ایمان به صدق وعده الهی؛ عامل قدرت‌آفرینی در برابر دشمن
کد خبر: 3798221
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۶
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب/

ایمان به صدق وعده الهی؛ عامل قدرت‌آفرینی در برابر دشمن

گروه سیاسی ــ درباره استناد رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات‌شان به آیه 22 سوره احزاب، باید گفت دشمنی دشمن به واسطه ایمان مؤمنان به خدا، اسلام و رسول خدا(ص) است و مؤمنان حقیقی از رویارویی دشمن نه تنها دچار هراس نمی‌شوند بلکه با تقویت ایمان و باور به صدق وعده پروردگار، به پیروزی نهایی نیز می‌رسند.

به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با اعضای مجلس خبرگان رهبری در بینات‌شان به آیات زیادی از قرآن کریم استناد کردند که شامل آیات 1 تا 3 سوره نصر، آیه 17 سوره انفال، آیات 22 و 69 سوره احزاب، آیه 62 سوره یونس، آیه 78 سوره یوسف، آیات 42، 46 و 86 سوره طه، آیه 5 سوره صف، آیه 129 سوره اعراف و آیه 1 سوره ممتحنه است.

اما با توجه به موضوع مهم تحریم‌ها و فشارهای دشمن و تهدیدات نظامی امریکا علیه ایران در این گزارش تفاسیر آیه 22 سوره احزاب که ایشان در این رابطه  به آن استناد کردند، بیان می‌شود.

رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «در مواجهه با حوادث سخت مثل همین تحریم که یک حادثه‌ سخت است، یا فرض بفرمایید مثل حمله‌ نظامی، حرکت نظامی -اینها حوادث سختی است که از طرف دشمن ممکن است تحمیل بشود- اینجا هم خدای متعال دستور خودش را و روش درست را به ما یاد داده: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم ‌اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا. ما توقّع نداشتیم که حکومت اسلامی در دوران سیطره‌ مادیت و حکومت‌های مادی در دنیا به وجود بیاید و مادیون دنیا که همه قدرت‌های مادی را هم دارند، ساکت بنشینند تماشا کنند؛ معلوم بود که معارضه می‌کنند، معلوم است که اگر بتوانند تحریم می‌کنند، معلوم است که اگر بتوانند جنگ نظامی می‌کنند؛ ما باید کاری بکنیم که به فکر نیفتند این کارها را بکنند و اگر به فکر افتادند و اقدام کردند، سرکوب بشوند؛ وَالّا توقع اینکه دشمن به ما حمله نکند، توقع درستی نیست. بنابراین، این هم دستور الهی است».

متن و ترجمه آیه:

«وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا».

(امّا مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود).

علامه طباطبایی در باره این آیه در تفسیر المیزان بیان می‌دارد که «اين آيه وصف حال مؤمنين است كه وقتى لشكرها را مى بينند كه پيرامون مدينه اتراق كرده‌اند، مى‌گويند اين همان وعده‌اى است كه خدا و رسولش به ما داده، و خدا و رسولش راست مى‌گويند، و اين عكس‌العمل آنان براى اين است كه در ايمان خود بينا و رشد يافته‌اند و خدا و رسولش را تصديق دارند. به خلاف آن عكس‌العملى كه منافقين و بيماردلان از خود نشان دادند، آنها وقتى لشكرها ديدند به شك افتاده و سخنان زشتى گفتند، از همين جا معلوم مى‌شود كه مراد از مؤمنين آن افرادى هستند كه با خلوص به خدا و رسول ايمان آوردند.

(قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله ) - كلمه (هذا) اشاره است به آنچه ديدند، منهاى ساير خصوصيات، همچنان كه در آيه (فلما را الشمس بازغه قال هذا ربى ) كلمه (هذا) صرفا اشاره است به همين معنا. و وعده اى كه به آن اشاره كردند - به قول بعضى - عبارت بود از اينكه رسول خدا (ص) قبلا فرموده بود به زودى احزاب عليه ايشان پشت به‌هم مى‌دهند و به همين جهت وقتى احزاب را ديدند فهميدند اين همان است كه آن جناب وعده داده بود.
بعضى ديگر گفته‌اند: منظور از وعده مزبور آيه سوره بقره است، كه قبلا از رسول خدا (ص) شنيده بودند: (ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباساء و الضراء و زلزلوا حتى يقول الرسول و الذين آمنوا معه متى نصر الله الا ان نصر الله قريب ) و مى‌دانستند كه به زودى گرفتار مصائبى مى‌شوند، كه انبياء و مؤمنين گذشته بدان گرفتار شده، و در نتيجه دل‌هايشان دچار اضطراب و وحشت مى‌شود و چون احزاب را ديدند يقين كردند كه اين همان وعده موعود است، و خدا به زودى ياري‌شان داده و بر دشمن پيروزشان مى‌كند. اين دو وجهى است كه در باره وعده مذكور در آيه گفته‌اند، و حق مطلب اين است كه بين آن دو جمع كنيم، چون در آيه شريفه وعده را هم به خدا نسبت داده‌اند، و هم به رسول او و گفتند: (هذا ما وعدنا الله و رسوله).

جمله (و صدق الله و رسوله) شهادتى است از ايشان بر صدق وعده. (و ما زادهم الا ايمانا و تسليما)، يعنى ديدن احزاب در آنان زياد نكرد، مگر ايمان به خدا و رسولش، و تسليم در برابر امر خدا، و يارى كردن دين خدا، و جهاد در راه او را».

به عبارتی مؤمنین داشتن دشمن را نشانه صدق وعده الهی و صحت مسیر خود دانسته و ایمان‌‌شان به اسلام و پیامبر اکرم(ص) افزایش می‌یابد نه اینکه به ترس و دلهره بیفتند.

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه آورده است که «این آیه به بيان حال مؤمنان راستين پرداخته چنين مى‌گويد: (هنگامى كه مؤمنان، لشگريان احزاب را ديدند، نه تنها تزلزلى به دل راه ندادند بلكه گفتند اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده فرموده و طلايه آن آشكار گشته و خدا و رسولش راست گفته‌اند و اين ماجرا جز بر ايمان و تسليم آنها چيزى نيفزود (و لما راء المؤ منون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ايمانا و تسليما).

اين كدام وعده بود كه خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) وعده داده بود؟ بعضى گفته‌اند اين اشاره به سخنى است كه قبلا پيامبر (ص) گفته بود كه به زودى قبائل عرب و دشمنان مختلف شما دست به دست هم مى‌دهند و به سراغ شما مى‌آيند، اما بدانيد سرانجام پيروزى با شما است .
مؤمنان هنگامى كه هجوم (احزاب) را مشاهده كردند يقين پيدا كردند كه اين همان وعده پيامبر (ص) است گفتند: اكنون كه قسمت اول وعده به وقوع پيوسته قسمت دوم يعنى پيروزى نيز مسلما به دنبال آن است لذا بر ايمان و تسليم‌شان افزود.

ديگر اينكه خداوند در سوره بقره آيه 214 به مسلمانان فرموده بود كه آيا گمان مى‌كنيد به سادگى وارد بهشت خواهيد شد بى‌آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان براى شما رخ دهد؟ همان‌ها كه گرفتار ناراحتي‌هاى شديد شدند و آن‌چنان عرصه به آنان تنگ شد كه گفتند: يارى خدا كجا است؟ خلاصه اينكه به آنها گفته شده بود كه شما در بوته‌هاى آزمايش سختى آزموده خواهيد شد و آنها با مشاهده احزاب متوجه صدق گفتار خدا و پيامبر(ص) شدند و بر ايمان‌شان افزود.

البته اين دو تفسير با هم منافاتى ندارد، مخصوصا با توجه به اينكه يكى در اصل وعده خدا و ديگرى وعده پيامبر (ص) است و اين دو در آيه مورد بحث با هم آمده، جمع ميان اين دو كاملا مناسب به نظر مى‌رسد».

به عبارتی مؤمنان حقیقی در هنگامه هجمه دشمن به وعده رهبر الهی خود، پیامبر(ص)، ایمان بیشتری آورده و آن را آغازی بر پیروزی نهایی خود دانستند و این همان اهمیت پیوند امت و امامت را نشان می‌دهد که با ایمان و اعتماد به وعده‌های الهی می‌توان در برابر بزرگترین دشمنان نیز ایستاد و به پیروزی رسید.

رهبر معظم انقلاب نیز در بخشی از بیانات خود در تاریخ 19 مهر 1391 در جمع علما و روحانیون خراسان شمالی در تشریح این آیه می‌فرمایند: «در جنگ احزاب، از همه طرف حمله کردند. در جنگ بدر یک گروه بودند، در جنگ احد یک گروه بودند، در جنگ‌های دیگر قبائلِ کوچک بودند؛ اما در جنگ احزاب، همه قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودی‌هایی هم که همسایه‌ پیغمبر بودند و امان‌یافتهی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند. اگر بخواهیم این را با امروز مقایسه کنیم، یعنی آمریکا با آنها مخالفت کرد، انگلیس مخالفت کرد، رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، فلان رژیم مرتجعِ نفتخوار مخالفت کرد. پول‌هاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دل‌ها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره (احزاب) می‌فرماید: «و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا»؛ مردم را می‌ترساندند. الان هم همین جور است. الان هم یک عده‌ای مردم را می‌ترسانند: آقا بترسید. مقابله‌ با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در می‌آورند! آن جنگ نظامی‌شان، این تحریم‌شان، این فعالیت‌های تبلیغی و سیاسی‌شان. در آخر این سوره باز می‌فرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم». مرجفون همین‌هایند. در یک چنین شرایطی، شرح حال مؤمن این است: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»؛ ما تعجب نمی‌کنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمن‌ها سراغ‌تان می‌آیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند. «و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما»؛ ایمان‌شان بیشتر شد. منافق، ضعیف‌الایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونی‌اند - وقتی دشمن را می‌بینند، تنشان مثل بید می‌لرزد؛ بنا می‌کنند به مؤمنین باللّه و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن: آقا چرا اینجوری می‌کنید؟ چرا کوتاه نمی‌آیید؟ چرا سیاست‌تان را اینجوری نمی‌کنید؟ همان کاری که دشمن می‌خواهد، انجام می‌دهند. اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق می‌گویند: ما تعجبی نمی‌کنیم؛ خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله».

حجت‌الاسلام و المسلمین قرائتی در تفسیر نور نیز نکاتی درباره این آیه بیان کرده که به شرح ذیل است:
1ـ ايمان عامل قدرت است. رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا ...
2ـ منافقان، دشمنى را كه حضور ندارد، حاضر مى‌پندارند؛ «يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا» ولى مؤمنان، دشمنان موجود و مهاجم را ناچيز مى‌شمرند. وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ‌ ...- هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ‌
3ـ هجوم دشمنان متحد، براى مؤمن غير منتظره نيست. «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ»
4ـ سخن رسول خدا، همان سخن خداست. «وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
5ـ پيامبر اسلام (ص) مسلمانان را از وقوع جنگ احزاب باخبر نموده بود. «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
6ـ مؤمنان، تحقق وعده‌هاى خدا و رسولش را حتمى مى‌دانند. «وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ‌- صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
7ـ جبهه و جنگ براى مؤمن، بستر رشد و ترقّى است. «ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً»
8ـ مؤمنان، از تعداد و تشكل دشمنان نمى‌ترسند. «ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً»
9ـ ايمان و تسليم داراى درجات و مراتبى است. «ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً»
10- تحقق يافتن وعده‌هاى خدا و رسول، بر ايمان مؤمنان مى‌افزايد. وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ‌ ... ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً

به عبارتی از این آیه به طور خلاصه می‌توان این چنین فهمید که دشمنی دشمن با شما طبیعی و به واسطه ایمان شما به خدا، اسلام و رسول خدا(ص) است و خواهی نخواهی دشمن با انواع شیوه‌ها به سراغ شما می‌آید و تنها ایمان و باور به صدق وعده الهی عامل قدرت‌آفرین در مقابل دشمنان است.

انتهای پیام

captcha