به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی مسترحمی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی (ص) در سخنانی در این نشست گفت: قرآن در مسیر هدایت از راههای فراوانی مانند تمثیل، استعاره و تشبیه استفاده کرده است، اما در برخی آیات از زبان علمی سخن گفته است که اگر مروری بر آیات هستیشناسانه قرآن داشته باشیم این مدعا قابل اثبات است.
مسترحمی بیان کرد: برخی مانند غزالی، ابن ابی الفضل مرسی و ... معتقد بودند که همه علوم با جزئیات آن در قرآن وجود دارد که واکنشها و نقدهایی به حق بر آن صورت گرفت؛ همزمان گروه دیگری به مسئله تحمیل و تطبیق بین علم و قرآن کوشیدند تا برای اثبات فرضیات علمی، شواهدی از قرآن بیاورند که کسانی مانند سیداحمد خان هندی، عبدالرزاق نوفل و ... جزء این افراد هستند.
مسترحمی با بیان اینکه ما در تفسیر دنبال کشف مراد الهی هستیم و نه دنبال اثبات فرضیات علمی از مسیر قرآن کریم ادامه داد: جریانی در دورههای اخیر برای استخدام علم برای فهم مراد الهی ایجاد شده است؛ ما به دنبال این هستیم که علوم اطمینانآور را برای فهم بهتر آیات قرآن به استخدام بگیریم؛ لذا دنبال رد و نقد قرآن از مسیر علم نیستیم.
عضو هیئت علمی المصطفی (ص) بیان کرد: در آیه ۱۴ سوره مومنون، مباحثی مانند مضغه و علقه و ... مطرح شده است؛ در اینجا اگر سراغ دانش تجربی دقیق نرویم ظرایف و دقایق نهفته در این آیه را درک نخواهیم کرد؛ یا در آیه ۴۷ سوره ذاریات که بحث از بنای آسمان و توسعه آن است این سؤال مطرح میشود که آیا زبان این آیه، علمی و ناظر به حمل واقعیت خارجی نیست؟ اگر سراغ انفجار بزرگ و ... نرویم بحث توسعه آسمان را چگونه توجیه خواهیم کرد؟.
مسترحمی اظهار کرد: میان قرآن و دانشها به خصوص علوم انسانی، رابطه سازگاری وجود دارد و تداخل و تعارض در آن نیست و به خصوص در علوم انسانی، برای آن مبانی، اهداف تعیین کرده و آموزه ارایه میدهد.
وی با طرح این سؤال که آیا تعامل علوم با آیات قرآن به معنای سکولار کردن دین است؟ تصریح کرد: معتقدم بر عکس اگر بگوییم رابطه میان قرآن و علوم، وجود ندارد، سکولار کردن دین رخ داده است؛ همچنین در تفسیر علمی، نتیجه یک تفسیر درست علمی و ضابطهمند مد نظر است.
مسترحمی عنوان کرد: میگویند تفسیر علمی درست نیست و اشکالات معطوف به اخباریون را برای این مدل نیز مطرح میکنند؛ همان طور که در مورد علامه طباطبایی، ایشان را متهم به داشتن نگرش قرآنیون میکنند در حالی که دیدگاههای علامه کجا و دیدگاه قرآنیون به معنای خاص کجا؟.
رابطهای میان قرآن و علم وجود ندارد
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، استاد حوزه و دانشگاه در سخنانی در نقد دیدگاههای ارائه شده گفت: اگرچه اثبات امکان تفسیر علمی قرآن، اقتضائات پردامنهای دارد، ولی به جایی نمیرسد که همدیگر را متهم به قرآنی و غیر قرآنی بودن کنیم.
وی افزود: بزرگترین نقد بر مدافعان تفسیر قرآن، ابهام در به کار بردن واژهها و مقوله ترمینولوژی است تا جایی که انسان در به کاربری کلماتی که این افراد آن را معنا نمیکنند دچار حیران میشود.
صادقنیا عنوان کرد: باید روشن کنیم که مراد از تفسیر چیست؟ علم یعنی چه؟ در تفسیر علمی، ساینس مطرح است یا معرفت؟ همچنین میفرمایند زبان آیات، زبان علم است یا زبان علمی است؛ یا ما وقتی از فهم مراد سخن میگوییم «مراد خدا» یعنی چه؟.
وی افزود: این ترمینولوژی، آشفته است؛ مثلا میگویند با علم اطمینانآور میتوان تفسیر علمی کرد در حالی که علم، اصلا اطمینانآور نیست؛ لذا متاسفانه شلختگی ترمینولوژی در میان طرفداران این تفسیر وجود دارد.
این محقق عنوان کرد: تفسیر در نگاه سنت، تخمگذاری فرشته وحی در دل انسانها است؛ یعنی القای معرفتی نسبت به یک آیه از سوی خداوند؛ در این نگاه تفسیر، محصول الهی و مقدس بود؛ لذا مفسران به خاطر اختلافات تفسیری یکدیگر را تکفیر میکردند و دعوا داشتند.
وی افزود:، ولی در روزگار مدرن، معنای تفسیر تلاش برای کشف مدلول کلمات و جملات شد که دریایی از سخنان را ایجاد کرده است و حتی در خود سنت اسلامی نیز اختلاف نظرات زیادی وجود دارد؛ مثلا علامه میگوید مراد در ذهن خداست و راه ما برای فهم کلمات مراجعه به خود قرآن است، ولی مرحوم طبرسی، لغات و واژهها را برای رسیدن به فهم مراد به کار بسته است.
صادقنیا بیان کرد: در منطق علم تجربی دو خصلت برجسته وجود دارد؛ علم تجربی میگوید واقعیت جدا از ما نیست و این ما هستیم که واقعیت را میسازیم؛ لذا یک چیزی در فهم من یک جور است و در فهم فرد دیگر چیزی دیگری.
وی تاکید کرد: هیچ علمی ما را به قطعیت نمیرساند. زیرا علم، امری اگزیستانسیالیسم است؛ البته من نمیگویم این چیز خوبی است، ولی وقتی سخن از علم میرانیم به معنای عدم اطمینان است و ما میخواهیم امری غیر قطعی را سراغ قرآن برده و به عنوان منبع تفسیری استفاده کنیم.
این محقق با اشاره به تفاوت علم و نظریه بیان کرد: وقتی ما نظریه یک شخص مانند نیوتون و ... را میآوریم و به قرآن رجوع میکنیم باید بگوییم ما از یک نظریه علمی برای تفسیر بهره میبریم نه این که سخن از تفسیر علمی به میان بیاوریم.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: با اسلامی کردن نظریات، علم اسلامی نخواهد شد؛ بلکه در این صورت وارد میدانی خواهیم شد که یکطرف آن مارادونا و طرف دیگر غضنفر است، زیرا آنان در این میدان از ما قویتر هستند؛ مگر اینکه بازی جایگزینی را ارایه دهیم.
وی افزود: وقتی سخن از رابطه قرآن و نظریات است ما با این سوال روبرو هستیم که با چه منطقی این نظریه را بر نظریات مخالف ترجیح دادهاید؟؛ ضمن اینکه ممکن است اندیشمندی نظریهای ارایه دهد و چند سال بعد، پیشمان شود همان طور که نظریه کروی بودن زمین نیز با تشکیک روبروست.
صادقنیا اظهار کرد: از آن جا که روش علمی مبتنی بر تجربه است و به سیالیت و عدم قطعیت موصوف است و قرآن نیز قطعی است؛ لذا ماهیتی کاملا متفاوت دارند بنابراین یکی نمیتواند دیگری را رد یا تایید کند.
این محقق تاکید کرد: علم سیال غیر قطعی چگونه میتواند ما را از فهم مراد جدی خداوند با خبر کند؟ از طرفی تفسیر علمی، تعدد فهم به همراه دارد؛ بنابراین بنده معتقدم ما از قرآن و روایات میتوانیم قرآن را بفهمیم و نه از علم.
وی همچنین با بیان اینکه معتقدم علامه طباطبایی با تفسیر علمی مخالف بوده است گفت: با این وجود اگر امروز ایشان هم زنده بودند من با تمام احترامی که برای آنان قائل هستم همین سؤالات را از وی میپرسیدم.
صادقنیا با بیان اینکه قائلین به تفسیر علمی قرآن، دنبال ساختن کارخانه عرفی کردن دین هستند اظهار کرد: من میخواهم شما را از تجربهای که مسیحیت به آن گرفتار شد دور کنم؛ کلیسا، آکسفورد را زد دقیقا به همین دلیل؛ ولی ۵۰ سال نگذشت که بزرگترین تزهای سکولار، از داخل همین دانشگاه بیرون آمد و کلیسا معترف به اشتباه شد؛ بنابراین دوستان عمامه به سر ما نباید گرفتار بازی علم شوند که معلوم نیست نتیجه آن چیست.
سازگاری علم اطمینان آور با قرآن