«مردی برای همیشه»؛ روایتی از زندگی امام موسی صدر
گروه ادب ــ «مردی برای همیشه»، نمایشنامهای است که شهرام کرمی زندگی امام موسی صدر از مرحله تولد تا ربوده شدن وی را در هفت صحنه برای نوجوانان به رشته تحریر درآورده است.
به گزارش ایکنا، «مردی برای همیشه» نمایشنامهای است که شهرام کرمی، زندگی امام موسی صدر از مرحله تولد تا ربوده شدن وی را در هفت صحنه برای نوجوانان به رشته تحریر درآورده است. اذان برای موسی، یک شاخه گل برای پروین، روزگار صور، اولین شهید، گفت‌وگو با سنگ، آزادی را باور کن و مردی برای همیشه عناوین هفت صحنه این نمایشنامه هستند.
شهرام کرمی، مدیر مرکز هنر‌های نمایشی، پیشتر در مراسم رونمایی از این اثر گفته بود: این کتاب جزء آثار پرافتخار من است، زیرا برای نوشتن آن میل فراوانی داشتم. اگر قرار باشد از مجموعه آثارم یکی را انتخاب کنم و بگویم به کدام وابسته هستم، «مردی برای همیشه» جزء آثاری است که واقعاً با عشق آن را نوشتم و از آن همیشه به نیکی یاد خواهم کرد.
وی ادامه داده بود: آشنایی من به امام موسی‌صدر از دوره کودکی آغاز شد. عکسی در منزل ما از ایشان وجود داشت که دستشان زیر چانه بود و من همیشه چهره نورانی این مرد مؤمن در خاطرم هست و همیشه فکر می‌کردم امام موسی صدر امام حاضر ماست. از همان روز‌ها وابسته او شدم و یکی از ویژگی‌هایش جمال نورانی‌اش است.
در بخشی از این نمایشنامه آمده است: «امروز جمعه چهارده خرداد سال هزار و چهارصد خورشیدی برابر با بیست‌وچهار رجب سال هزار و چهارصد و چهل‌وسه قمری من سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین صدر از اهالی ایران و ساکن لبنان در این زندان با دیوار‌های بلند برای شما نامه می‌نویسم. من امروز نودوسه ساله می‌شوم و تولد خود را در این ظلمت و تاریکی به امید دیدن آفتاب جشن می‌گیرم. می‌دانم هنوز کسانی چشم‌انتظار من هستند و من با صدای بلند فریاد می‌زنم که موسی صدر زنده است. با ایمان به وعده خدا یقین دارم به زودی آفتاب را خواهم دید. در این زندان بشارت خداوند بر ایوب پیامبر را به یاد می‌آورم و روز‌های روشن را انتظار می‌کشم.»
شهرام کرمی، مدیر مرکز هنر‌های نمایشی، پیشتر در مراسم رونمایی از این اثر گفته بود: این کتاب جزء آثار پرافتخار من است، زیرا برای نوشتن آن میل فراوانی داشتم. اگر قرار باشد از مجموعه آثارم یکی را انتخاب کنم و بگویم به کدام وابسته هستم، «مردی برای همیشه» جزء آثاری است که واقعاً با عشق آن را نوشتم و از آن همیشه به نیکی یاد خواهم کرد.
وی ادامه داده بود: آشنایی من به امام موسی‌صدر از دوره کودکی آغاز شد. عکسی در منزل ما از ایشان وجود داشت که دستشان زیر چانه بود و من همیشه چهره نورانی این مرد مؤمن در خاطرم هست و همیشه فکر می‌کردم امام موسی صدر امام حاضر ماست. از همان روز‌ها وابسته او شدم و یکی از ویژگی‌هایش جمال نورانی‌اش است.
در بخشی از این نمایشنامه آمده است: «امروز جمعه چهارده خرداد سال هزار و چهارصد خورشیدی برابر با بیست‌وچهار رجب سال هزار و چهارصد و چهل‌وسه قمری من سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین صدر از اهالی ایران و ساکن لبنان در این زندان با دیوار‌های بلند برای شما نامه می‌نویسم. من امروز نودوسه ساله می‌شوم و تولد خود را در این ظلمت و تاریکی به امید دیدن آفتاب جشن می‌گیرم. می‌دانم هنوز کسانی چشم‌انتظار من هستند و من با صدای بلند فریاد می‌زنم که موسی صدر زنده است. با ایمان به وعده خدا یقین دارم به زودی آفتاب را خواهم دید. در این زندان بشارت خداوند بر ایوب پیامبر را به یاد می‌آورم و روز‌های روشن را انتظار می‌کشم.»
انتهای پیام
