به گزارش ایکنا؛ هفتمین گردهمایی سالانه کانون گفتوگو با حضور و سخنرانی مصطفی ملکیان و محمدمهدی مجاهدی، عصر دیروز، ۴ اسفندماه، در تالار شمس برگزار شد.
مجاهدی در این گردهمایی به توضیح ابعاد معرفتشناسانه گفتوگو پرداخت و اظهار کرد: گفتوگو امری دوسویه است. این دوسویه بودن صرفاً به معنای دوسویه بودن فیزیکی نیست. میتوانید با خودتان وارد گفتوگو بشوید. با وجود این در کاربرد متعارف، معمولاً گفتوگو با دیگری مرا است و وقتی از گفتوگو سراغ میگیریم در واقع از گفتوگو خود با دیگری سخن میگوییم. دیگری که از جهات مختلف با ما متفاوت است و این تفاوتها ممکن است کم یا زیاد باشد. هرچه تفاوتها بیشتر باشد گفتوگو معنادارتر است.
وی افزود: وقتی تفاوت به حداقل میرسد حاصل گفتوگو میشود «عزیزم گفتن و جانم شنیدن»؛ چون هر چه یک طرف گفتوگو بیان میکند را طرف دیگر تکرار میکند و بدین طریق، گفتوگو به یک نوع تکرار مکررات بدل خواهد شد. گفتوگو دقیقاً وقتی اهمیت پیدا میکند که به علل مختلف دوسویه گفتوگو تفاوتهایشان چشمگیر باشد و طرفین، ضمن اینکه تفاوتها را به رسمیت میشناسند، قبول دارند مسئلهای وجود دارد که بدون مشارکت قابل حل نیست.
مجاهدی با بیان اینکه گفتوگو یک وجه معرفتشناختی جدی دارد که میشود آن را در قالب کوشش نظاممند برای حل مسئله صورتبندی کرد، اظهار کرد: مسئلهای که بدون مشارکت قابل حل نیست. گفتوگو یک مسیر کلامی نیست که یکی از دو طرف بخواهد از طریق آن، دیگری را مجاب کند. گفتوگو شبیه تدریس نیست. وقتی از گفتوگو صحبت میکنیم از گفتوگوی اصیل صحبت میکنیم که اول و آخرش گشوده است؛ یعنی در آغاز گفتوگو برای هم شرط نمیگذاریم و نمیگوییم به شرطی گفتوگو میکنیم که تو به این شرایط وفا کرده باشی. در واقع گفتوگو با شرطگذاری شروع نمیشود.
وی با بیان اینکه گفتوگو پایان گشوده دارد و طرفین از پیش نمیدانند در آخر گفتوگو به چه نقطهای خواهند رسید، تصریح کرد: از این منظر گفتوگو پایان ندارد، اگرچه به لحاظ زمان و مکان، گفتوگو در یک نقطه قطع میشود، اما پایانش قابل پیشبینی نیست؛ بنابراین گفتوگو از جنس هدایت و راهنمایی هم نیست. از جنس تعیین تکلیف اختلافات حقوقی هم نیست؛ یعنی تحت مجموعه قوانین حقوقی تعیین تکلیف نمیشود، بلکه تکاپوی معرفتی است که از راه مبادله معنا، طرفین گفتوگو به نقطهای میرسند که موضع پیش از گفتوگوی هیچ کدام از آنها نیست. طرفین گفتوگو پیش از گفتوگو به پارهای از خطاهای خود واقف نبودند و در خلال گفتوگو به این دستاورد نائل شدهاند که خطاهای خود را بیابند و برای رفع آن بکوشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه گفت: اعتماد مفهومی چندلایه است و برخلاف ظاهرش، مفهوم آسانی نیست. دست کم یک مفهومی است که سه چهره دارد؛ البته این سه وجه با هم در تعارض نیستند، ولی برای درک هر کدام از آنها باید رویکرد متفاوتی را اتخاذ کرد. پس در درجه اول اعتماد نیاز به توضیح دارد. یکی از سه وجه اعتماد، وجه روانشناختی است که وجه بزرگ و برجستهای است. وقتی از اعتماد صحبت میشود ظاهراً مراد ما همین وجه روانشناختی است که جنبه شخصی دارد و ناظر به مشخصات قابل اندازهگیری نیست. اگر از ما سؤال شود اعتماد به چه معنا بیشتر یا کمتر شده است، معمولاً به استدلالهای خودارجاع میرسیم؛ مثلاً میگویم که قبلاً به فلان فرد بیشتر اعتماد داشتم، اما الآن کمتر اعتماد دارم. اگر سؤال شود چرا کمتر اعتماد داری به مجموعهای از خودکاویها میرسیم. در نهایت این سیر به نقطه ارجاعی بیرون از روان فرد دست نخواهیم یافت. این روان فرد است که از بیاعتمادی خسته شده است و غبار کدورت بر آن نشسته است. به این معنا اعتماد قابل دستکاری است؛ یعنی مثلاً تبلیغات رادیو و تلویزیون میخواهد شما را مخاطب قرار دهند تا در روان شما به یک کالای خاص اعتماد ایجاد کنند. این اعتماد در اغلب موارد کاذب است و حاصل تلقین و تبلیغ است.
وی تصریح کرد: اعتماد وجه مهم و برجسته معرفتشناختی هم دارد. در اینجا ارتباط اعتماد و گفتوگو برجسته میشود. اعتماد به معنای روانشناختی بر خلاف تصور اولیه ما شرط گفتوگو نیست و معلوم نیست برای گفتوگو خوب باشد؛ چون ممکن است سر از فریفته شدن دربیاورد و چشم و گوش ما را به پارهای از واقعیات ببندد، اما در مقام شناختی یعنی وقتی وارد تکاپوی شناختی میشویم و میخواهیم مسئلهای را بفهمیم و حل کنیم، اعتماد یک معنای مشخص، عملیاتی و واضحی دارد. از این نظر شما از بین دو انتخاب سراغ انتخابی میروید که نامش را میتوان اعتماد گذاشت. باید به این نکته توجه کرد که خردگرایان نقاد، نوعی خوشبینی را در کنار نوعی بدبینی برای گفتوگو تجویز میکنند. از نظر ایشان باید به نیت دیگری خوشبین باشیم و نباید سخن او را در حین گفتوگو حمل بر سوء نیت کنیم؛ یعنی تا جایی که ممکن است، این استراتژی را دائماً اعمال کنیم تا رفتار طرف گفتوگو ناشی از حسن نیت اوست؛ حتی اگر صورتبندی مناسبی نداشته باشد و برای ما آزاردهنده و پرخاشجویانه باشد.
مجاهدی ادامه داد: در عین حال، باید نوعی بدبینی معرفتشناختی را همواره حفظ کنیم. بدبینی به این معنا که ولو طرف گفتوگو شخص بزرگی باشد و قاطعانه سخن بگوید، اما محتوای سخن او را به صرف اینکه قانعکننده به نظر میرسد به سمع قبول نشنویم. یعنی استراتژی ما در قبال محتوای معرفتی سخنان دیگران باید بدبینانه باشد و بکوشیم آن را نقد کنیم. باید سعی کنیم اگر خطایی در آن سخن وجود دارد، آن را آشکار سازیم.
انتهای پیام