدوی در عصر سوء تفاهم و غلبه سیاست اجازه نمی‌دهد آنچه مربوط به امام عصر(عج) است بیان شود، گفت: مراد از این نشست جستجوی مجرایی است که شاید به اذن امام زمان(عج) مجالی به وجود اورد که مردم در عصر غیبت و غفلت بیش از پیش متوجه امام زمان(عج) شوند.
وی افزود: غلبه گفتمان سیاسی و اقتصادی در عصر ما حقیقتا یک حجاب عجیب و غریبی بر چشم و قلب مردم ایجاد کرده است و اجازه نشر نور را به قلب‌ها نمی‌دهد. همین مسئله باعث می‌شود مردم به ناگهان در فتنه‌های آخرالزمانی گرفتار شوند.
شفیعی سروستانی اظهار کرد: در حالی که همه اموزه‌های وحیانی مردم را به ساحت حجت حی خدا متذکر می‌شوند و از ایشان به عنوان صراط هدایت، کشتی نجات، باب رحمت یاد می‌کنند که توسل به ایشان باعث رهایی و استقرار در مسیر هدایت و سرانجام نجات می‌شود.
وی عنوان کرد: متاسفانه علیرغم زندگی در یک کشور شیعی، گفتمان مهدوی در زمره مظلوم‌ترین گفتمان‌های مطرح در عرصه فرهنگ است.

شفیعی سروستانی ابراز کرد: گذشته از متولیان امور فرهنگی کشور که عموما در این باره غفلت می‌ورزیدند حتی نهادهای مذهبی هم گوشه چشمی به این موضوع بسیار مهم ندارند و در مقابل شاهد هستیم در جهان خارج از اسلام مخصوصا در غرب بیش از هر زمان در عرصه‌های مختلف گفتمان آخرالزمانی جاری است.

وی ادامه داد: به عنوان کسی که بیش از دو دهه از عمر خود را در حوزه فرهنگ مهدوی و آخرالزمان‌شناسی پشت سر گذاشته به جرئت می‌گویم امروزه گفت‌وگو از موعود مقدس، آخرالزمان، منجی‌گرایی، عصر ظهور و پایان تاریخ در کشورهای غربی و مخصوصا در امریکا یکصد مرتبه روان‌تر و راحت‌تر از کشورهای اسلامی و شیعی است.

شفیعی سروستانی اظهار کرد: به استنادات آمار در حالی که در رسانه‌‌های مختلف کشورمان دو ساعت برنامه مفید و قابل استفاده در حوزه فرهنگ مهدوی وجود ندارد و گفت‌وگو از امام زمان(عج) با صدها سوء تفاهم و سؤال مطرح است اما در کشوری مانند آمریکا بیش از 1500 ایستگاه تلویزیونی و رادیویی به صورت تخصصی از آخرالزمان، منجی موعود و عصر ظهور سخن می‌گویند.

وی افزود: در هیچ یک از دانشگاه‌های رسمی و غیررسمی کشور اسلامی و شیعی ما به استعداد دو واحد درسی آن هم به صورت اختیاری با موضوع آخرالزمان‌شناسی و مهدویت وجود ندارد. در آمریکا بیش از 257 کالج و دانشگاه تخصصی در این زمینه وجود دارد و فعالیت می‌کنند.

شفیعی سروستانی عنوان کرد: شاید تعداد مبلغان متخصص در حوزه فرهنگ مهدوی که قادر باشند به سوالات و شبهات مردم پاسخ دهند به تعداد انگشتان دو دست نیست. در واقع افرادی که بر روی منبر قرار بگیرند و فی‌البداهه سخن بگویند زیاد هستند اما کسانی که توانایی این را داشته باشند که با اطلاعات روز و تحقیقی و پژوهشی به سؤالات جواب دهند به تعداد انگشتان دو دست نیست.

این متخصص حوزه مهدویت اظهار کرد: قبل از سال 2000 در دانشکده‌های تخصصی آخرالزمان‌شناسی آمریکا بیش از 100 هزار نفر دانشجوی متخصص داشتند که مسلط به همه آیات تورات و انجیل بوده که در رسانه‌‌های صوتی و تصویری سخن می‌گفتند. همچنین بیش از 4 هزار کتابفروشی تخصصی آثاری از این دست را عرضه می‌کردند.

وی تأکید کرد: تعداد فیلم‌های سینمایی ساخته شده با موضوع منجی‌گرایی، آخرالزمان، پایان تاریخ و ظهور از 600 عنوان فراتر بود. پرفروشترین و پرهزینه‌ترین فیلم تاریخ سینمای غرب با موضوع آخرالزمانی ساخته شد. در حالی که سینما و رسانه ملی ما از موضوع روابط دختر و پسر، ازدواج و خواستگاری خارج نمی‌شود. آن هم درست در زمانه‌ای که همه نشانه‌های مندرج در آخبار آخرالزمانی خود را نشان می‌دهد.

شفیعی سروستانی یادآور شد: بحران یمن، بحران شامات، فتنه‌های عراق، زلزله‌های پیاپی، کمی بارش، قحطی‌ها، فساد دامنگیر و ... اینها از جمله نشانه‌هایی هستند که در اخبار آخرالزمانی درباره سال‌های قبل از ظهور حضرت ولی عصر(عج) آمده است. درست در همین موقعیت شاهدیم که گویا نوعی خودسانسوری و سکوت توجیه‌ناپذیر که مخالف عقل و وحی است بر جامعه فرهنگی و مذهبی کشور از جمله مومنین و وعاظ و رسانه‌های دینی و غیر دینی ما حاکم است.

وی ادادمه داد: در چنین موقعیتی اگر که ناگهان مستضعفان با واقعه ظهور که نمی‌دانیم چه زمانی اتفاق می‌افتد مواجه شوند نمی‌دانیم اهل قلم و رسانه چه پاسخی به امام زمان(عج) درباره عملکردشان دارند. اگر با ادبیات مذهبی بخواهیم صحبت کنیم سهم امام زمان(عج) از مال و دارایی مردم، از رسانه ملی و سایر رسانه‌ها چقدر است و چه مقدار از آن ادا می‌شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما در طی هفته و ماه به استعداد دو ساعت برنامه مفید و قابل شنیدن در رسانه ملی راجع به حضرت ولی عصر(عج) چیزی نمی‌بینیم. آیا این غفلت را فریاد بزنیم و ندانم‌کاری فرض کنیم یا عمد تلقی کنیم؟ وقتی هم گفت‌وگویی در این باره صورت می‌گیرد این گفت‌وگوها از گفت‌و‌گوهای شاعرانه و ذوقی در قالب شعر، موسیقی و کلیپ فرتر نمی‌رود و اینها قطعا منجر به معرفت لازم نسبت به امام زمان(عج) و نهایتا منجر به نجات مردم از میان فتنه‌ها نمی‌شود.

وی اضافه کرد: مگر آنکه رسول اکرم(ص) نفرمود که هر که امام زمانش را نشناسد مرگ او مرگ جاهلی است. سهم آموزش و پرورش از مرگ جاهلیت مردم چقدر است و چقدر از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و مدارس ما نسبت به حضرت ولی عصر(عج) معرفت پیدا می‌کنند. اگر این باعث شرمساری نهادهای فرهنگی ما نیست پس چه چیز مایه شرمساری است.

وی در ادامه به تشریح آثار موسسه موعود گفت: مجموعه آثار موعود برای مخاطب عمومی نگاشته شده است و اگرچه به طور تخصصی در حوزه مهدویت ورود پیدا کرده‌ایم اما مخاطب خودمان را متخصصان نگرفتیم زیرا مخاطب اصلی امام زمان(عج) مستضعفان و عموم مردم هستند و سخن از امام برای بالا بردن و ارتقای معرفت عموم مردم است.

شفیعی سروستانی اظهار کرد: مباحث فرهنگی مهدوی در واقع شامل گروه خاصی نمی‌شود و همه اقشار به این معارف که مایه نجات است به یک اندازه احتیاج دارند. مسئله دیگر اینکه ما در مطالعات خودمان در حوزه فرهنگ مهدوی به اینجا رسیدیم که در منابع فرهنگی مهدوی به بیش از 2هزار موضوع توجه شده است و چیزی از مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیست که به آن توجه نشده باشد و درباره آن استراتژی و راهکار ارائه شده است. متأسفانه ما مردم را به پایین‌ترین سطح از گفت‌وگوهای مهدوی که همان گفت‌وگوهای مناسبتی، ذوقی، شاعرانه‌ها و ...عادت دادیم و این فاصله زیادی با سطحی از گفت‌وگوی مهدوی که منجر به اصلاح‌گری و ارائه استراتژی و تاکتیک می‌شود، دارد. ما گمان کردیم که گفتمان مهدوی یک مداح خوش‌صداست که مدح امام زمان(عج) و مردم هم دست بزنند و تبریک بگویند.

وی تأکید کرد: راهکار این است که دفتر گفتمان مهدوی باز شود و ورق بخورد و این وظیفه اولیه همه ماست تا مردم بدانند با چه موضوع و مفاهیم ژرف و عمیقی و متنوعی روبرو هستند. بعد از ان به مدد این مفاهیم و موضوعات باید به شناسایی وضع موجود پرداخت و سوم با مراجعه به این مصادر و معیارها باید وضع موجود را نقد کرد. در نهایت به مدد اینها برای برون‌رفت از این وضعیت استراتژی پیشنهاد کرد.

شفیعی سروستانی در ادامه به تشریح کارکرد اخبار آخرالزمانی در مطالعات مهدوی پرداخت و گفت: نقش اخبار آلزمانی که از قول رسول خدا(ص) تا امام مهدی(عج) بیان شده مانند نقش تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده‌هاست که هم میزان فاصله از مبدا و فاصله تا مقصد را می‌گویند و هم خطرات و هم موارد احتیاطی را بیان می‌کنند؛ بازدارنده و تسهیل‌کننده. این برای آن است که انسان‌ها که در جاده تاریخ سیر و سفر می‌کنند بدانند از منبع و مصدر اصلی حقیقت ناب چقدر فاصله گرفته‌اند و تا فصل ظهور چقدر فاصله دارند و چه خطراتی آنها را تهدید می‌کند و چه چیزهایی تسهیل‌کننده است؟

این استاد دانشگاه ابراز کرد: در اخبار آخرالزمانی می‌فهمیم کدام کشورها بیشتر در واقعه ظهور موثرند چه در قالب بازدارنده و چه در قالب تسهیل‌کننده. امروز ماجرای اورشلیم مطرح شده است و تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی درباره آن ارائه شده است. رئیس‌جمهور امریکا گفت اورشلیم باید پایتخت اسرائیل باشد. آیا می‌شود تحلیل‌هایی جز تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی ارائه کرد و به مدد اخبار آخر الزمانی تصمیم ترامپ را بازشناسی کرد. به عقیده من از منظر گفتمان مهدوی این اتفاق قطعا قابل تحلیل است.

شفیعی سروستانی اظهار کرد: 70 سال است مسلمانان از صهیونیسم حرف می‌زنند و گله می‌کنند. مسلمانان چه تعریفی از صهیونیسم ارائه داده و چه جایگاهی برای آن قائل هستند.آیا مطالعه شده که بستری که از میان آن صهیونیسم سربرآورد موضوع آخرالزمان، ظهور منجی، برگشت مسیح(ع) یا ظهور ماشیه از فلسطین بوده است. اساسا نمی‌شود موضوع منجی‌گرایی، اسرائیل و اورشلیم را از اخبار آخرالزمانی و انتظار منجی در آیین بنی اسرائیلی و مسیحی منفک کرد.اگر هم تحلیلی بدون توجه به این مسئله صورت بگیرد تحلیل اشتباهی خواهد بود.

وی با بیان اینکه صهیونیسم از این بستر سر برآورده و بر این بال سوار شده گفت: اینها باعث شدند که یک غده سرطانی در فلسطین متولد شود و امروز به جان همه مسلمانان بیفتد. ترامپ وابسته به کدام جریان است؟ در آمریکا چه کسانی چشم به پایتختی اروشلیم دوخته‌اند. جمعیت غالب آمریکا، 75درصد، پروتستان هستند. قوی‌ترین مبلغان انجیلی در امریکا فعال هستند و تمام انها هم رویکرد آخرالزمانی دارند. همه انها برای ظهور مسیح موعود این را ضروری می‌دانند که فلسطین توسط یهود تصرف شود.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: همه این مبلغان دولت آمریکا را برای این زمینه‌سازی مکلف می‌دانند و اصلا ظهور حضرت مسیح(ع) را مشروط به این می‌دانند که فلسطین توسط بنی اسرائیل کامل گرفته شود و اورشلیم پایتخت قرار بگیرد. همه آنها تدسیس معبد کذایی و مجعول سلیمان در بیت‌المقدس را لازم و واجب می‌دانند و تخریب بیت‌المقدس را ضروری می‌دانند و یهودی‌سازی اورشلیم را برهمین اساس واجب می‌دانند.

وی افزود: از زمان رونالد ریگان تا دونالد ترامپ، کدام یک از روسای جمهور امریکا گرایش به موضوع مسیحیت صهیونیستی نداشتند؟ اساسا خاستگاه همه آنها این گرایش بوده است. ترامپ به صراحت اعلام کرد که تصرف اورشلیم و پایتختی آن خواست مردم آمریکاست. ترامپ بیخود این حرف را نزده و با مراجعه به گرایش عمومی ساکنان آمریکا این حرف را بیان کرده و لذا حرف ترامپ یک حرف سیاسی نیست بلکه یک حرف مذهبی است که مبلغان انجیلی می‌گویند؛ همان کسانی که ماسم تحلیف ترامپ را به جاآوردند.

این پژوهشگر برجسته حوزه آخرالزمان‌شناسی گفت: این مبلغان واقعه یا جنگ آرماگدون را برای ظهور مسیح واجب و لازم می‌شمارند. سخن امروز من نقد این جریان نیست بلکه منظور من این است که به اتکاء این رویکرد است که اورشلیم در حال تصرف شدن است و تصرف اورشلیم توسط اتحادیه شیطانی سلفی ـ صهیونی ـ صلیبی از این مسیر در حال رخ دادن است.

وی تصریح کرد: سه جریان به دنبال تصرف اورشلیم و شاخص کردن این موقعیت هستند و منشأ هر سه جریان هم یهودیان هستند؛ صهیونیسم مشهور که از هرتزل شروع شده و تا به امروز ادامه یافته و به نیل تا فرات معتقد است. جریان دوم، جربان مسیحیت صهیونیسم و انجیلی‌های آمریکا و انگلیس هستند. آنها تصرف اورشلیم و تخریب بیت‌المقدس و جنگ آرماگدون را لازمه بازگشت حضرت مسیح(ع) می‌شناسند و معتقدند با جنگ آرماگدون است که از دست مسلمانان و اعراب خلاص می‌شوند و همه آنها را می‌کشند. در واقع مسلمانان و اعراب را به عنوان نیروی شرور معرفی می‌کنند.

شفیعی سروستانی ابراز کرد: اما جریان سوم جریان بسیار پیچیده و شیطانی مجامع مخفی فراماسونری و ایلومیناتی است که شرورترین جریان تاریخ است. این جریان به دنبال تأسیس حکومت جهانی بنی اسرائیل به مرکزیت فلسطین اشغالی است و تمام سوگیری آنها برای تاسیس حکومت جهانی شیطانی است که در واقع ایلومیناتی که مخفی‌ترین مجمع سری عصر حاضر است در بنیاد نظری شیطان پرست است.

وی یادآور شد: اینها از گذشته‌‌های دور از مسیر سحر و جادو و شیطان‌پرستی گام به گام پیش آمدند تا بتوانند روزی از مسیر سحر و جادو چنان تسلطی پیدا کنند که حکومت جهانی بنی‌اسرائیلی شیطانی را به مرکزیت اورشلیم بنا کنند و سران اروپا و آمریکا عموما وابسته به آنها هستند. این افراد کارشان ایجاد تسهیلات لازم برای تاسیس حکومت شیطانی است و راز کشتار شیعیان و مسلمانان در میان آنان به این برمی‌گردد که باید به آستان شیطان قربانی هدیه داد تا شیطان به آنها برای حفظ و بسط قدرت مساعدت کند.

شفیعی سروستانی درباره جایگاه و کارکرد بخش سلفی در این مثلث شوم گفت: در بخشی از فیلم 2012 در میان جماعت سران مخفی که می‌خواهند به هر نحوی خود را از وقایع آخرالزمانی نجات دهند تعدادی از سران عرب حضور دارند. ملک فهد، ملک عبدالله و ملک عبدالله اردنی همگی عضو شوالیه‌های مالتای وابسته به فراماسونری جهانی هستند. اساسا هیچ‌گاه سران سعودی از جریان فراماسونری جهانی نبوده‌اند. در واقع اینها فقط یک عده شاهزاده ثروتمند نیستند.

وی عنوان کرد: این ائتلاف سه‌گانه اشاره به ائتلاف نامقدسی دارد که برای انهدام مومنان و تاسیس حکومت بنی‌اسرائیلی شیطانی شکل گرفته است. مسئله مهم اگاهی ها از اخبار الزمانی است. انها از نقش کشورها مخصوصا ایران و شیعیان در ماجرای ظهور کبری امام زمان(عج) اگاهی کامل دارند و می‌دانند اگر این ظهور اتفاق بیفتد طومار آنها برچیده می‌شود و لذا استراتژی انها بازدارنده است به نحوی که واقعه ظهور به تعویق بیفتد تا جریان تاریخ را مطابق خواست خودشان ریل‌گذاری و هدایت کنند.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: یکی از دلایل مقابله با جریان فرهنگی شیعی در منطقه برای برداشتن مناع سر راه خودشان است چناچه مسیحیان صهیوینست این را مانعی می‌شناسند و می‌خواهند در واقعه آرماگدون این مانع را بردارند. سلفی‌ها به این معنا در این مثلث ایفای نقش می‌کنند؛ جریان مقابله‌کننده با جریان حقیقی شیعی در منطقه. تا قبل از واقعه اصلی بتوانند جریان تاریخ مطابق اراده خود ریل‌گذاری کنند و از این مجراست که داعش راه می‌افتد.

وی با طرح این سؤال که آیا داعش پایان یافت؟ گفت: به اتکا منابع روایی پاسخ منفی است. روایتی از رسول اکرم(ص) داریم که در شرایط سخت آخرالزمان که فتنه‌های پی در پی رخ می‌دهد هرگاه گمان می‌کنیم این فتنه‌ها فروکش کرد از جایی دیگر سر برمی‌آورد. بنابراین جریان داعش صورت عوض می‌کند نه آنکه پایان می‌یابد. مشاهده کردیم که به دستور نماینده مخصوص آمریکا، ابوبکر البغدادی، تمام باقی‌مانده‌های داعش به سمت شمال آفریقا هدایت شدند.

شفیعی سروستانی اظهار کرد: در اخبار آخرالزمانی داریم که از شمال آفریقا قبل از ظهور امام زمان(عج) موج بزرگی مجددا به سوی سوریه خواهد آمد. فتنه بزرگتر از داعش فتنه سفیانی است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند برای امتم از فتنه سفیانی می‌ترسم. این فتنه سخت‌تر و جدی‌تر از فتنه داعش است واز شامات سر بیرون می‌آورد و کاملا بر این منطقه مسلط می‌شود.

captcha