به گزارش ایکنا؛ بیستوسومین همایش بزرگداشت ملاصدرا، امروز، 22 خرداد، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در مجتمع آدینه برگزار شد.
غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه در این همایش با موضوع «ایران، سرزمین حکمت نبوی» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: در ادیان غیرابراهیمی کلمهای برای پیامبر و رسول ندارند و آنها پیامبر را حکیم میگویند. مسلمانان چین وقتی کتابی در مورد رسول خدا(ص) نوشتند، نمیدانستند که چطور از ایشان نام ببرند. لذا در کتب خود پیامبر را به عنوان حکیم بزرگ معرفی کردند و همچنین کنفوسیوس و ... را نیز به عنوان حکمای بزرگ میشناسند.
تلقی ایرانیان از دین، حکمت بوده است
وی تصریح کرد: در ایران دو دین بزرگ وجود داشته است؛ یکی زرتشت و یکی نیز اسلام که این دو دربردارنده حکمت نبوی هستند و تلقی ایرانیان نیز از دین به طور کلی حکمت بوده است. البته اگر آن نفوذ و تأثیر عوامل غیرایرانی را کنار بگذاریم که اینها قائل به اصالت قدرت، اراده، ایمان بودند، نه اینکه قائل به اصالت حکمت باشند. بنابراین ایرانیان به دنبال حکمت بودند و کار به ملاصدرا و حکمت متعالیه رسیده است.
اعوانی در ادامه بیان کرد: این جریان حکمت نبوی، بزرگترین سرمایه ما است و برخلاف جریانی است که در غرب وجود دارد که در آنجا دین با حکمت ارتباطی ندارد و فلسفه نیز سکولار است، اما نکته قابل تأمل توجه به خصوصیات این حکمت نبوی و تفاوت آن با حکمت رسمی است. آنچنان که در حکمت زرتشت و دین اسلام دیده میشود، تمامی ابعاد وجود انسان، فرهنگ و تمدن اسلامی تحت تأثیر این حکمت هستند؛ یعنی از ادبیات، سیاست، شعر، ادب، جهانشناسی و ... همگی تحت تأثیر این حکمت قرار دارند و این برخلاف فلسفههای رسمی است که ممکن است تصوراتی در ذهن باشد، اما در زندگی انسان تأثیر چندانی نگذارد.
این مدرس برجسته فلسفه تصریح کرد: افلاطون حکیم بزرگی بود و در مدینه فاضله خود شعرا را نفی کرده است، اما قرآن سورهای به نام شعرا دارد. البته شعر نیز شامل همه انواع هنرها میشود، اما خداوند در سوره شعرا شاعران را دو دسته کرده و میفرماید: «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ * وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ». بنابراین برای اهل هنر سه شرط گذاشته که عبارت است از ایمان، عمل صالح و ذکر کثیر و با لحاظ این سه بخش مولانا، حافظ، سعدی و ... پدید آمدهاند. بنابراین معماری و تمام صنایع ما تحت تأثیر حکمت هستند و تمام صنایع ما تحت تأثیر حکمت الهی بوده است. بزرگترین دستاوردهای هنری ما نیز تحت تأثیر حکمت الهی بوده است. لذا این حکمت حکمت تحقیقی است که در زرتشت و اسلام دیده میشود.
طبق آیات قرآن زرتشت پیامبر بود
اعوانی در ادامه افزود: در مورد زرتشت اشتباهاتی نیز رخ داده است و الان باید مجدداً به داوری بنشینیم و ببینیم که برخی از افرادی که زرتشتیان را مجوس دانستهاند، بر چه اساسی چنین نظری دادهاند. از آیات قرآن برمیآید که زرتشت رسول بوده است. برای نمونه خداوند میفرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيم». همچنین آیا از میان 124 هزار پیامبر، یک نفر نصیب ایران نبوده است؟ معتقدم که بوده است. در آیه دیگری نیز فرمود برای هر امتی رسولی وجود دارد و این آیات اقتضا میکند که ایرانیان نیز پیامبر داشتهاند، اما متأسفانه اعراب متعصب اینها را مجوس نامیدهاند. البته مجوس نیز اهل کتاب هستند، اما در زمان بنیامیه گفتند که اینها مجوس هستند.
آیین زرتشت بر فضایل فردی و اجتماعی تأکید دارد
چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: دلیل دیگر اینکه قرآن برای رستگاری همه ادیان شروطی را قرار میدهد و از طرف دیگر در بسیاری از جهات نیز زرتشت با اسلام شباهت دارد. برای نمونه تأکید بر توحید محض و دوری از بتپرستی است که در میان ادیان غیرابراهیمی تنها دینی است که بت نداشتهاند. علاوه بر این، در آیین زرتشت بر فضایل فردی و اجتماعی، مسئله حکومت و نظریه اختیار انسان نیز تأکید میشود.
وی بیان کرد: همچنان که تأکید بر معاد و برزخ و فرشتهشناسی نیز بسیار مهم است که عالم بر پایه فرشتگان است. یکی دیگر از مسائلی که بر آن تأکید میشود نیز عبارت است از اهریمن، یعنی شیطان است که شیطان نیز مخلوق است، یعنی در دین زرتشت، وجود اهریمنی مانند شیطان، آغاز و انجام دارد و دیگر اینکه آنها نیز دانشمندان بزرگی داشتند که معروف به مغان بودند و حتی زرتشت نیز به عنوان یک حکیم بزرگ مطرح بوده است.
اعوانی در ادامه افزود: ایرانیان در تشکیل حکومت نیز شهره آفاق بودهاند. همچنین از دیگر نکات قابل توجه این است که دین زرتشت نیز دارای دورههای مختلفی بوده است؛ از جمله دوره اشکانیان که اوستا ترجمه شد و احیای آن در زمان شاپور اول بود و در زمان انوشیروان نیز این دین احیا شد.
اسلام و حکمت قرآنی جهانیاند
این مدرس برجسته فلسفه ضمن اشاره به وضعیت حکمت در اسلام تصریح کرد: قرآن و اسلام یک دین جهانی محسوب میشود. در دینشناسی نیز تقسیماتی از دین وجود دارد. به این صورت که گفته میشود ادیانی داریم که به یک نژاد و سرزمین تعلق دارند و ادیانی نیز وجود دارد که جهانی هستند. برای ادیان دسته اول میتوان یهود را مثال زد که برای همین قوم است. البته ادیان نیمهجهانی نیز داریم که میتوان به بودا اشاره کرد، اما اسلام تنها دینی است که تمام رسل و کتب الهی را تأیید میکند و همچنین یک دین جهانی است. بنابراین حکمت قرآنی نیز حکمت جهانی است و همین مسئله باعث شده که مسلمانان به دنبال حکمتها بروند.
وی در ادامه افزود: اینکه مسلمانان دنبال حکمت یونان رفتند، بسیار کار خوبی انجام دادهاند که علوم نقلی و شعر را رها کردند و علوم عقلی را گرفتند. بنابراین این مسئله باعث شد که مسلمانان حکمت را در همهجا جستو جو کنند و نکته قابل توجه این است که این سنت و حکمت فقط در ایران ادامه یافته است. در کشورهای دیگر شرایط به این صورت است که آنها فقط اصول عقاید اشعری و ... را دارند، اما در این کشورها از فلسفه خبری نیست و هیچ کشوری غیر از ایران فلسفه ندارد.
حکمت مشرقیه حرکت به سمت حکمت نبوی است
اعوانی تصریح کرد: فارابی مدینه فاضله را دارد که مدینه نبوی است و رئیس مدینه فاضله را امام میداند و معتقد است که باید معنای کتاب را از قائم به کتاب بپرسیم که این شخص امام معصوم است. لذا این مسئله از مسائل بسیار مهم است که البته ابنسینا نیز در این مسائل دقتهای زیادی داشته و قدمهای بزرگی برداشته است. بیش از 20 کتاب در مورد حکمت نبوی و قرآنی دارد و همان آیه نور و آیات فاتحه الکتاب و سورههای دیگر نیز از سوی ملاصدرا شرح داده شده است که البته این کار در عصر ما، مبدأ کار علامه طباطبایی شده است. علاوه بر این باید توجه داشته باشیم که حکمت مشرقیه نیز حرکت حکمت به سمت حکمت نبوی است.
وی در ادامه افزود: سهروردی نیز بسیار سهم مهمی در حکمت اسلامی دارد و معقتد است که هر نفسی، بهرهای از نور الهی دارد و میگوید خداوند نیز بخیل نیست و در واقع به حکمت ولوی اهمیت میدهد. همچنین سهرودی حکمت خسروانی را مطرح کرده است و نکته قابل تأمل دیگر نیز این است که مبدأ حکمت ادریس است. در واقع ادریس همان هرمس پیامبر بوده است. او کسی بود که واسطه خدا و مردم بوده و مسلمانان از او به ادریس نام میبرند و قرآن نیز در موردش فرمود: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْريسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا» بنابراین مبدأ حکمت یک پیامبر بوده است.
نقش مهم عارفان در بیان حکمت قرآنی
این استاد برجسته فلسفه در انتهای سخنان خود به نقش عارفان در بیان حکمت قرآنی اشاره و در این زمینه بیان کرد: یک مسئله دیگر حکمت عرفانی است که عارفان نیز در این زمینه و بیان حکمت قرآنی سهم بسزایی دارند. تحولی نیز در دوره ملاصدرا ایجاد شد که فقه به سمت حکمت رفته است و بعد از اینها، فقهای حکیم داشتهایم. البته ابنسینا نیز اینطور بوده است، اما کسانی که به فقه و حکمت معروف هستند، بعد از او زیاد میشوند و این در غیرتشیع وجود ندارد. لذا همه جریانها در حکمت متعالیه خلاصه شده است. یکی از خصوصیات فرهنگ ما نیز این است که هر کجا مرکز قدرت بوده، مرکز حکمت میشده است و در نهایت امیدوارم که قدر این حکمت را بدانیم که دنیای امروز تشنه این حکمت است.
انتهای پیام