کد خبر: 3759886
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۶
یک پژوهشگر قرآن:

آینده مطلوب پژوهش کشور در گرو توجه به حوزه و دانشگاه است

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث تهران ضمن تأکید بر اهمیت پژوهش، بیان کرد: در حال حاضر دانشگاه‌ها و حوزه‌ها به آموزش بیشتر توجه می‌کنند و امر پژوهش تا حد زیادی در حاشیه قرار گرفته است؛ در حالی که آینده مطلوبِ پژوهش و پژوهشگری در گرو توجه به دانشگاه‌ها و حوزه‌ها نهفته است.

بانوان قرآن‌پژوه//2 //آینده مطلوب پژوهش کشور در گرو توجه به حوزه و دانشگاه است

به گزارش ایکنا؛ پانزدهمین همایش تجلیل از بانوان قرآن‌پژوه، با یک سال تأخیر، با محوریت «قرآن و امام جواد(ع)» در مشهد مقدس برگزار می‌شود. طی این همایش هر ساله از تعدادی بانوان فعال در عرصه‌های مختلف قرآنی چون حفظ، قرائت، هنر و پژوهش در بخش ملی و بین‌الملل تجلیل می‌شود که در این گفت‌وگو به معرفی الهه هادیان‌ رسنانی می‌پردازیم؛

خود را معرفی کنید و از سوابق تحصیلی و تدریستان بگویید.

متولد 1352 در تهران هستم؛ سال 1376 مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه الزهراء(س) اخذ کردم و پس از آن بلافاصله در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد مشغول تحصیل شدم. دوره دکترای خویش را نیز در پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی گذراندم. از سال 81 به محض فارغ‌التحصیلی از مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران، در دانشگاه الزهراء(س) دعوت به تدریس شدم؛ زیرا در پایان دوره کارشناسی، دانشجوی نمونه کل کشور شدم. پس از آن در دانشگاه‌های دیگری چون دانشگاه صدرا، مدرسه علمیه الزهراء(س) تهران و دانشگاه قرآن و حدیث تهران دروس مرتبط با رشته علوم قرآن و حدیث را تدریس کردم و از سال 91 تاکنون عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث تهران هستم.

با توجه به اینکه عضو گروه قرآن هستم بیشتر در حوزه قرآن، علوم قرآنی و تفسیر و همچنین سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره) در مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی و نیز دانشگاه قرآن و حدیث تدریس می‌کنم. براساس تأثیری که تاکنون از مطالعه آثار شهید مطهری(ره) در ایجاد نظام فکری منسجم گرفته‌ام، شرکت در این دوره‌ها را به دانشجویان تمامی رشته‌ها توصیه می‌کنم.

البته تاکنون این فعالیت‌ها را در قالب شغل ندانسته‌انم، زیرا همان‌گونه که شهید مطهری(ره) می‌فرمایند: شغل با کار متفاوت است. ترجیح می‌دهم که از فعالیت‌هایم تعبیر به کار کنم و نه شغل، البته ان‌شاءالله همین‎‌گونه باشد. به تعبیر شهید مطهری(ره) کار مهم‌ترین عامل تربیت است و چه بسیاری که شغل دارند اما بیکار هستند، زیرا کار عبادت از میزان حرکت انسان به سوی غایت (غایت الهی انسان) است و بر این اساس کار به سه قسم کار بدنی، عقلی و قلبی تقسیم می‌شود. در کار قلبی و عقلی، برخلاف کار بدنی، هر میزان که عقل و قلب فعالیت بیشتری کنند جوان‌تر می‌شوند.

بر‌ این مبنا، مهم‌ترین حوزه کار(و نه شغل در قالب صرفاً مشغولیت) تعلیم، تربیت و پژوهش است که با تفکر، تعمق و تقویت عقل و قلب همراه است و ان شاء الله که کار امثال بنده از این قسم باشد.

از سوابق علمی ــ پژوهشی‌تان بگویید.

از کارهای علمی ــ پژوهشی اینجانب تألیف شش کتاب در موضوعات وهابیت، حجاب، ولایت فقیه و روش تفسیر قرآن است. البته در زمینه تألیف شش کتاب دیگر از سوی کانون مدارس اسلامی در جایگاه کارشناس همکاری داشته‌ام که تاکنون چهار جلد از آن‌ها در زمینه حجاب، نماز، قرآن و ولایت فقیه به چاپ رسیده است. در این مجموعه محورهای اساسی در تعلیم و تربیت دینی طی یک فرایند مفصل پژوهشی از مدارس اسلامی جمع‌آوری و تدوین شده است تا به منظور انجام فعالیت‌های تربیتی در مدارس استفاده شود.

حدود 51 مقاله و مدخل چاپ شده در مجلات علمی ــ پژوهشی مانند فصلنامه فرهنگ رضوی، پژوهشنامه عرفان، متین و نیز در مجلات علمی ترویجی مانند حدیث و اندیشه، سراج منیر و همچنین در مجلات علمی تخصصی، همایش‌های ملی و بین‌المللی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام و دائرةالمعارف قرآن کریم داشته‌ام.

برگزاری و تدریس کارگاه‌های دانش‌افزایی به‌ ویژه در دو موضوع حجاب و ولایت فقیه از دیگر فعالیت‌هایم است که برای نمونه به کارگاه حجاب و عفاف ویژه دبیران دینی عضو کانون مدارس اسلامی تهران می‌توانم اشاره کنم. راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌های دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه قرآن و حدیث و همچنین، ارائه مشاوره با موضوع برنامه‌های قرآنی و سخنرانی در نشست‌های فرهنگی و علمی دانشگاه‌ها نیز از دیگر فعالیت‌هایم است.

بیش از 24 مورد جایزه و دستاورد علمی ــ پژوهشی و فرهنگی نیز دارم که از جمله آن‌ها کسب رتبه‌های اول تا سوم مسابقات قرآن در سطح کشور، کسب رتبه‌های اول تا سوم جشنواره‌های علمی ـ پژوهشی مانند جشنواره بین‌المللی شمس توس، کسب عنوان پژوهشگر برتر در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث در سال 1395 و کسب عنوان بانوی فعال قرآنی جهان اسلام در سال 1395 است.

چه افرادی در ایجاد انگیزه برای تحقیق و پژوهش و داشتن روحیه یادگیری در شما بیشترین تأثیر را داشته‌اند؟

بعد از لطف خداوند متعال که حقیقتاً بنده را در این مسیر قرار داد و یاری کرد، پدر و مادرم نخستین حمایت‌‌کننده و مشوقم بودند. همچنین در دوره کارشناسی در امر فراگیری زبان عربی، که بعدها مهم‌ترین عامل پیشرفتم در حوزه تبلیغ و آموزش بود، دکتر جواد سرخوش، استادم، زمینه به فعلیت رساندن استعداد بالقوه بنده را فراهم کردند.

حجت‌الاسلام محمدعلی مهدوی‌راد را تأثیر‌گذارترین استاد در طول زندگی‌ام می‌دانم که پروراندن روحیه علمی برای یادگیری علم، اخلاق متواضعانه و نداشتن غرور علمی را نیز به من یاد دادند و بسیار مرهون زحمات ایشان بوده و هستم. ایشان در دوره کارشناسی ارشد استاد راهنمای پایان‌نامه‌ام بودند و در حال حاضر نیز مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه هستند و بنده در سمت معاون ایشان در حال خدمت هستم. خداوند توفیق داده که هر هفته نیز در دانشگاه، تا جایی که ایشان فرصت داشته باشند، از دریای معلوماتشان استفاده کنم. ان شاء الله که بتوانم قدران زحمات ایشان باشم.

البته اساتید دیگری نیز داشته‌ام که بر پیشرفت‌های علمی اینجانب و نیز روش‌مند شدن فعالیت‌هایم بسیار تأثیر داشته‌اند؛ از جمله سرکار خانم انسیه خزعلی که از اساتید بزگوار بنده در دانشگاه الزهرا(س) بودند و نیز دکتر بتول مشکین‌فام و نیز دکتر محمدرضا هاشمی گلپایگانی که در ایجاد نظام فکری مبتنی بر آثار شهید مطهری(ره) در زندگی اینجانب بسیار تأثیر داشته‌اند.

اولین کار پژوهشی‌تان را از چه زمانی شروع کردید؟

به خاطر دارم که اولین مقاله خود را در دوره لیسانس از همان ترم نخست نوشتم و آن را به جایی ارسال کردم. علی‌رغم اینکه پذیرفته نشد ولی تمام تلاش خود را کردم که از آن پس ویژگی‌های مقاله علمی را بدانم تا مقاله‌ام در مجلات علمی و یا کنفرانس‌های علمی پذیرفته شود. بر این اساس، مقالات خود را با مقاله‌های پذیرفته شده مجلات مقایسه کردم و کم‌کم اشکالات آن را متوجه شدم. بالاخره پس از دوازده بار تلاش، مقاله‌ام پذیرفته شد و پس از آن تلاشم بسیار افزون شد.

به نظر شما یک پژوهشگر و استاد نمونه از چه ویژگی‌هایی برخوردار است؟

به نظر می‌رسد نخستین مشخصه یک معلم و پژوهشگر نمونه برخورداری از روحیه علمی و پژوهشی و مطالعه فراوان به منظور ارتقای سطح علمی و به‌روزرسانی آگاهی‌های خویش است تا بتواند در عرصه تعلیم و تربیت خدمت‌رسانی علمی مناسبی داشته باشد. این امر در صورتی میسر است که شخص همواره خود را تشنه و نیازمند دانستن بداند و هیچ‌گاه احساس نکند که خیلی می‌داند و از یاد گرفتن بی‌نیاز است. به خاطر دارم که حجت‌الاسلام مهدوی‌راد که از مقطع ارشد استاد بنده بوده‌اند، همیشه این آیه شریفه را گوشزد می‌فرمودند: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏؛ به یقین انسان طغیان می‌کند هرگاه خویشتن را بی‌نیاز ببیند.» بنابراین طبق فرمایش قرآن کریم، اگر انسان خودش را بی‌نیاز ببیند، زمینه طغیان و سرکشی خود را فراهم می‌آورد و این امر در زمینه علمی و اخلاقی بسیار مهم است.

یکی دیگر از ویژگی‌های بسیار مهم استاد نمونه برخورداری از اخلاق، رفتار و منش شایسته و متواضعانه و توجه به کرامت دانشجو و نحوه تعامل با اوست. این موضوع به اندازه‌ای اهمیت دارد که حتی در صورتی که یک استاد از جایگاه علمی مناسبی نیز برخوردار باشد، اما اگر این ویژگی را نداشته باشد، انتقال مفاهیم علمی و نیز اخلاقی در عرصه تعلیم و تربیت رخ نخواهد داد و فضای مناسب برای رشد علمی و اخلاقی به وجود نخواهد آمد.

این جملات را از حضرت امام(ره) زیاد شنیده‌ایم که «معلمی شغل انبیاست.» و «این شغل شغل انسان‌سازی است.» بنابراین وجه الگو بودن و انسان‌سازی معلمی از همه وجوه دیگر آن مهم‌تر است. معلم است که به جامعه ایده و فکر می‌دهد، همان گونه که انبیای الهی چنین بوده‌اند.

در نهایت، استادی الگوست که بتواند با داشتن روحیه علمی و اخلاق‌مدار، در دانشجو انگیزه علمی و عملی را ایجاد کند و سبب ارتقای او در عرصه علم و زندگی شود. البته باور قلبی بنده این است که انسان همواره باید توجه کند که حصول تمامی موفقیت‌ها و پیشرفت‌ها در تمامی این موارد در گرو توفیق الهی است و اعتقاد به این امر زمینه‌ساز موفقیت‌های بیشتر خواهد شد.

توصیه شما به دانشجویان و پژوهشگران چیست؟

به نظرم توصیه‌ها و رهنمودهای ولی معظم فقیه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به دانشجویان بهترین توصیه است که می‌تواند نصب‌العین همه قرار گیرد. مهم‌ترین توصیه‌های ایشان به دانشجویان این است که به دنبال قله‌های علمی باشند، محیط دانشگاه را محیطی علمی و پاكیزه و معنوی نگاه دارند؛ در مسائل سیاسی آرمان‌گرایی را با پرخاش‌گری اشتباه نگیرند؛ از قول بدون علم بپرهیزند و در همه امور علمی، سیاسی و اجتماعی مطالعه عالمانه داشته باشند. سقف معرفت خود را سایت‌ها و روزنامه‌ها قرار ندهند که این امر متأسفانه امروزه بسیار متداول شده و موجب آگاهی‌های سطحی و بدون پایه در بسیاری از دانشجویان شده است. همچنین، با قرآن و نوشته‌های شهید مطهری(ره) و دیگر فضلا معرفت دینی‌شان را افزایش دهند، با تشكل‌های دانشجویی جهان اسلام ارتباط برقرار کنند و اینکه امید را در خود زنده نگه دارند. برای پژوهشگران نیز، از آنجا که دانشجویان سرمایه‌های پژوهشی جامعه در آینده نزدیک هستند، دستیابی به قله‌های بلند علمی به همراه افزایش معرفت دینی و تزکیه نفس بسیار مهم است.

برگزاری مراسمی برای تکریم بانوانی که در امور قرآنی فعال هستند چه اثری در فعالیت قرآنی جامعه به ویژه بانوان دارد؟

بدون شک خانواده مهم‌ترین نهاد اجتماعی است که مؤثرترین نقش را در سلامت جامعه دارد و در این زمینه زن‌ محوری‌ترین عنصر در خانواده به منظور زمینه‌سازی برای تعلیم و تربیت است. بر این اساس، هر جامعه‌ای به هر میزان به زن و افزایش سطح آگاهی و فرهنگ او اهمیت دهد، در عرصه تعلیم و تربیت موفق‌تر خواهد بود زیرا همان گونه که امام خمینی(ره) فرمودند: «از دامن زن مرد به معراج می‌رسد» و تجربه انقلاب اسلامی نشان‌دهنده این امر بود. لذا به هر میزان به فعالیت‌های قرآنی بانوان در جامعه اهمیت بیشتری داده شود و در جهت تعمیق آن کوشش شود، بازده آن در سطح خانواده و جامعه بیشتر خواهد بود.

نحوه آشنایی با همایش بانوان قرآن‌پژوه را بیان کنید. آیا این نوع تکریم کافی است؟ چه نوع تشویق‌هایی را پیشنهاد می‌دهید؟

در این گونه همایش‌ها معمولاً برای شناسایی افراد به مراکز علمی و اساتید فراخوان داده می‌شود. حدود دو سال قبل یکی از اساتیدم مرا به مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع) معرفی کرد و بنده رزومه‌ام را ارائه دادم. پس از بررسی، به بنده اعلام شد که برگزیده شده‌ام. به دلیل رحلت حجت‌الاسلام احمد احمدی یک سال وقفه ایجاد شد که امسال این برنامه برگزار می‌شود. درباره اهداف این همایش نیز تا جایی که بنده اطلاع دارم، هدف اصلی آن تکریم بانوان فعال در حوزه هنر و پژوهش‌های قرآنی است که به منظور تشویق و رشد فعالیت‌های قرآنی انجام می‌شود.

به نظر بنده در مجموع و با نگاهی کلی، وضعیت تبلیغات کشور در عرصه قرآن کریم و معارف آن متأسفانه ضعیف است. شهید مطهری(ره) یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تبلیغ و الزامات آن را پرهیز از مزاج‌خوانی مخاطب و توجه به ذائقه‌سازی او می‌داند. در حال حاضر با نگاهی به مراکز تبلیغی و علمی فرهنگی کشور اعم از آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها تا رسانه ملی و غیره، متوجه می‌شویم که اهتمام تبلیغ غالباً براساس مزاج‌خوانی مخاطب است؛ یعنی مثلاً توجه می‌شود که مخاطب چه چیز را دوست دارد، آنگاه براساس سلیقه او برنامه‌ تولید می‌شود.

در حالی که این کار در تربیت بسیار زیان‌آور است، زیرا مربی همواره باید ذائقه متربی را در جهت غایت مطلوب او شکل داده و یا اصلاح کند. برای نمونه در تربیت کودک اگر کودک تمایل به خوراکی‌های زیان‌آور داشته باشد و مزاج او این گونه خوراکی‌ها را بطلبد، مادر نباید مطابق مزاج کودک او را غذا دهد و سیر کند، بلکه باید براساس نیازهای اصلی کودک به او غذا دهد و کم‌کم ذائقه او را بر این اساس اصلاح کند و شکل دهد.

کشور اسلامی نیز در برابر تربیت مردم مسئول است و باید ذائقه آن‌ها را براساس غایت الهی انسان و به تعبیر شهید مطهری(ره) در مسیر غایت عالی و خودِعالی انسانی شکل دهد و اصلاح کند؛ لذا این روش در کشور ما بسیار نادرست است و بیشتر رسانه‌ها و فضاهای تربیتی براساس خواست و مزاج مخاطب کار می‌کنند؛ مثلاً صداوسیما براساس خواست و مزاج مخاطب برنامه‌سنجی و برنامه‌سازی می‌کند، در حالی که ممکن است خواست مخاطب(متربی) در بسیاری از موارد نادرست باشد و در راستای غایت مطلوب او نباشد.

در این گونه موارد برنامه‌ریز و برنامه‌ساز در مقام مربی باید با تشخیص نیاز اصلی مخاطب بهترین و اصلی‌ترین برنامه را برای او در نظر بگیرند، زیرا در جایگاه یک ایرانیِ مسلمان، که اصلی‌ترین هویتمان مسلمانی‌مان است، لازم است که بیشترین اهتمام را در تقویت مسلمانی خویش انجام دهیم. به نظر بنده این نوع تشویق‌ها و تکریم‌ها (از جمله برگزاری همایش بانوان قرآن‌پژوه) اولاً لازم است که به صورت عمیق‌تر و وسیع‌تری تبلیغ شود تا مخاطبان بیشتری را جذب کند و ثانیاً پیشنهاد بنده برنامه‌ریزی دقیق‌تر و بلندمدت است که به نظر می‌رسد نیازمند تشکیل هسته‌های فکری عملیاتی به صورت منسجم و تشکیلاتی هدفمند است تا از شکل برگزاری یک همایش مقطعی چند روزه در طول سال درآید.

نکته قابل ذکر در اینجا تأکید بر یکی از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب بر ضرورت کار تشکیلاتی است. در حال حاضر بسیاری از مراکز مختلف در حوزه قرآن کریم و ترویج آن کار می‌کنند، ولی به نظر می‌رسد که کار تشکیلاتی در این باره بسیار کم است. ایجاد هسته فکری عملیاتی که بنده در صحبت‌هایم بدان اشاره کردم یکی از مهم‌ترین اهدافش برنامه‌ریزی برای کار تشکیلاتی و تلاش به منظور تحقق آن است.

زندگی کدام‌یک از بانوانی که نامشان در قرآن کریم است برایتان جالب بوده و ذهنتان را مشغول کرده است؟

همه بانوان بافضیلت مطرح شده در قرآن کریم از ویژگی‌های عالی برخوردارند که مصداق اتم و اکمل آن‌ها حضرت زهرا(س) در سوره کوثر است، ولی اگر بخواهم یک نمونه بسیار آموزنده را بیان کنم، زندگی حضرت آسیه(س) است. به نظر بنده ایشان به خوبی مصداق عینی از آیات سوره عصر است.

در سوره عصر ابتدا خداوند متعال می‌فرماید که تمام انسان‌ها در خسران هستند که براساس بسیاری از تفاسیر این خسران به معنی کم شدن اصل سرمایه عمر یعنی کاهندگی عمر است. در این میان تنها کسانی دچار این خسران نمی‌شوند که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند. استاد بنده حجت‌الاسالام مهدوی‌راد تعبیر جالب و دقیقی درباره این آیات شریفه بیان می‌کردند و آن اینکه انسان‌ها در حال خسران هستند به جز کسانی که همواره حرکت استثنایی دارند و حرکت استثنایی همواره از دشوارترین اعمال و حرکات است.

یعنی در حالی که همه به یک سو می‌روند، کسی جرئت، شجاعت و قدرت این را داشته باشد که وقتی مسیر صحیح را تشخیص داد، خلاف مسیری که همه در حال حرکت هستند حرکت کند و در مسیر صحیح قدم بردارد، مانند اینکه کسی بخواهد خلاف جهت امواج رودخانه حرکت کند که حرکتی دشوار خواهد داشت و آسیه(س) به نظر بنده از این جهت یک زن نمونه قرآنی است که برای خود بنده به ویژه در مواجهه با بسیاری از رویدادهای اجتماعی بسیار تأثیرگذار بوده است.

یک روز کاری بانوی پژوهشگر قرآنی چگونه سپری می‌شود؟

زندگی یک بانوی پژوهشگر مانند هر بانوی فعال دیگری دو بخش دارد و یا باید دو بخش داشته باشد: یک بخش مربوط به فعالیتی که انجام می‌دهد و بخش دیگر مربوط به وظیفه‌ای که در حوزه تعلیم و تربیت در مقام یک زن (اعم از نقش‌آفرینی در جایگاه دختر، یا همسر یا مادر) برعهده دارد. البته به نظر بنده از آنجایی که محوری‌ترین وظیفه یک زن تربیت است، لذا باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کند که به وظیفه اصلی او لطمه نخورد، زیرا همه در جایگاه انسان مکلفیم تا به تکالیف و مسئولیت‌هایی که خداوند برای ما معین کرده عمل کنیم و خواسته‌های دانی خود را بر غایت مطلوب الهی‌مان مقدم نکنیم که در آن صورت دچار خسران عظیمی خواهیم شد.

بنده در زندگی خود همواره سعی کرده‌ام خانواده را بر تمام فعالیت‌هایم مقدم بدارم و فرزندان خود را در بسیاری از فعالیت‌های یادگیری خودم همراه کرده‌ام که الحمدلله نتیجه خوبی هم داشته است؛ مثلاً هنگامی که خودم دوره سیر مطالعاتی کتاب‌های شهید مطهری(ره) را می‌خواندم، فرزندانم را نیز با خود می‌بردم و به خاطر دارم که برای جذابیت کلاس‌ها نزد آن‌ها، خواهرم را نیز که با فرزندانم رابطه بسیار خوبی دارد، همراه می‌کردم و روز کلاس‌هایمان را یکی از بهترین روزهای هفته برای آن ها می‌کردم و این گونه ایشان به کلاس‌هایی که بنده می‌رفتم  اعم از قرآنی و یا کلاس‌های بینشی، علاقه‌مند و در نتیجه همراه شدند و بعدها نیز در بیشتر کلاس‌های بنده شرکت می‌کردند.

خدا را شاکرم که فعالیت‌های قرآنی و زندگی شخصی خانوادگی‌ام با هم همراه شد و پراختن به یکی بنده را از کار دیگر بازنداشت. البته همراهی همسرم نیز در این مسیر بسیار تأثیرگذار بود، زیرا ایشان اولاً در طول فعالیت‌های اینجانب هیچ گاه مانعی برای بنده ایجاد نکردند و ثانیاً در امر تربیت فرزندان کاملاً به بنده اعتماد کردند و آن‌ها را در مسیر حرکت با بنده یاری و مساعدت کردند. لذا بنده همواره مرهون این اعتماد و یاری ایشان در مسیر زندگی و فعالیت خویش هستم.

چقدر در این زندگی که برای خودتان تعریف کرده‌اید، به اجتماع دور و برتان نگاه می‌کنید و نظر دیگران برایتان اهمیت دارد؟

از ابتدا کار تعلیم و تربیت قرآنی را بدین جهت انتخاب کردم که بتوانم در درجه نخست بر روی عقل و قلب خود کار کنم و در درجه بعد با توسعه خودم که ان شاء الله اتفاق افتاده باشد، بتوانم در حوزه خانواده و جامعه تأثیرگذار باشم. توسعه خودی از تعابیر بسیار لطیف شهید مطهری(ره) است؛ یعنی اینکه انسان از محدوده خودِ فردی درآید و بتواند دغدغه و درد دیگران را نیز در خود ایجاد کند، زیرا انسان به اندازه‌ای انسان است که درد دیگران را داشته باشد و این شاخص، یعنی درد داشتن، مهم‌ترین وجه ممیزه انسان از دیگر موجودات است.

نقاط قوت و ضعف مراکز قرآن‌پژوهی کنونی را در چه می بینید؟

به نظر بنده کارهای رضایت‌بخشی در حوزه پژوهش در قرآن کریم انجام شده و یا در حال انجام است، اما به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین مراکزی که لازم است در فعالیت‌های پژوهشی آن‌ها اهتمام بیشتری شود دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه هستند. در حال حاضر دانشگاه‌ها و حوزه‌ها به آموزش توجه می‌کنند و امر پژوهش تا حد زیادی در حاشیه قرار گرفته است؛ در حالی که آینده مطلوبِ پژوهش و پژوهشگری کشور در گرو توجه به دانشگاها و حوزه‌ها نهفته است.

برای نمونه در پایان‌نامه‌هایی که دانشجویان کارشناسی ارشد و یا حتی دکتری می‌نویسند در بیشتر موارد،هیچ‌گونه دستاورد علمی قابل توجهی مشاهده نمی‌شود. این در حالی است که با نگاهی به پایان‌نامه‌های دانشجویان کشورهای دیگر مانند برخی کشورهای عربی کارهای متوجه می‌شویم که آنان به مراتب از ما قوی‌ترند و این بدان جهت است که در بسیاری از دانشگاه‌های ما متأسفانه این گونه است که پایان‌نامه دانشجویان نخستین کار پژوهشی جدی آنان است و تحقیقات قبلی آن‌ها در طول دوره تحصیل، در بیشتر موارد از حد کپی گرفتن مطالب کتاب‌ها فراتر نرفته است. با چنین نگاهی چگونه باید انتظار داشته باشیم که دانشجویان امروز که متأسفانه روزبه‌روز نیز از سطح علمی آنان و در نتیجه دانشگاه‌ها کاسته می‌شود، آینده پژوهشی مطلوبی را برای کشور رقم بزنند؟
- نحوه ارزیابی و نظارت بر عملکرد مراکز قرآن‌پژوهی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر برخی مراکز فعالیت‌های خوب و مطلوبی در عرصه پژوهش‌های قرآن کریم دارند، اما موفقیت آن‌ها به جهت اِعمال نظارت‌های دقیق بر کار آن‌ها نیست؛ یعنی اگر مرکزی در کشور فعالیت‌های خوب داشته باشد، خود چنین خواسته است و در نقطه مقابل نیز مراکزی هستند که کارهای سطحی و گاه آسیب‌زایی را ارائه می‌دهند و متأسفانه نظارت‌های دقیقی بر کار آنان وجود ندارد. بر همین اساس، بنده در مجموع، نحوه ارزیابی و نظارت بر عملکرد مراکز پژوهشی را ضعیف می‌دانم؛ گرچه کارهای بسیار خوب و مطلوبی نیز از سوی مراکز فعال ارائه می‌شود.
- حضرت جواد(ع) در نامه‌ای که به سعد الخیر نوشت، عاقبت رویگرانی از قرآن را بیان فرموده‌اند. نظر خود را درباره وضعیت توجه به قرآن کریم در جهان بیان کنید.
براساس این حدیث شریف، گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه شامل دو بخش اقامه حروف به معنای ياد گرفتن الفاظ، قرائت صحيح و حفظ قرآن و نيز اقامه حدود به معنای فهم و تدبر و در نهايت اجرای قرآن در زندگی اجتماعی است.
برای تبیین و تفسیر این حدیث شریف، به روایت دیگری از امام باقر(ع) که همسو با همین روایت شریف و بلکه مبیِّن آن است اشاره می‌کنم. آن حضرت قرآن‌خوانان را سه گروه می‌دانند و می‌فرمایند: قُرَّاءُ الْقُرْآنِ ثَلَاثَةٌ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ وَ أَقَامَهُ إِقَامَةَ الْقِدْحِ‏- فَلَا كَثَّرَ اللَّهُ هَؤُلَاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَوَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ عَلَى دَاءِ قَلْبِهِ فَأَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ قَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِهِ فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْبَلَاءَ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ فَوَ اللَّهِ لَهَؤُلَاءِ فِي قُرَّاءِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ (اصول کافی ، ج2 ، کتاب فضل القرآن ، باب نوادر، حدیث 1، ص 627).

قرآن‌خوانان سه گروه‌اند: یکی آن‌که قرآن خواند و آن را سرمایه ی کسب خود کند و پادشاهان را با آن بدوشد و به مردم بزرگی بفروشد و دیگر کسی که قرآن را بخواند و حروف آن را نگهداری کند، ولی حدود آن را ضایع سازد و جایگاهی مانند جایگاه قدح (ظرف) به آن می دهند (آن را پشت سر می‌اندازد). خداوند امثال این قرآن‌خوانان را زیاد نکند و دیگر کسی که قرآن خواند و داروی قرآن را بر دل دردمندش نهد و برای (خواندن و به کار بستن و دقت و غور در معانی‌اش) شب‌زنده‌داری کند و روزش را به تشنگی به سر برد و در هنگام نمازهایش و جاهای آن بدان قیام کند و از بستر خواب به خاطر آن دوری گزیند و به خاطر این دسته از مردمان است که خدای عزیز جبار بلا را بگرداند و به برکت ایشان است که خدای عزوجل شر دشمنان را بازدارد و به سبب آنان است که خدای عزوجل از آسمان باران فرستد. پس به خدا سوگند این‌ها در میان قرآن‌خوانان از کبریت احمر کمیاب‌ترند.
یکی از تعابیر بسیار عمیق در این روایت عبارت « ... وَ أَقَامَهُ إِقَامَةَ الْقِدْحِ» است که امام(ع) در مذمت کسانی که حدود قرآن را ضایع کرده و فقط به حفظ حروف آن می‌پردازند آورده‌اند.
حال باید دید کسانی که برای قرآن جایگاهی مانند جایگاه قدح قرار می‌دهند، چه کسانی هستند و چه نوع برخوردی با قرآن کریم دارند؟ و نیز منظور از اقامه حدود قرآن چیست و واژه «اقامه» که در قرآن کریم درباره نماز به صورت مکرر به کار رفته است، در قرآن کریم به چه معنی است؟
گفتنی است یکی از نکات مهم در فهم احادیث شناخت فضای صدور حدیث و نیز داشتن اطلاعات تاریخی درباره محتوای احادیث است؛ چنانکه درباره قرآن کریم نیز شناخت فضای نزول آیات و نکات تاریخی در زمینه فهم آیات بسیار راهگشا و لازم است.
از جمله مطالب تاریخی که برای فهم این روایت شریف باید بدان توجه کرد این نکته است که مسافران قدیم همواره ظرف فلزی چند منظوره و محکم ولی کم‌ارزشی همراه خود داشتند که برای آب و غذا و دیگر مایحتاج خود استفاده می‌کردند. آنان نیازهای خود را با آن برآورده می‌کردند و هنگام حرکت نیز آخرین چیزی بود که به یادشان می‌آمد و بر حلقه‌ای که در انتهای بارِ چهارپای خود تعبیه کرده بودند آویزان می کردند و نگران آسیب یا افتادن آن نبودند.
این ظرف را «قدح الراکب» یا همان « ظرف مسافر» می‌نامیدند. قدح الراکب در عین حال که جزء جدایی‌ناپذیر سفر در کاروان‌ها و قافله‌های قدیم بود، اما به لحاظ ارزش اندکی که داشت، آخرین چیزی بود که قافله‌ها هنگام بستن بار و بُنه خود بدان می‌اندیشیدند و اگر هم می‌افتاد دغدغه بازگشت یا یافتن آن را نداشتند. در روایتی از رسول خدا(ص) نیز آمده است: «لا تجعلونی کقدح الراکب» (الکافی، ج 2، ص 492) «دین من را چونان ظرف مسافر نکنید (بلکه در مرکز زندگانی خود قرار دهید)».
بر این اساس روشن می‌شود که آنچه دین از ما می‌خواهد این است که قرآن را در متن و عینیت زندگی خویش قرار دهیم و جایگاهی چنین عینی برای آن در زندگی خویش تعریف کنیم؛ نه آنکه مانند ظرف مسافر به پشت سر اندازیم و پس از انجام همه کارهای زندگی، آن را در نهایت کار قرار دهیم. چنانکه درباره مسافران قافله‌ها نیز چنین بود و پس از آنکه پول و اموال ارزشمند خود را مخفی می‌کردند تا از دسترس سارقان در امان باشد و پس از جاسازی مواد غذایی و پوشاک و وسایل خواب، در نهایت، قدح راکب را به پشت اسب یا شتر آویزان می‌کردند و برای آن ارزشی قائل نبودند. قرآن کریم کتاب زندگی است و باید در متن زندگی انسان عینیت یابد.
- ضمن سپاس فراوان، سخن پایانی خود را بیان کنید.
ان شاءالله خداوند متعال به همه توفیق بندگی واقعی را عنایت فرماید. همچنین، تمامی فعالیت‌ها و عناوین هر چه باشد و هر نعمتی که داریم، اولاً از جانب خداوند است چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه‏» (نحل/35) ثانیاً وقتي مطلوب است که در جهت بندگی خداوند قرار گيرد که در غير اين صورت همگي فقط اموری ظاهری خواهند بود. و ما التوفيق الا بالله و الحمد لله رب العالمين و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
انتهای پیام

captcha