حجتالاسلام سعید شاهآبادی، مدیر موسسه غدیرشناسی در گفتوگو با ایکنا به توضیح درباره جلوههای ارادت اهل سنت به اهل بیت(ع) پرداخت و عنوان کرد: گاهی ما فکر میکنیم لازمه تبلیغ غدیر این است که به نمادهای اهل سنت بیاحترامی شود. این اشتباهی است که برخی مرتکب شدهاند. شما بروید ببینید اهل سنت چه ارادتی به اهل بیت(ع) دارند. بنده از قبل از انقلاب با مردم شهرستان بانه در ارتباط بودم. والد شهیدم در بانه تبعید شده بودند. در آنجا از نزدیک دیدم ماموستای اهل سنت هر سال به همراه خانواده به پابوس امام رضا(ع) میرفت. حتی یکسال بخشی از زندگیاش را فروخت تا به این سفر مشرف شود.
وی افزود: فکر نکنید این محبت فقط در اهل سنت غرب کشور که شافعی هستند، وجود دارد. بنده در دو سال اخیر مرتبا به مناطق سیستان و بلوچستان و هرمزگان سفر کردم و با پیروان سایر مذاهب اهل سنت انس گرفتم. عشق به اهل بیت(ع) در قلوب اینها موج میزند. اکثر اسامی فرزندانشان را از اسامی اهل بیت(ع) انتخاب میکنند.
کارشناس امامت تصریح کرد: مگر مجبوریم وقتی میخواهیم از ولایت دفاع کنیم، این همه عشق و ارادت را نادیده بگیریم و با بیاحترامی و بددهنی اهل سنت را به سوی دشمنی هل دهیم. من دیدم یک سخنرانی در یک جمع بزرگی دفاع از «سبّ» میکرد. سب یعنی دشنام، فوق لعن. ما کجا جواز سبّ داریم؟ مگر قرآن کریم نفرموده است: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ و آنهايى را كه جز خدا مىخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد.» (انعام/108)
شاهآبادی تأکید کرد: شما حق ندارید حتی به کفار دشنام بدهید. مگر در آموزههای نهجالبلاغه نیامده است که در جنگ صفین بعضی از یاران امیرالمومنین(ع) به دشمن دشنام دادند و حضرت فرمودند: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ؛ من دوست ندارم شما دشنامدهنده باشید». همه چیز در ادب است. ما حرف حق خود را در نهایت ادب و احترام میزنیم؛ خصوصا اهل سنت که حسابشان از وهابیت جداست. بددفاع کردن از غدیر، بدتر از دفاع نکردن است.
وی خاطرنشان کرد: مگر ما از خود علی(ع) شیعهتریم؟! خود علی(ع) علیرغم اینکه قائل بود خلافت حق اوست در خطبه «شقشیه» فرمودند: «أَمَا وَاللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَإِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَلَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَطَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَطَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ؛ به خدا سوگند كه فرزند ابوقحافه خلافت مسلمين را چون پيراهن بيقوارهاي درپوشيد در حالي كه به خوبي ميدانست ناخداي كشتي خلافت جز «علي» (ع) نيست. فضايل چون سيل از كوهسار وجودم فرو ريزد و بر «آسمان جايم» تيزپروازي نرسد، امّا با اين همه از خلافت چشم پوشيدم و از آن كناره گرفتم، زيرا نيك انديشيدم كه يا بايد تنها و بيياور قيام كنم و يا بر تاريكيهاي كور صبر پيشه سازم».
وی ادامه داد: آنگاه حضرت فرمودند: «فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَفِي الْعَيْنِ قَذًى وَفِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً؛ پس شكيبايي را عاقلانهتر يافتم و آن را برگزيدم. آري، صبر كردم، امّا چه صبري چون آن كه خار در چشمش خليده و استخوان در گلويش مانده باشد. ميديدم كه ميراثم به تاراج ميرود.» خود امیرالمومنین(ع) صبر کرد و لعن و سب نکرد. خود حضرت به خلفا مشاوره میداد و رفت و آمد داشت.
حجتالاسلام شاهآبادی افزود: رفتار امیرالمومنین(ع) با خلفا به گونهای بود که برخی به اشتباه تصور میکنند ایشان نسبت به خلافت آنها رضایت داشت. این اشتباه است. با اینکه ایشان نارضایتی خود را به طرق مختلف اعلام میکرد، اما وحدتشکنی نمیکرد. سایر ائمه(ع) هم در حسن معاشرت با اهل سنت توصیه کردهاند. لذا لازمه تبلیغ غدیر وحدتشکنی نیست. میشود از غدیر دفاع کرد، مرتب از غدیر حرف زد در عین حال وحدت جامعه اسلامی را حفظ کرد.
وی در خصوص اهمیت تبلیغ غدیر گفت: تبلیغ غدیر دستور پیامبر(ص) است. پیامبر(ص) در خطابه غدیر فرمودند: «فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ؛ باید ابلاغ کند هر حاضری به غائب و هر پدری به فرزندش تا روز قیامت». یعنی مطالبی که به شما صد و بیست هزار نفر میگویم مخصوص شما نیست. اساس اسلام بر مبنای ولایت است. اگر کسی بیاید مباحث غدیر را از خطبه غدیر و سایر آموزههای پیامبر(ص) مورد بررسی قرار دهد خواهد دریافت اساس دین اسلام بر پایه ولایت است.
وی در پایان گفت: در سال سوم بعثت که پیامبر(ص) خواستند اسلام را علنی دعوت کنند ابتدا بحث توحید و نبوت را مطرح فرمودند سپس ولایت علی(ع) را بیان کردند در حالی که ایشان 10 سال بیشتر نداشتند. پیامبر(ص) در روز فتح مکه وقتی خواستند بتها را بشکنند، علی(ع) را بر دوش خود نهادند تا بتها را بشکند. حاجآقا مجتبی تهرانی میفرمودند شاید این حرکت یک حرکت نمادین است که کار باید به دست مقام ولایت انجام شود؛ یعنی مقام رسالت زمینهساز انجام وظایف الهی به دست مقام ولایت است. البته پیامبر(ص) نیز دارای مقام ولایت بودند، اما شخصیت ایشان نماد نبوت و رسالت است.
گفتوگو از مصطفی شاکری
انتهای پیام