حمید فدایی دهچشمه، جامعهشناس و مدرس دانشگاه پیامنور شهرکرد، در گفتوگو با ایکنا از چهارمحال و بختیاری، در خصوص علت اصلی نداشتن تمایل به ازدواج از سوی بسیاری از دختران و پسران، اظهار کرد: مواردی نظیر استقلال مالی، بالا رفتن سطح تحصیلات، اطلاع و آگاهی در خصوص نیازها و مدرنیته شدن دنیای امروزی میتواند به مرور زمان باعث شود دختران برای رسیدن به آرزوهایشان دست به کار شوند و ازدواج را بر اساس ملاکها و معیارهای مهمتری در برنامه زندگی خود جای دهند.
وی ادامه داد: شهرنشینی و گسترش ابزار اطلاعات عمومی و مهاجرت از روستاها به شهرها و شهرستانها به شهرهای بزرگ همواره با تحولات و تغییرات زیادی همراه بوده است که یکی از چندین عوامل تأثیرگذار بر عدم تمایل به ازدواج از سوی دختران میتواند محسوب شود.
فدایی در خصوص عدم تمایل پسران به ازدواج، بیان کرد: علاوه بر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرد، باید گفت تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه و تغییر رفتارهای فرهنگی نظیر آزادانهتر شدن روابط میان دختران و پسران باعث شده پسرها روابط خود را محدود به ازدواج نکنند و از سوی دیگر از بین رفتن تابوهایی که مثلا در دهه 60 در جامعه و روابط میان دختر و پسر حاکم بود، جای خود را به روابط پایدار ودوستیهایی داده است که هر دو جنس تنها با ازدواج و شیوه های سنتی آن تصمیم به ازدواج نمیگیرند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در جامعه فعلی با توجه به بازتر بودن روابط، پسرها ابایی از داشتن رابطه بدون تعهد ندارند و در نتیجه هر پسری که بتواند نیاز جسمی خود را تأمین کند دیرتر به سمت تعهد زناشویی قدم بر میدارد.
تأثیر مشکلات اقتصادی بر عدم گرایش به ازدواج
وی در خصوص تأثیر تجملات، مشکلات اقتصادی و نداشتن شغل بر به تأخیر انداختن ازدواج، گفت: بدیهی است که ازدواج یک مسئولیت چند جانبه است که برای تشکیل آن الزاماتی باید وجود داشته باشد، در جامعه ما از قدیم اینگونه تصور و باورهای فرهنگی شکل گرفته است که زن و مرد هر کدام برای کاری ساخته شدهاند.
فدایی ادامه داد: زنها باید امور مربوط به خانهداری و زناشویی و بزرگ کردن فرزندان را عهدهدار شوند و در طرف دیگر مردها موظف به تأمین کلیه نیازهای یک زندگی اعم از خوراک، پوشاک، مسکن، رفاه عمومی خانواده و بسیاری از مسائل دیگر هستند ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات فرهنگی در خصوص تشکیل خانواده و تغییر باورهای عمومی در خصوص تأمین نیازهای زندگی از سوی مرد، زنان دوشادوش مردان در جامعه حضور دارند و به کار و فعالیت و تقسیم وظایف پرداخته اند.
وی تأکید کرد: از طرفی رواج رفتارهای فرهنگی نظیر برگزاری جشنهای مجلل و خاص بر تأخیر افتادن ازدواج تأثیر بسزایی دارد.
این جامعهشناس با بیان اینکه نداشتن شغل، بدون شک میتواند تأثیر کاملاً منفی برای شروع تصمیم ازدواج بر مردان داشته باشد، گفت: نگرانی از عدم توانایی تأمین نیازهای اقتصادی و مسؤلیتپذیری در خصوص هزینههای یک زندگی مشترک باعث شده ریسک تصمیم به ازدواج و پرهیز از ازدواج در سنین پایین با شرایط خاصی نظیر نداشتن شغل و یا عدم تمکن مالی بسیار بالا باشد در نتیجه تأخیر ازدواج را که در این مورد ناشی از مشکلات اقتصادی است، منجر شود.
چرایی ازدواج سفید
وی در ادامه به ازدواج سفید اشاره کرد و گفت: در واقع ازدواج سفید در جامعه ما پاسخی است به پدیده تأخر فرهنگی که در آن تکنولوژی و عناصر آن به فرهنگ یک جامعه وارد شده است اما فرهنگ استفاده از آن هنوز به حد مطلوبی وارد نشده است.
فدایی ادامه داد: جوانها با بهرهگیری از آموزشهای غیر اصولی از فیلمهای ماهواره و تعمیم دادن آن به زندگی شخصی خود تصمیم به ایجاد روابطی با شکل و سیاق غیر قابل اصولی و غیر عرف میکنند که در آن هیچگونه تعهدی برای پسر و دختر به همراه ندارد و آنها آزادانه میتوانند با یکدیگر ازدواج سفید داشته باشند تا زمانی که از پس نیازهای مادی و عاطفی و جنسی یکدیگر بر آیند.
این جامعهشناس تأکید کرد: در واقع این نوع پدیده و رواج آن در جامعه منجر به از بین رفتن نظام ارزشی خانواده به عنوان مقدسترین پایگاه زندگی و اجتماعی خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه علل و عوامل بسیار زیادی در خصوص تشکیل ازدواج سفید از جمله مسائل اجتماعی، مشکلات اقتصادی و باورهای قومیتی در خصوص ازدواج آسان، وجود آداب و رسوم و مراسمات دست و پا گیر، عدم وجود روابط مناسب میان والدین و فرزندان وجود دارد، گفت: گاهی عدم وجود روابط مناسب میان فرزندان و والدین در سن بلوغ و تحقیر و کنترلهای بیشائبه والدین زمینه را برای فرار جوان از خانه و اقدام به ازدواج سفید تنها به دلیل یافتن امنیت بیشتر فراهم میکند که در این رابطه دختران بیشترین آسیب را به لحاظ روحی و موقعیت اجتماعی خواهند داشت.
نقش خانوادهها در کاهش تمایل به ازدواج جوانان
فدایی در ادامه با اشاره به نقش خانوادهها در خصوص کاهش تمایل به ازدواج، گفت: وجود فشارهای روحی بر جوانان برای تشکیل زندگی مشترک(سن ازدواج و نوع آن) و وجود مراسم پرهزینه که گاهی از سوی خانوادهها به جوانان تحمیل میشود مانند برگزاری جشنهای پر هزینه و چشم و همچشمی برای اجرای مراسم و تحت فشار قرار دادن جوانان از جمله این موارد هستند.
وی ادامه داد: گاهی خانوادهها تا سنین بالا همچنان مسؤلیت زندگی فرزندانشان را خودشان عهدهدار میشوند و جوان تا سن بالا همچنان نمیتواند احساس مسؤلیت انفرادی داشته باشد و اقدام به تشکیل خانواده کند و ترجیح میدهد نیاز خود را بیرون از خانه (با دوستیهای موقت) تأمین کرده و از طرف دیگر بهرهمندی از امتیازات خانواده باعث میشود از ازدواج به موقع سر باز زند.
این جامعهشناس گفت: دعوای والدین و وجود رفتارهای پرخاشآمیز و عدم وجود فضای عاطفی مناسب خانه، جوانان را از برقراری ارتباط با جنس مخالف و تصمیم به ازدواج دور نگه میدارد که نقش خانواده برای ساختن دیدگاههای یک جوان از زندگی آینده و ازدواج موفق تغییر میدهد.
وی با اشاره به اینکه عدم وجود حمایت عاطفی ازسوی خانواده و یا برعکس حمایت بیش از حد خانواده نیز میتواند تأثیر زیادی بر ازدواج دیر هنگام و یا کاهش تمایل به ازدواج داشته باشد، اضافه کرد: خانوادههایی که پدر سالار یا مادر سالاری به شیوه مستبدانه را دارند نیز موجبات کاهش تمایل به ازدواج را برای فرزندان خود ایجاد میکنند.
انتهای پیام