جذابیت بسیاری از برنامههای تاکشو(گفتوگومحور)تلویزیون رابطه مستقیم با مجری دارد که برای آن برنامه در نظر گرفته میشود و البته این میان اغلب برنامههای گفتوگومحوری که از رسانه ملی پخش میشود به سبب آنکه مخاطب آنها عام مردم هستند لذا مؤلفه مؤثر و اصلی در توفیق برنامه منحصر و خلاصه در عنصر مجری آن است، فردی که علاوه بر فن بیان و بلاغت در کلام با توجه به شخصیت و محبوبیتی که به عنوان مدیریت اجرایی یک برنامه دارد، به تنهایی قادر خواهد بود ضامن اقبال یک برنامه با این جنس و ماهیت باشد.
از جمله برنامههای مطرح تلویزیونی در قالب تاک شو که میتوان فراگیری و مخاطبپسند بودن را از جمله ویژگیهای آن محسوب کرد،«فرمول یک» با اجرای علی ضیاء و«نگی که نگفتی» با اجرای ژیلا صادقی نیارکی است، برنامههایی که با طرح موضوعات کلی و البته اغلب اجتماعی و فرهنگی نگاهی ساده و به دور از بینش و دیدگاه تخصصی به آنها داشته و در یک کلام قابل فهم برای آحاد مخاطبان خود هستند.
این میان آثار دیگری در قالب برنامههای گفتوگومحور نیز هم به شکل روتین و هم به شکل مناسبتی و مقطعی در رسانه ملی برنامهریزی، تولید و اغلب به شکل زنده بر روی آنتن میروند که کاملاً تخصصی بوده و به این جهت طیف خاصی از مخاطبان علاقهمند به مقولات ویژه را به خود معطوف میسازند که از آن جمله میتوان به برنامه «نود» با موضوع لیگ برتر فوتبال و کلیه امور مربوط به فوتبال حرفهای اشاره کرد که سالهاست با اجرای فوقالعاده و چالشی عادل فردوسیپور در حال پخش زنده از شبکه سه سیما است. الصاق فردوسیپور به این برنامه و یا برنامه «نود» به این مجری خبره برنامههای ورزشی و از همه مهمتر فوتبال موجب شده است که بینندگان تلویزیون و پیگیران حرفهای فوتبال در هیچ برهه و مقطعی فردی به غیر از فردوسی پور را برای اجرای این برنامه برنتافته و حتی مقطعی که بنا به دلایلی اجرای این برنامه به مزدک میرزایی سپرده شد، مخاطبان این برنامه پرطرفدار ورزشی ریزش محسوسی داشت.
پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آیا تنها داشتن تخصص به حوزهای خاص از سوی مجری میتواند دلیل بر توفیق برنامهای باشد و یا شهرت به تنهایی قادر است محبوبیت یک برنامه گفتوگو محور را رقم بزند اگر تنها یکی از این دو مؤلفه کافی باشد که باید گفت مثلاً در مورد برنامه «نود» مزدک میرزایی و یا حتی پیمان یوسفی نیز اطلاعاتی نه در حد فردوسیپور بلکه تا اندازه قابل قبولی از فوتبال ایران و جهان در اختیار دارند پس چرا هیچگاه برنامه «نود» بدون اجرای فردوسیپور نتوانسته است به آن حد از حرارت و التهابی که ذات این ورزش پرهیاهوست به شکلی که حاشیه آن مهمتر از متن است دامن زده و به آن بیافزاید؟!ُ
برنامه سینمایی«هفت» نیز از همین جنس برنامههای گفتوگومحور تلویزیونی است که البته مجدد ابتکار و طراحی آن سالها پیش در شبکه سوم سیما صورت گرفت، برنامهای که اوج شکوه و جذب مخاطب آن در زمانی بود که فریدون جیرانی اجرای آن را به عهده داشت؛ چهره محبوبی در عرصه نویسندگی و کارگردانی سینما که با استایل و چهره خاص، گویشی متفاوت و اشراف تمام و کمال به حوزه فیلم و صنعت سینما بر هرچه بیشتر چالشی بودن این برنامه در سالهای نخستین آن صحه میگذاشت، موفقیتی که در دوره محمود گبرلو به عنوان مجری کارشناس تکرار نشد و البته بهروز افخمی توانست تا حدود زیادی محبوبیت از دست رفته آن را با اجرای منحصر به خود و تحول در فرمت اجرا و البته کارگردان آیتمهای متفاوت این برنامه بازگرداند.
در شرایط کنونی و البته به جهت برگزاری سی و ششمین جشنواره «فیلم فجر» با مطرح شدن گزینههایی همچون مهران مدیری و رضا رشیدپور، شاهد ازسرگیری پخش زنده برنامه «هفت» از شبکه سوم سیما هستیم که البته قرعه اجرای این برنامه این بار به نام رضا رشیدپور؛ مجری محبوب و یا بهتر بگوییم شومن پُرکار این روزهای رسانه ملی و سایر برنامه و محافل فرهنگی، هنری و البته این اواخر سیاسی افتاد اما آیا صرف این محبوبیت، پُرکاری و جسارت این مجری جوان در گفتوگویی نسبتاً خارق عادت و رودررو با رئیس جمهور، توجیه خوبی برای این تصمیم است که او به عنوان مجری کارشناس یک برنامه تخصصی در حوزه سینما یعنی«هفت» انتخاب شود؟
رشیدپور چهره خوب و سمپاتی دارد، از فن بیان و گفتار بلیغ برخوردار است و اجرای او در هر برنامهای ضامن توفیق و اقبال آن است؛ چیزی که هر روز صبح در اجرای برنامه «حالا خورشید» شاهد و ناظر آن باز هم از شبکه سوم سیما هستیم اما باید قبول کرد که او گزینه مطلوب و ارجحی برای یک برنامه تخصصی به نام «هفت» نیست.
به جرئت میتوان گفت علیرغم فعالیتی که شاید در مقاطعی رشیدپور در عالم سینما به انجام برساند اما تسلط او بر موضوعات تکنیکی و فنی سینما بسیار نازل است و در نتیجه آنچنان که باید و شاید قادر نیست در موضوعات زیربنایی و اساسی سینما و آثار سینمایی جشنواره «فیلم فجر» ورود کند؛ البته شاید بتوان در ایام جشنواره حضور او به عنوان مجری با توجه به اینکه به قول بهروز شعیبی نباید آنچنان وارد مسائل فنی و نقد فیلمها شویم قابل توجیه باشد اما اگر قرار باشد برنامه «هفت» در طول سال تداوم یابد آن زمان است که باید به دنبال گزینههای موجهتر به عنوان مجری این برنامه بود، مجریانی که علاوه بر محبوبیت نسبی تسلط و اشرافی مناسبی بر امور سینمایی داشته باشند؛ افرادی همچون امید روحانی که از جمله منتقدان صاحبنام سینمای ایران است و البته طی این چند سال وجهه خوبی به عوان بازیگر نیز در میان مخاطبان پیدا کرده است و البته پنجشنبه هر هفته در قالب برنامه «کافه فیلم» از شبکه «آی فیلم» شاهد اجرای کم نقص او به عنوان مجری کارشناس هستیم.
اما مجدد بازگردیم به اجرای این چند شبه برنامه «هفت» که در حاشیه برگزاری سی و ششمین جشنواره «فیلم فجر» توسط رشیدپور صورت میگیرد و البته باید گفت موجب شده تا این برنامه تا سطح یک برنامه مفرح و سرگرمکننده تنزل یابد و هرچند که میهمانان این برنامه از میان اهالی سینما و منتقدان دعوت میشوند اما باید اذعان کرد که رشیدپور به جهت عدم اشراف مناسب به مقولات هنری به ویژه سیر تحولات سینمای ایران قادر به هماوردی با آنها نیست و در نتیجه نیاز است تا در برنامههای آتی «هفت» حضور یک منتقد و کارشناس سینما را به شکل ثابت در این برنامه شاهد باشیم.
و البته کلام آخر اینکه به هر حال رضا رشیدپور گزینه اصلی اجرای اختتامیه جشنواره«فیلم فجر» است که البته همانطور که گفته شد بهتر است دوستان تهیهکننده این برنامه پس از جشنواره به دنبال مجری دیگری به منظور تداوم این برنامه باشند؛ محبوبیت رشیدپور به عنوان مجری برنامههای موفقی همچون«حالا خورشید» باید حفظ شود مگر اینکه قصد و غرضی وجود داشته باشد که در پی آن برخی به دنبال کاهش این محبوبیت باشند.
امیرسجاد دبیریان