به گزارش ایکنا؛ به نقل از پایگاه اطلاعرسانی انتشارات انقلاب اسلامی، انتشار مجدد این کتاب، ممکن است این سؤال را به ذهن متبادر کند که چرا رهبر معظم انقلاب در اوج خفقان طاغوت پهلوی به ترجمه این اثر پرداختهاند؟ در پاسخ باید گفت شاید یکی از انگیزههای ایشان این بود که غبار مظلومیت و تحریف را از چهره مجاهدانه امام مجتبی علیهالسلام بزدایند. زیرا که از یکسو جریانات مبارز ملتقط یا مارکسیستی با به سخره گرفتن معارف اسلامی، این مکتب مترقّی را فاقد راهبرد و راهکارهای مبارزاتی میدانستند و از سویی دیگر، جریانات به ظاهر مذهبی نیز برای فرار از سختی جهاد و مبارزه با طاغوت، با برداشت غلط از سیره این امام بزرگوار و مبارز، نشستن و عدم مبارزه را تجویز میکردند. و حال آنکه رهبر انقلاب، نظری غیر از این دو داشته و دارند. با نگاه به بیانات ایشان بخصوص در کتاب «دو امام مجاهد» در مییابیم که ایشان، حرکت و بعثت پیامبر اکرم(ص) را یک «انقلاب اسلامی» میدانند که با برقرار کردن یک تناظر بین انقلاب اسلامی پیامبر اکرم و انقلاب اسلامی ایران نیز میتوان به نکات درسآموزی از سیره حضرات ائمّه (ع) دست یافت.
گونهشناسی مردم کوفه در زمان امام حسن (ع)
در کتاب صلح امام حسن نیز شرح خوبی از شرایط امام حسن، جامعه اسلامی آن زمان، یاران و دشمنان حضرت ارائه شده است. مثلاً فصل چهارم کتاب، عنوان «کوفه در روزهای بیعت» را دارد. در این فصل، به گونهشناسی مردم کوفه و سپاه امام حسن پرداخته شده که البته در نگاهی کلیتر، این گونهشناسی بر هر جامعهای قابل تطبیق است. مردم کوفه عبارت بودند از:
۱- امویان که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربن سعد و عمروبن حُرَیث را نام برد.
۲- خوارج؛ کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند، البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن، بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن هم انقلابیتر میدانستند و شمربن ذیالجوشن و شَبَثبن رِبعی از سران این گروه بودند. آنها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه بر تحمیل صلح بر امام حسن زیاد بود. عجیب اینکه آنها در ادامه کار به سمت معاویه چرخیدند.
۳- شکاکها؛ کسانی که فریب خوارج را خورده بودند، اما هنوز در سلک آنها در نیامده بودند، اگرچه که مخالفتی از اینها سر نمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
۴- الحمراء که حدود بیست هزار جنگجوی تازهمسلمان و غیر عرب بودند و به دلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، به راحتی در اختیار مجموعهها و افراد قرار میگرفتند. مثلا در ماجرای مربوط به امام حسن و قضیه عاشورا به نفع امویان حرکت کردند.
۵- شیعیان: مردمانی با بصیرت که پا به رکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند.
حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم: اگر معاویه را نماد دشمن خارجی بگیریم شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترساند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان به در میکند. نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند؛ نفوذیها که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند. خوارج که همان انقلابینماها هستند و با اعمال غلط خود، هزینهسازی برای انقلاب میکنند. شکاکها که در فضای اجتماعی غبارآلود و کمکاری نیروهای انقلاب، ممکن است تحت تأثیر حرکات انقلابینماها یا نفوذیها قرار بگیرند. الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرت عمل دارند و هم فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، به اندازه کافی نیست و به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد، و گرنه خدای نکرده ممکن است فریب بخورند. و نهایتا انقلابیون مؤمن، که به آرمان انقلاب وفادار هستند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
تاریخ نیز چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر با شیعیان مخلص دوران امام مجتبی هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را هدایت درست کنند، قاعدتاً میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمین شده دانست. آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است. امید است مطالعه کتاب «صلح امام حسن (ع)»، گامی باشد برای شناخت بهتر و بیشتر از تاریخ اسلام، و به تبع آن، تاریخ انقلاب اسلامی.
انتهای پیام