کد خبر: 3703212
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۹

تبیین «روش ترتیبی» در مطالعه نهج‌البلاغه

گروه شبکه‌های اجتماعی ــ مصطفی دلشاد تهرانی به تبیین روش ترتیبی در مطالعه نهج‌البلاغه پرداخت و بیان کرد:‌ مراد از مطالعه و تحقیق ترتیبی نهج‌البلاغه این است که کتاب از آغاز تا پایان به ترتیب از خطبۀ ۱ تا ۲۴۱، نامۀ ۱ تا ۷۹، حکمت ۱ تا 480+9 مطالعه و بررسی شود. برای ورود به هر متنی از نهج‌البلاغه آگاهی مقدّماتی، شرط ورود علمی به آن متن است.

تبیین «روش ترتیبی» در مطالعه نهج‌البلاغه

به گزارش ایکنا؛ مصطفی دلشاد تهرانی، پژوهشگر حوزه نهج‌البلاغه در کانال تلگرامی خود به تبیین روش‌های مطالعه و تحقیق در نهج‌البلاغه پرداخت و در بخش اول، روش ترتیبی را توضیح داد که در پی متن آن را مشاهده می‌کنید؛
نهج‌البلاغه را می‌توان با توجّه به ساختار و محتوای آن، به سه روش مطالعه کرد و دربارۀ آن، تحقیق و پژوهش نمود؛ این روش‌ها عبارت‌اند از: روش ترتیبی، روش تجزیه‌ای و روش موضوعی، که به اختصار بدین روش‌ها پرداخته می‌شود.
1- روش ترتیبی
مراد از مطالعه و تحقیق ترتیبی نهج‌البلاغه این است که کتاب از آغاز تا پایان به ترتیب از خطبۀ ۱ تا ۲۴۱، نامۀ ۱ تا ۷۹، حکمت ۱ تا ۹+۴۸۰ مطالعه و بررسی شود. برای ورود به هر متنی از نهج‌البلاغه آگاهی مقدّماتی، شرط ورود علمی به آن متن است. مهم‌ترین آگاهی‌های لازم برای رویکرد درست به هر متن نهج‌البلاغه عبارت‌اند از: ۱- منابع و اسناد؛ ۲- جغرافیای سخن؛ ۳- سبب صدور؛ ۴- تاریخ؛ ۵- مخاطب؛ 6- موضوعات؛ 7- اهداف.
در پرتو آگاهی از موارد فوق، می‌توان به تصویری روشن‌تر، از اموری که در پی می‌آید، دست یافت:
سابقۀ متن، اختلاف‌ها، کاستی‌ها و افزونی‌های متن؛ فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پیدایش متن؛ سبب صدور یا ورود آن؛ زمانی که آن کلام ایراد یا انشا شده است؛ مخاطب کلام و ویژگی‌های او و تناسب کلام با مخاطب؛ موضوعاتی که کلام دربرگیرندۀ آن است و اهدافی که کلام در مقام بیان آن است.
این آگاهی‌ها، زمینۀ رویکرد و فهم درست‌تری از متن را فراهم می‌سازد. البتّه دربارۀ هر متن از نهج‌البلاغه(خطبه و کلام، نامه، وصیّت نامه و عهدنامه، حکمت و گفتار کوتاه)، ممکن است آگاهی لازم در تمام مواردی که در بالا یاد کرده شد، به دست نیاید.
درست‌تر آن است که در بررسی هر متنی از نهج‌البلاغه، گذشته از توجّه به آگاهی‌های ورود به متن، قواعد فهم متن نیز رعایت شود؛ یعنی: ۱- فهم درست واژه‌ها و مفردات؛ ۲- فهم درست ترکیبات؛ ۳- فهم درست اِعراب؛ ۴- توجّه به بلاغت کلام؛ ۵- توجّه به قرینه‌های متّصل و منفصل؛ 6- تشکیل خانوادۀ حدیث؛ 7- توجّه به سیرۀ امام علی(ع)؛ 8- استفاده از علوم پیرامونی.
نکتۀ مهمّ دربارۀ مطالعه و تحقیق نهج‌البلاغه آن است که هر متن، گذشته از آنکه در برگیرندۀ مباحث گوناگون معرفتی است، خود، جنبه‌های مختلفی دارد و می‌توان هر قطعه را از زوایای گوناگون دید و مطالعه و بررسی کرد؛ از جمله جنبه‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی، حقوقی، اعتقادی، تربیتی، اخلاقی، حکومتی و مدیریتی و... .
اغلب شارحان نهج‌البلاغه، این اثر را به روش ترتیبی شرح و تفسیر کرده‌اند؛ شارحانی چون: ظهیرالدّین بیهقی معروف به فرید خراسان، درگذشته به سال ۵۶۵ هجری، در معارج نهج‌البلاغه؛ قطب‌الدّین راوندی، درگذشته به سال ۵۷۳ هجری، در منهاج البراعة فی شرح نهج‌البلاغة؛ قطب‌الدّین کیذری، از عالمان قرن ششم هجری، در حدائق الحقائق فی شرح نهج‌البلاغة؛ ابن ابی الحدید معتزلی، درگذشته به سال ۶۵۶ هجری، در شرح خود؛ ابن میثم بحرانی، درگذشته به سال ۶۷۹ هجری، در شرح خود؛ میرزا حبیب الله خویی، درگذشته به سال ۱۳۲۴ هجری قمری، در منهاج البراعة فی شرح نهج‌البلاغة؛ محمّدجواد مغنیه، درگذشته به سال ۱۴۰۱ هجری قمری، در في ظلال نهج‌البلاغة.
این شارحانِ گران‌قدر به شرح و تفسیر وجوهی از این مجموعۀ بی‌بدیل پرداخته‌اند و هر یک با توجّه به بینش، گرایش و قوّت‌های علمی خود، برخی از وجوه را نسبت به وجه‌ها و جنبه‌های دیگر، گسترده‌تر مطرح نموده‌اند. برخی از آنان بیشتر به جنبه‌های لغوی، ادبی و بلاغی توجّه کرده‌اند، برخی به جنبه‌های اخلاقی، کلامی و فلسفی بیشتر عنایت کرده، و برخی دیگر به جنبه‌های تاریخی، سیاسی و حکومتی پرداخته‌اند.
سخنان علی(ع) وجوه گوناگون و جلوه‌ها و جاذبه‌های بسیار دارد و طبیعی است که هرکس با توجّه به مرتبۀ وجودی خود و بینش و گرایش و جایگاه علمی خویش، وجوهی را ببیند و برجسته نماید و بررسی کند و به شرح آن بپردازد. البتّه روش ترتیبی، روشی زمان‌بَر و طولانی است، امّا برای اِشراف بر همۀ بحث‌ها و موضوع‌های نهج‌البلاغه بسیار مفید است.
انتهای پیام

captcha