
با توجه به رعایت نشدن قانون کپیرایت که نوعی حفاظت قانونی از آثار فرهنگی و هنری به شمار میآید و در راستای توجیه لزوم پیوستن ایران به قانون جهانی کپی رایت که دارای جنبه شرعی نیز هست و در میان سکوت اصحاب فرهنگ و هنر با طرح موضوع علت اجرا نشدن کپی رایت در ایران به طور اخص در زمینه موسیقی به گفتگو با هنرمندان پرداختهایم. در همین زمینه با مجید اخشابی، خواننده موسیقی پاپ که فارغالتحصیل دکتری در رشته پژوهش هنر نیز هست، گفتگو کردهایم که شرح آن در ادامه میآید.
مجید اخشابی، خواننده موسیقی پاپ در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا؛ در رابطه با رعایت نشدن قانون کپیرایت در ایران گفت: کپیرایت در قالب قانون در ایران پذیرفته شده، ولی رسیدن به جواب این سؤال که چرا اجرا نمیشود؟ کار خبرنگاران است. باید سرنخ را پیدا کنند که مشکل و ایراد از کجاست، ولی جواب کلی که ما، هنرمندان، در پاسخ به این سؤال که چرا تا به حال این قانون در کشور به رسمیت شناخته نشده، میتوانیم بگوییم که اگر قرار باشد تمام ارگانها و مراکز هنری پایبند این قانون باشند، هزینهها و دستمزدهایی که باید پرداخت کنند، چند صد برابر الان میشود.
وی بیان کرد: در حال حاضر رسانه برای قطعهای که از یک هنرمند برای مدت و تعداد نامحدود پخش میشود هیچ هزینهای پرداخت نمیکند، در حالی که اگر قرار باشد طبق قانون کپیرایت عمل شود باید برای هربار پخش هزینهای را پرداخت کند و حقوق صاحب اثر را بپردازد، متأسفانه فعلاً با شرایط فرهنگی که حاکم است حتی برای تولید یک اثر هم بودجهای در نظر نمیگیرند چه برسد که بخواهند برای تکرار و بازپخش اثر، هزینهای پرداخت کنند.
مؤلف کتاب «نوازندگی در استودیو» با بیان اینکه پذیرش این قانون قطعاً برای ارگانها و رسانهها به صرفه نیست، افزود: در صورت رعایت این قانون، صاحب اثر باید بازای هر بار استفاده از اثرش، از تبعات مادی و معنوی آن بهرهمند باشد، مثلاً ممکن است اثر سی سال پیش تولید شده باشد و خالق اثر حتی در قید حیات نباشد، اما با توجه به قانون کپیرایت در صورت استفاده از اثر به هرحال باید به وارثین و به متعلقینش خیر و برکت برسد و این خیلی پدیده فرخندهای است.
وی یکی از دلایل عدم پیشرفت هنر در کشور به ویژه در حوزه موسیقی را همین به رسمیت نشناختن قانون کپیرایت برشمرد و گفت: هنرمند مجبور است تا آخر عمرش همچنان رکوردهای خودش را بشکند و خلاقیت به خرج دهد و اثری تولید کند که شگفتانگیز باشد و برای اینکه اگر این کار را نکند با مشکلات مالی مواجه است. شاید در غرب یک هنرمند فقط یک اثر مانند فیلم یا موسیقی تولید کند و تا آخر عمر از تبعات آن اثر بهرهمند شود، اما در ایران این گونه نیست. شاید به یک یا دو سال نکشد که اگر اثر بعدی تولید نشود دیگر غرامتی از اثر قبلی برای هنرمند باقی نمیماند و این باعث میشود که کار به سختی کشیده میشود.
وی اظهار کرد: یک هنرمند مگر چقدر میتواند در طول عمرش به خلاقیت دست بزند؛ مانند یک ورزشکار که وقتی قهرمان جهان میشود همیشه قهرمان جهان هست، ولی نمیشود انتظار داشته باشیم که یک ورزشکار سی سال قهرمان باشد و در صورتی که هرسال قهرمانیاش تمدید شد آن موقع برایش تبعات مادی قائل شویم. در حال حاضر در هنر مملکت ما این گونه است، هنرمندان باید همیشه تلاش کنند، هنرمندی که ۴۰ سال است سابقه دارد و به سن پیشکسوتی رسیده از هنری که آفریده و خلق کرده بینصیب است و بهرهای نمیبرد و کلاً مشروط به کار جدید است. این کار سختی است که در فضای موسیقی در ایران گریبانگیر همه هنرمندان است.
مدیرمسئول مرکز مهارتآموزی و آموزشگاه موسیقی همراز با تأکید بر به رسمیت شناختن قانون کپیرایت بیان کرد: ارگانهای هنری باید وارد عمل شوند و حمایت کنند. هنرمندها هیچ توقعی از حمایت ارگانها ندارند، آنها از ارگانها میخواهند که از هنر جدی، متعالی، سازنده و ارزشی حمایت کنند، اگر از هنر حمایت شود، اوضاع و شرایط بهبود مییابد.
وی همچنین به افول موسیقی در ایران و دلایل آن اشاره کرد و گفت: این موضوع مانند یک مثلث است که یکی از ضلعها و مهمترین آن، مردم هستند. مردم باید به نقطهای برسند که محتوا، ارزش، ماهیت و کارکرد اثر برایشان اهمیت پیدا کند و صرفاً از روی سرگرمی و خوشی به اثر هنری توجه نکنند. مردم باید به جایی برسند که آثار موسیقی را با وسواس انتخاب کنند، سلیقه مردم در حال حاضر در سطح خیلی نازل قرار دارد و راضی به هر اثری هستند که فاقد کیفیت محتوایی شعر و موسیقی و توحید است.
اخشابی با بیان اینکه ضلع دیگر هنرمندان هستند، تصریح کرد: به هرحال اگر شخصی هنرمند است تا به علم، درجهای از تحصیل، مهارت و سابقه نرسد واقعاً نباید به خودش حق ارائه اثر را بدهد، در غیر این صورت مثل این است که شخصی بدون اینکه در زمینهای صاحب علم و تجربه و سابقه باشد صرفاً براساس ذوقیات و دانش شخصی بخواهد در حوزه فضانوردی سخنرانی کند یا برای فضانوردی یک سمینار بگذارد و صدها هزار نفر بیایند و تأیید کنند. در واقع اکنون همچنین اتفاقی در هنر موسیقی رخ داده و وجدان شخصی هم وجود ندارد، افراد میدانند که هیچ چیزی از موسیقی نمیدانند، ولی به واسطه اینکه مردم استقبال میکنند و بازار خوبی وجود دارد، شانس خود را امتحان میکنند.
عضو کمیته تألیف کتب درسی هنرستانهای هنرهای زیبا افزود: ضلع سوم نهادهای نظارتی است که باید برای هنر ارزشی و متعالی ارزش قائل شوند و اساساً باز هم توقعمان این نیست که نهادهای نظارتی ارزش را از ضد ارزش تشخیص دهند، بلکه برای هنر ارزش قائل شوند. اگر نهادهای نظارتی کار خود را درست انجام دهند و با شیوه خوبی عمل کنند، کنترل خوبی صورت میگیرد. نهادهای نظارتی وظیفه شان آموزش مردم و اشاعه آثار مناسب و روشنگری است. اعتقادی به اینکه جلوی آثار نازل گرفته شود ندارم، همه آثار باید در دسترس مردم قرار گیرد، اما کمک به تشخیص بهتر مردم و ارتقای دانش عمومی آنها وظیفه نهادهای نظارتی است که متأسفانه سکوت کردهاند و نهایتاً اگر بخواهند حرکتی انجام دهند، بگیر و ببندهایی میکنند که بیشتر تأثیر منفی دارد. نهادها باید در راه ارتقای سطح علمی، هنری و فرهنگی مردم بکوشند و کاری کنند که مردم علاقهمند به شنیدن آثار بیارزش نباشند نه اینکه مانع کارشان شوند و این مثلث باعث شده که موسیقی ما سطحش به زیر آورده شود.
وی به دوران طلایی موسیقی ایران اشاره کرد و گفت: اگر دوران قبل از انقلاب مدنظر باشد، در زمینه موسیقی پاپ دهه ۵۰ سالیانی بوده که آثار درخشانی شکل گرفته و این آثار همچنان ماندگار است و هنوز استفاده میشود. بعد از آن دهه ۸۰ در موسیقی پاپ دههای بود که آثار خیلی خوبی در این سالها شکل گرفت و بعد از ۳۰ سال دوباره یک حرکت جدیدی در موسیقی پاپ اتفاق افتاد و آثار کیفیتر و ماندگارتری در این سالها تولید شد و موجب ایجاد جریانات مثبت در موسیقی شد که هنوز هم از این جریانات بهرهمند هستیم.
انتهای پیام