به گزارش ایکنا؛ شاعران بکتاشیه مرثیههای طولانی در رثای امام حسین(ع) و یارانش سرودهاند. این اشعار معمولاً در دهه نخست عاشورا و در محافل و مجالس حسینی خوانده میشود.
در میان شعرایی که در منطقه بالکان در خصوص محرم و واقعه کربلا سرودههایی دارند نقش شاعران آلبانیاییزبان بیبدیل است. در این میان حتی بابا کمالالدین شمیمی، مدیحهسرای اهل بیت، در حال خواندن مصائب امام حسین(ع) با گلوله به شهادت رسید. مشهورترین شاعر آلبانیایی، که به سرودن اشعاری در خصوص کربلا شهرت دارد، نعیم فراشری است. او دیوان شعری به نام «کربلا» سروده که داستان خلقت و واقعه کربلا در آن به زیبایی ترسیم شده است.
شهید خرقهپوش
کانال تلگرام بالکاننامه در چندین بخش به زندگینامه شاعران بکتاشیه محب اهل بیت(ع) پرداخته و با اشاره به ماجرای شهادت بابا کمالالدین شمیمی نوشته است: به شهادت رسیدن یک شاعر عاشق در راه امام حسین(ع)، در منطقه بالکان و قاره سبز عجیب است. یكی از شعرای بكتاشی كه علاقه زیادی نیز به امام حسین(ع) داشت «بابا كمال الدین شمیمی» است. وی در اواخر قرن هجدهم میلادی میزیسته و میگویند كه همیشه خرقه سبز میپوشید. زمانی كه از او میپرسیدند: چرا خرقه سبز می پوشی؟! در جواب در قالب شعر بلندی چنین میسرود: نسب من به پیغمبر نمیرسد، بلكه در سرنوشت من لحظهای مقدر شده است كه همچون امام حسین(ع) در كربلا شهید شوم.
وی همواره در سخنانی كه با یارانش میگفت، اظهار میکرد: دوست دارم همچون امام حسین(ع) شهید شوم... سرانجام یكی از روزها در حالی كه مشغول خواندن فصلی از كتاب حدیقة السعاده از فضول بغدادی بود كه در آن ماجرای شهادت امام حسین(ع) نقل شده است، ناگهان دو گلوله از بیرون پنجره سینه او را نشانه گرفت و خونش دو نقطه از صفحه كتاب را رنگین کرد. این كتاب تا همین اواخر، در تكیه «بابا عاصم» واقع در «جیروكاسترا» در جنوب آلبانی نگهداری میشد.
وی در قسمتی از شعرش میسراید:
به خرقهای كه در بر كردهام نگاه مكن
در آن به دیده تردید منگر
چراكه این خرقه قدیمی است
امّا من دلیر و نیرومندم
و در آن لحظهای كه فرصت داده شود
به زورمندی جوانی از جوانان كربلا
خواهم جنگید
شمیمی به نظر میرسد كه كوچک است
چونان قطره در برابر دریا
در حال ركوع
امّا چون خوب بشناسیاش
دریایی را میبینی كه دنیا را میپوشاند
دریایی كه سرچشمه آن، از سلاله امام علی(ع) است...
نعیم فراشری
در بین آلبانیایی تبارهایی که در وصف حماسه حسینی شعر سرودهاند یک نام جلوه بیشتری دارد؛ «نعیم فراشری». او كه شاعر «فارسیسرا» و معروف نهضت ملی ـ میهنی آلبانی است، از بزرگترین شاعران بكتاشیه محسوب میشود و در ادبیات آلبانی نقش به سزایی دارد. به عقیده وی، مذهب در تقویت جنبه معنوی تربیت انسان بسیار مؤثر است. همچنین او درباره تربیت كودكان و نوجوانان مقالاتی از خود به یادگار گذاشته و در همین خصوص اشعار «بهشت» و «ایمان» را نیز سروده است.
نعیم فراشری با نگارش آثاری چون دیوان منظوم تاریخ اسكندربک (1898 م) و همچنین دیوان کربلا در بیان حماسه خونین حسینی، شعر حماسی در ادبیات آلبانی را پایهگذاری كرد.
از جمله اشعار او میتوان به شعر زیر اشاره كرد:
با (ایمان و قول ) به خدا ایمان دارم
و به محمد و علی
و خدیجه و فاطمه
حسن و حسین
و به دوازده امام (ایمان دارم)
آنها وجود داشتند و حقیقت داشتند
اصل و نسب ما به علی بازمیگردد
او به ما راه حق را نشان داد
جد ما جعفر است
او در شعر دیگرش با عنوان «عباس علی» میسراید:
ای فرشتهای كه نزد من آمدی
از سوی خدای مقتدر آمدی
چرا از كربلا برایم نمیگویی؟
تا در اشک غرق شوم
ای میدان كربلا!
كه در جلوی چشمانم نقش بستهای
با خون پاک عباس علی
ای خدای بزرگ این چه حكمتی است؟
او در یکی دیگر دیگر از شعرهایش میگوید:
چرا فاطمه و دوازده امام را عزیز میداریم؟
و به حسن و حسین عشق میورزیم؟
برای آنكه آنها برحقند
و اصحاب فضلاند
و به كسی بدی نكردهاند...
بابا احمد تورانی
از دیگر شاعران آلبانیایی كه به امام حسین(ع) علاقه داشت و شعرهایی نیز در این باره سروده «بابا احمد تورانی» است. وی كه در جوانی اماكن مقدس عراق زیارت كرده بود، در سال 1908 میلادی بابای تكیه روستای خود «توران» میشود كه از شهرت بسیاری برخوردار است.
او در یكی از اشعارش میگوید:
با آخرین توان
فریاد زدم الامان
ای حسین شهید!
خدا دستهای خود را گشود
و مرا نجات داد
ای خاندان مرتضی!
مرا به فراموشی مسپارید
و روح مرا
از خدمت در زیر پرچم كربلا معاف مكنید...
بابا سرسم علی
یكی دیگر از شعرای آلبانی كه به اهل بیت(ع) عشق میورزید «بابا سرسم علی» است. او در اواخر قرن نهم هجری برابر با پانزدهم میلادی متولد شد و به مقام «حكیم اكبر» یعنی رئیس طریقت «بكتاشیه» رسید و تا زمان مرگش یعنی سال 977 هجری (1569 میلادی ) در این مقام باقی ماند. از وی شعرهای زیادی به جا مانده كه بعضی از آنها به چاپ رسیده است.
وی در یكی از شعرهایش میگوید:
از جهانی كه در نور دیدم
به سوی شما بازگشتم
مبارک باد بر شما، راهی كه با آن خویش را نجات داد،
شما راه شاه و صاحب راه را طی میكنید
هیچ كس نمیداند در میان ما چه كسی رهبر است
و چه كسی بزرگ است
یزید ملعون هرگز زبان ما را نمیفهمد
راه ما راه حقیقت است همان راهی كه محمد(ص) و علی(ع) گفتهاند...
دالیب فراشری و شاهین فراشری
دو شاعر دیگر آلبانیایی كه درباره حماسه حسینی شعر گفتهاند «دالیب فراشری» و برادر كوچكش «شاهین فراشری» هستند.
دالیب فراشری منظومه حماسی «الحدیقه» را در سال 1259 هجری به عربی سروده است كه در آن بیش از 65 هزار بیت در مورد حماسه كربلا و قهرمانیهای امام حسین(ع) آورده شده است.
او در یكی از شعرهای كربلاییاش میگوید:
اینجا سرزمینی است كه خدا آن را انتخاب كرد
سنت خداوند چنین بود
تا او را به آن میدان راهی كند
درک مصیبت امام حسین(ع) در آن میدان
برای هر كسی ممكن نیست
چراكه این مصیبت در ظرف كلام نمیگنجد...
برادرش شاهین منظومه «مختارنامه» را كه دوازده هزار بیت است، به صورت شعر به زبان آلبانیایی ترجمه كرده است . البته اصل این منظومه به زبان فارسی بوده و شاهین آن را از تركی ترجمه منظوم كرده و چند نسخه خطی آن در كتابخانه ملی تیرانا موجود است.
بابا ملچ
در بین مدیحهسرایان حسینی آلبانیایی میتوان از«بابا ملچ» نام برد. این شاعر بكتاشی در اواخر قرن نوزدهم میلادی میزیست. وی در راه نشر زبان آلبانیایی بسیار مبارزه كرد و از ویژگی شعری او، باید پركاری، تنوع و استحكام را برشمرد.
بابا ملچ هم شعرهای عرفانی سروده است و هم اشعار ملی و میهنی. او در یكی از شعرهایش چنین میسراید:
از عذاب و سختیها گریان مباش
امام حسین خود نیز بسیار رنج و سختی كشیده است...
راه خویش را گم مكن !
رنجها تو را بیشتر به زندگی نزدیک میكنند
این امام زین العابدین(ع) است
چه رنجها كه در كودكی خود ندید
اگرچه كودكی نو رسته بود
ولی با همه رنجها آشنا شد...
بابا علی توموری
«بابا علی توموری» یكی دیگر از شاعران و مدیحهسرایان حسینی آلبانیاییتبار است كه به زبانهای عربی و فرانسه تسلط داشت و از دراویش تكیه «پریشتینا» بود.
او نیز منظومهای حماسی در مورد كربلا و رشادتهای امام حسین (ع) دارد. وی در یكی از شعرهای بلندش با عنوان «شهید كربلا» میگوید:
فرزند حضرت فاطمه
نوگل حضرت محمد
مدینه را رها كرد
و به سمت خدا به راه افتاد
همه كسانی كه با او همراه شدند
از سرنوشت او در كربلا آگاهی داشتند
اما باز دست از او بر نداشتند...
گردآوری و تنظیم: زهرا نوکانی
انتهای پیام