جواد منصوری، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تاریخنگاری واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ گفت: این واقعه اتفاقی بسیار مهم در یک قرن گذشته است. شاید خیلیها هنوز عمق اتفاقی را که در آن روز واقع شد، درک نکردهاند و به عبارت دیگر تصورشان از واقعه ۱۵ خرداد این است که در آن روز قیامی رخ داد و سرکوب شد. در حالی که واقعیت قضیه این نیست و واقعاً رژیم شاه و دولتهای حامی او همین تصور را داشتند و به همین دلیل شکست خوردند.
وی افزود: آنها تصورشان این بود که بعد از ۱۵ خرداد بر کشور مسلط شدهاند، در حالی که کلید جریان انقلاب و قیام مردم در ۱۵ خرداد سال ۴۲ زده شد. به همین دلیل حضرت امام(ره) این روز را مبدأ انقلاب نامیدهاند و این نکته بسیار ظریفی دارد. در کتاب «قیام ۱۵ خرداد» به تفصیل ثابت کردهام که چه اتفاقی در آن روز رخ داد و سبب شد این روز مبدأ انقلاب شود.
منصوری با بیان اینکه تاریخنگاران به این پدیده به شکل تاریخی و سیاسی نگاه میکنند و به همین جهت نمیتوانند اهمیت این مسئله، نقش و اثرگذاری آن را دریابند، ادامه داد: تاریخنگاران خارجی که قیام ۱۵ خرداد را صرفاً یک شورش شکستخورده تحلیل میکنند. در داخل هم کسانی که تفکرات مارکسیستی، ملیگرایی و غیراسلامی دارند، تقریباً همین نظر را دارند. مثلاً حزب توده در تحلیل ۱۵ خرداد به صراحت میگوید که روحانیون و خردهبورژواهای ایران، همان اصناف، کسبه و...، میخواستند در مقابل برنامه آزادی و اصلاحات شاه مقابله کنند که شکست خورد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: عده دیگری تحلیل میکنند که چون شاه میخواست جامعه ایران را مدرنسازی کند و اینها مخالف آن بودند، قیام کردند و شاه برنامه مدرنسازی را ادامه داد. این تحلیلهایی بود که مخالفان داشتند، اما طبیعتاً امام و جریان اسلامی و متدین ایران قضیه ۱۵ خرداد را کاملاً اعتقادی و یک جریان تاریخساز تلقی میکنند؛ از این رو کتابهای زیادی قبل از پیروزی انقلاب در مورد ۱۵ خرداد نوشته شد.
وی در پاسخ به این سؤال که مؤسسات و مراکزی که درباره تاریخنگاری وقایع انقلاب و ۱۵ خرداد قدمی برداشتهاند نگاهشان در تدوین منابع و تاریخنگاری یکجانبه بوده است؟ بیان کرد: مراکز گوناگون در زمینه تاریخنگاری معاصر از ابعاد مختلف کار کردهاند، مثل خاطرهنویسیها که اصطلاحاً به آن تاریخ شفاهی میگویند یا مستندسازیها براساس اسناد گذشته تاریخ نوشته میشود. همچنین تجزیه و تحلیل تحولات براساس نقد رژیم پهلوی و از دید جریانات خارج از کشور انجام میشود؛ البته بعضی کتابها در این زمینه مقداری ابعاد متفاوت را دیدهاند، مثلاً دو جلد کتاب «قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد» نوشته خودم است که حدود ۸۰۰ صفحه سند از دستگاههای رژیم در مورد مسائل مختلف را بیان میکند. در ضمن نظرات امام و سایر رهبران نهضت و گزارشهای رسانههای داخلی، خارجی و ... در آن هست. بنابراین اشکالی در این مسئله نمیبینم که نگاه یکجانبه وجود داشته باشد. نهایتاً ممکن است مثلاً برخی آثار تکبعدی باشد، مانند حوزه هنری که دقیقاً روزنگار نوشته و این برای کسانی که میخواهند کار تحلیلی کنند بسیار خوب است.
نخستین فرمانده سپاه پاسداران درباره اینکه برخی معتقدند وقتی از رخدادی فاصله میگیریم، میتوانیم با نگاه واقعبینانهتری آن را تحلیل و بررسی کنیم و در مورد قیام ۱۵ خرداد هم این گونه است؟ بیان کرد: با این دیدگاه خیلی موافق نیستم و این دیدگاه را معمولاً کسانی بیان میکنند که معتقدند نباید درباره وقایع جاری صحبت کنیم. حتی باید بگذاریم تمام عوامل و جریانهای تأثیرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی از صحنه خارج شوند و حتی بمیرند و بعد شروع به نوشتن کنیم و از این رو بعضی از استادان تاریخ میگویند که هنوز دوره تاریخنگاری پهلوی شروع نشده است، زیرا تعدادی از افراد این دوره هنوز در قید حیات هستند و باید بگذاریم آنها هم مرحوم شوند، بعد تاریخنگاری را شروع کنیم. با این فکر اصلاً موافق نیستم و به نظر من اینها نمیخواهند موضعگیری و تحلیل عمیق خودشان را از تحولات جاری بیان کنند؛ از این رو میخواهند اینها از صحنه خارج شوند و بعد هرچه دلشان خواست بگویند و کسی هم نباشد که بگوید حرفشان درست یا غلط است.
وی با بیان اینکه شاید این مسئله از این باب مطرح میشود که برخی اسناد و مدارک آزادسازی شود تا بتوانیم تحلیل درستی را ارائه دهیم، اظهار کرد: وقتی میخواهیم بیشتر به جزئیات و حوادثی که معلوم نیست در روند کلی تحولات هم چندان نقشی داشتهاند بپردازیم، این مسئله میتواند ما را در تحلیل وقایع تاریخی به عقب بیندازد، اما در مورد کلیت کار نمیتوانیم به این شیوه عمل کنیم، مثلاً یک هفته پس از ۱۵ خرداد بررسی کنیم که شرکتکنندگان در این تظاهرات چه کسانی بودند، شعارشان چه بود و از چه کسی حمایت میکردند، علیه چه کسی حرف میزدند، مسیرهای رفتوآمد و مکانهای مستقر شدندنشان کجا بود. اما میتوانیم درباره ماهیت شعار آنها بحث کنیم که شعارشان «مرگ بر شاه» یا «مرگ یا خمینی» و «هیهات من الذله» و «اصلاحات آمریکایی محکوم است» بود.
منصوری ادامه داد: کاملاً معلوم است که مردم چه میگویند و چه میخواهند. نمیتوانیم بنشینیم تا تمامی ۱۵ خردادیها مرحوم شوند و بعد بررسی کنیم اینها چه میخواستند. محتوای شعارشان بیانگر خواسته آنهاست. اما اینکه چند نفر در تظاهرات بودند و یا چند نفر کشته و دستگیر شدند، این میتواند نوسان داشته باشد و ممکن است هیچ وقت هم دقیق روشن نشود، زیرا بسیاری از مجروحان در خانههایشان معالجه شدند و اصلاً به بیمارستان مراجعه نکردند؛ چراکه دستگیر و زندانی میشدند.
وی درباره شرایط سیاسی فعلی در کشورمان و اهمیت بازخوانی و تحلیل قیام ۱۵ خرداد افزود: در روز ۱۵ خرداد اتفاق فوقالعاده مهمی رخ داد که از دید رژیم و حامیان دولتهای خارجی آن مخفی ماند و آن این بود که در این راستا ترکیبی به وجود آمد که تا امروز ادامه دارد و تا زمانی که این ترکیب باشد، حرکت اسلامی و قیام و نهضت انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت. در روز ۱۵ خرداد سه عنصر به هم رسیدند و متحد شدند که عبارتاند از مردم متحد، اسلام با تفکر شیعی و عاشورا و شهادت، رهبری مرجعیت دینی و سیاسی. یعنی مردم متحد و مؤمن و آگاه در صحنه به رهبری امام خمینی(ره) این حرکت را شروع کردند و تا زمانی که مردم با این وحدت و مکتب و رهبری همراه هستند، انقلاب پایدار میماند.
نخستین فرمانده سپاه پاسداران در پاسخ به این سؤال که آیا به نظرتان نقشه راه مشخصی برای تاریخنگاری انقلاب اسلامی در کشور داریم؟ گفت: اگر بگویم در جایی درباره این قضیه کار شده، خیلی جواب مطمئنی نیست، اما تقریباً در مرکز اسناد انقلاب اسلامی فعالیتهایی انجام شده است و اکنون فهرستنامهای داریم که از مشروطیت تا انقلاب اسلامی به صورت فهرست دقیق نوشته شده و براساس آن، طرح تحقیقاتی تعریف کردیم و نزدیک به هزار طرح چاپ و منتشر شده است. این موضوع باید قدری بررسی شود، اما کار جدیدی شروع شده که به نظر میرسد چند سال آینده جواب دهد و آن تدوین طرح جامع تاریخ معاصر است که امیدوارم به نتیجه برسد.
انتهای پیام