حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفتوگو با ایکنا؛ به ارزیابی روند الگوسازی فرهنگی در کشور پرداخت و گفت: موضوع مدیریت فرهنگی هنوز در کشور به عنوان یک علم پذیرفته نشده است و تحولات فرهنگی روند طبیعی خود را طی میکند؛ در این میان تأثیر فرهنگی که از خارج وارد کشور میشود رو به افزایش است و عوامل انتقالدهنده فرهنگ از نسل گذشته به نسل آینده نیز رو به تضعیف است.
وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری برای آنکه ما را از این انفعال خارج کنند، مکرراً بر ضرورت تحول در مدیریت فرهنگی تأکید میکنند و در قالب مهندسی فرهنگی آن را بیان میکنند، اظهار کرد: نخبگانی که در حوزه فرهنگ صاحبنظرند نیز براساس گزارههای سایر جوامع اظهارنظر میکنند و معتقدند که دولتها نباید در فرهنگ مداخله کنند.
بنیانیان تلاشهای مرتبط با مدیریت تحولات فرهنگی در جامعه را محدود به چند دستگاه فرهنگی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی دانست و گفت: بدین ترتیب نقش مداخله فرهنگی آگاهانه روز به روز در حال محدود شدن است، چراکه بخش ناخودآگاه تحولات فرهنگی در جامعه از طریق فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و انتظامی انجام و منجر به تغییر باورها و ارزشها در جامعه میشود.
وی گفت: برای مثال فعالیتهای وزارت راه و شهرسازی در ایجاد مسکن، جانمایی، بزرگ شدن شهر، مهاجرت و تغییرات فرهنگی تأثیرگذار است، اما ناشناخته مانده است. نظام مالیاتی فقط به تأمین منابع برای دولت نمیپردازد، بلکه در کاهش اعتماد مردم به حاکمیت و تخریب مشروعیت نظام پیامدهای فرهنگی دارد. این تأثیر غیرمستقیم با کاهش فعالیتهای مستقیم فرهنگی همراه و سبب بروز ناهنجاری در عرصه فرهنگ میشود.
بنیانیان با اشاره به این تفکر غلط که میتوان برای فرهنگ همچون اقتصاد مسئول انتخاب و آن را محاکمه کرد، گفت: با این تفکر نظام رسانهای در تحولات فرهنگی در پی مسئول است، در حالی که تحولات فرهنگی محصول فعالیت تکتک افراد و سازمانهاست و در این میان صرفاً جنس و میزان مداخله آنان متغیر است.
وی به بیان راهکار برای مقابله با تحولات فرهنگی که از خارج وارد کشور میشود و بخشی مستقیم و بخشی مربوط به جهانی شدن است پرداخت و تصریح کرد: هرچه تکنولوژیها و فناوریهای جدید توسعه مییابد، به دلیل ضعف در مدیریت فرهنگی، اوضاع نابهنجارتری در جامعه به لحاظ فرهنگی ایجاد میشود. در این میان رسانههای داخلی برای آنکه توجه مردم را از ماهوارهها کم کنند، همان سبک را اقتباس میکنند و بخشی از آن را با متناسب کردن با معیارهای فرهنگی جامعه به مخاطب ارائه میدهند. در این میان افراد مورد علاقه مردم همچون بازیگران، ورزشکاران و هنرمندان ابزاری برای جلب توجه به رسانه میشوند و سلبریتیها به الگوهای فرهنگی تبدیل میشوند.
وی ادامه داد: پیش از محکوم کردن برخی سلبریتیها به الگوهای نامناسب فرهنگی باید از خود بپرسیم که چرا تحولات مربوط به مساجد آنچنان کند و دچار عدم رشد است که این مکان را به پاتوق جوانان محل و دورهمی افراد متدین تبدیل نکرده و به الگوسازی نپرداخته است. در این میان نقش نظام حوزه و روحانیت قابل توجه است.
وی به فعالیت حدود 110 هزار مدرسه در کشور اشاره کرد که کارکرد آگاهانه تربیتی آنان روز به روز در حال کاهش است و گفت: نه تنها دولتها به اهمیت نقش آموزش و پرورش در فرهنگسازی بیتوجهی کردهاند، بلکه مردم هم در مواجهه با مدرسه، مطالبه کارکرد تربیتی ندارند و صرفاً به نمره، کارنامه و قبولی در کنکور میاندیشند.
بنیانیان ادامه داد: والدین هم برای خودشان مسئولیت فرهنگی متصور نیستند و هم از مدرسه چنین مطالبهای ندارند؛ بنابراین مدرسه به سمت بیتوجهی به امر تحول فرهنگی میرود، در صورتی که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر بازگشت کارکرد تربیتی به مدارس تأکید شده است و فعالیتهای مختلف فرهنگی، هنری، مشاورهای و آموزشهای کاربردی باید در قالبهای جذاب و بانشاط ارائه شود تا کودکان و نوجونان از رسانههای خارجی دل بکنند و به مدرسه محل رجوع کنند.
وی به یک تصور غلط عمومی در کشور پرداخت و تصریح کرد: پس از انقلاب با این تصور که حکومت مبتنی بر نظام اسلامی است، مسئولیتهای فرهنگی شخصی خودمان را فراموش و واگذار به حکومت کردیم. خانواده مسئولیت خود را به مدرسه و مدرسه به رسانه واگذار کرد. رسانه هم برای حفظ مخاطب و رقابت با ماهواره از روشهای نمایشی استفاده کرد که سبب بروز و ظهور بیش از حد سلبریتیها و جدا شدن روح کار فرهنگی از رسانه شد.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی معتقد است: اگر اراده اعمال مدیریت فرهنگی در دولتها و نهادهای غیردولتی به وجود بیاید، جای نگرانی باقی نخواهد ماند، چرا که با گنجینهای اسلامی مواجهیم که میتواند راه صحیح را به ما نشان دهد. مساجد همچنان قابل بازسازی و احیاست، چرا که هنوز با وجود تلاش دشمن، مردم به روحانیت علاقهمندند. این ظرفیتها در کشور وجود دارد، اما ارادهای برای مدیریت فرهنگی نیست.
بنیانیان در پایان یادآور شد: این مردمسالاری ناقصی را که تجربه میکنیم، در درون خود بیتوجهی به فرهنگ را با خود به همراه دارد، به طوری که مجلس از وزرا برای چرایی آسیبهای فرهنگی موجود بازخواست نمیکنند.
انتهای پیام