
عباس عمرانیبیدی، کارگردان مستند «خاکهای نرم فکه» در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره نحوه شکلگیری ایده این مستند دفاع مقدسی اظهار کرد: بعد از خوابی که درباره سردار همدانی دیدم، علاقمند شدم درباره وی کاری مستند تولید کنم. برای همین تحقیقات وسیعی را درباره وی انجام دادم و همانجا بود که فهمیدم وی در زمان جنگ تحمیلی کار امدادی انجام میدادند و در همان زمان با هزینه شخصی یک درمانگاه در مناطق جنگی راه اندازی کردند. این درمانگاه در این جنگ تحمیلی به صورت رایگان کار پزشکی برای رزمندگان انجام میداد.
وی درباره ضروریات پرداختن به این دست موضوعات در سینما و تلویزیون گفت: معتقدم هیچ هنرمندی وجود ندارد که موضوعات وطنی برایش بیاهمیت باشد، در همین راستا مطمئن هستم تمامی فیلمسازان کشورمان به نوعی دغدغه چنین کارهایی را دارند؛ کارهایی که در آن ایثار جوانانی تصویر میشود که در طول هشت سال دفاع مقدس به فرمان امام (راحل) به جهاد برخاستند تا کشورشان در امنیت به سر برد.
این مستندساز در پاسخ به این سوال که به عنوان فیلمساز تا چه حد جنگ را درک کرده؟ گفت: شرایط سنی من به گونهای نبود که جنگ را از نزدیک درک و لمس کرده باشم، ولیکن این امر توجیهی نیست که فیلمسازان جوان ما در این حوزه کار نکنند، زیرا اگر این اصل درست بود باید دیگر درباره جنگ جهانی دوم فیلمی ساخته نمیشد، اما امروز فیلمهای بسیاری فاخری توسط فیلمسازان جوان ساخته میشود که خود ۳۰ یا ۴۰ سال بعد از جنگ جهانی به دنیا آمدهاند.
وی درباره برخوردی که با این فیلم در جشنواره فیلم سینما حقیقت شد، اظهار کرد: این فیلم در سه بخش این رویداد سینمایی حضور داشت. یعنی هم در بخش جایزه شهید آوینی هم سینمایی ملی و هم بینالملل این کار به نمایش در آمد، اما نمیدانم در بحث قضاوت چه شاخصههای ملاک است که متاسفانه کارهایی، چون «خاکهای نرم فکه» دیده نمیشود. نکته دیگر اینکه مستندسازی تنها این رویکرد نیست که دوربین را به جایی برده و تصویری ضبط کنیم، بلکه بازسازی یک اتفاق خود میتواند کاری تحقیقی محسوب شود. من در این کار تمام اتفاق رخ داده را بازسازی کردم. این رویکرد نیز هیچ منافاتی با روح مستند ندارد، بلکه روشی است که آن را به شدت میپسندم.
این فیلمساز تاکید کرد: رویکردی که من در کارم از آن استفاده بردم، گونهای غریب در سینمای مستند نیست، بلکه به شدت در جهان رایج شده و منتقدان از آن استقبال هم کردهاند، حتی در برخی مواقع بازسازیهای انجام شده روایت نعل به نعل اتفاق مورد نظر نیست، بلکه در جاهایی تغییراتی نیز در داستان رخ داده است. این توضیحات را دادم تا بگویم در میان برخی داوران ما این تصور رایج شده که میزان دخالت فیلمساز در سوژه را آنها مشخص میکنند، درصورتیکه آنها موظف هستند تنها به ساختار توجه داشته باشند.
وی در پایان تاکید کرد: فیلمی، چون «ایستاده در غبار» گواه بارز این ادعاست. این کار با بازسازی واقعیت توانست تحسین همه منتقدان و تماشاگران را به سمت خود جلب کند. این اتفاق هم میبایست در سینمای حقیقت نیز مد نظر قرار میگرفت.