کد خبر: 3838602
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۵

پژوهش‌هایی جهت سلب مسئولیت/ مدیران نا‌کارآمد نمی‌توانند پژوهش محور باشند

گروه هنر ــ حسین حجت‌پناه، دبیر کار گروه جامعه‌شناسی کشور‌های اسلامی گفت: اگر مروری بر اولویت‌های پژوهشی نهاد‌ها داشته باشیم درمی‌یابیم این اولویت‌ها بر‌اساس نیازسنجی‌های واقعی نیستند و بیشتر برای سلب مسئولیت صورت می‌گیرند.

پژوهش‌ها در کشورمان صرفاً عملی در جهت رفع مسئولیت است / مدیر غیر ناکارآمد، قادر نیست بانی پژوهش‌های علمی باشد

حسین حجت‌پناه، دبیر کار گروه جامعه‌شناسی کشور‌های اسلامی در گفت‌وگو با ایکنا با بیان این‌که سینمای ایران پدیده‌ای جداگانه از شرایطی اجتماعی نیست، اظهار کرد: متأسفانه جامعه ما پژوهش محور نیست، زیرا اولین صرفه‌جویی‌هایی که در بودجه رخ می‌دهد، عموماً در حوزه پژوهش است و اگر از بحث پژوهش عبور کنیم به این موضوع می‌رسیم که پژوهش‌ها توسط افراد کاردان انجام نمی‌شود.
وی افزود: اگر مروری بر اولویت‌های پژوهشی نهاد‌ها داشته باشیم درمی‌یابیم این اولویت‌ها بر اساس نیازسنجی‌های واقعی نیست، بلکه بیشتر بر مبنای رفع مسئولیت است. در ایران روند پژوهش بسیار سخت و پیچیده است و این دشواری هر روز بیشتر هم می‌شود. به همین جهت زمانی‌که از اداره یا نهادی درخواست طرح پژوهشی می‌کنیم باید از طرح سامانه مرکزی وزارت علوم اقدام کنیم؛ اقدامی که نه تنها کمکی به بحث پژوهش نکرده است، بلکه بروکراسی پژوهش راهم  پیچیده‌تر کرده است.
 
بی‌اعتباری پژوهش‌های فعلی

این استاد دانشگاه تأکید کرد: حاصل پژوهش‌ها در ایران چندان کارشناسانه و دقیق نیست و به همین جهت معمولاً اعتبار کافی ندارد. این اعتبار از منظر روش‌شناسی است، پس در چنین جایگاهی که پژوهش ارج و قرب کافی ندارد برنامه‌های توسعه محور هم بر این مبنا پیش نمی‌رود و قطعاً سینما هم از این مقوله جدا نیست و بر همین اساس عمل می‌کند.

حجت‌پناه محور‌های پژوهش را در سینما چنین برشمرد: پژوهش درباره ذائقه مخاطبان، چگونگی انتقال مفاهیم و پژوهش درباره ساخت فیلم‌هایی با پیشینه تاریخی و اجتماعی. سینما در سال‌های اخیر عملاً در ژانر تاریخی به ویژه دوران باستان به دلیل هزینه‌هایی که این قبیل آثار دارند، تولید خاصی نداشته است. در این میان اگر فیلم‌هایی نیز به صورت استثنا تولید شده باشند بر اساس پژوهش‌های مستند نیستند، زیرا در این آثار تحریف‌های فراوانی انجام می‌شود. از همه مهم‌تر در ساخت این آثار به اندازه‌ای سردرگم عمل کرده‌ایم که هدف از تولید آن‌ها برای مخاطب خودمان هم مشخص نیست.
 
اهدافی که مخاطبان درنمی‌یابند
وی متذکر شد: برای درک بهتر از بحث تحریف، سریال معمای شاه را مثال میزنم، در این مجموعه به شخصه متوجه نشدم که کارگردان در نهایت چه چیزی را می‌خواهد تصویر کند، زیرا سریال مرور تاریخی، مصنوعی و گذرا بر حوادث دارد در این میان از خیلی مسائل مهم هم چشم‌پوشی شده است. معلوم نیست که فیلم‌نامه نویس معمای شاه در طول این سریال قرار است چه چیزی را دنبال کند. مثال دیگر فیلم سینمایی «ملک سلیمان(ع)» است. این فیلم می‌توانست یک فرصت تاریخی باشد، چون پیشتر کمپانی‌های هالیوودی درباره حضرت سلیمان(ع) فیلم ساخته‌اند؛ فیلم‌هایی که بر مبنای کتاب مقدس‌اند این فرصت پیش را روی ما قرار می‌دهند تا فیلمی بر مبنای روایات قرآنی روی پرده ببریم، اما عملاً چیزی که تولید شد بر مبنای روایت قرآنی نبود، بلکه پیشتر بر مبنای نگاهی فرقه‌ای و گروهی خلق شده بود.

حجت‌پناه ادامه داد: در ملک سلیمان پی‌رنگ اصلی داستان، شخصیت‌پردازی و روند بیان قصه نه بر پایه مبانی تاریخی بود نه این‌که ‌نکات مذهبی در آن لحاظ شده بود، حتی می‌توان گفت باور‌های انسانی هم در آن لحاظ نشده بود. فیلم «محمد رسول الله» مجیدی مجیدی هم گام مثبتی در این زمینه است. این فیلم از نظر تکنیکی برای مخاطبان جذاب است و به موضوع میلاد پیامبر(ص) هم پرداخته است، اتفاقی که به خودی خود قابل تقدیر است، ولی باز هم به دلیل ضعف پژوهش و شخصیت‌پردازی این اثر نتوانست آنگونه که انتظار می‌رفت، موفق باشد.
 
محور تولیدات تاریخی، اسرائیلیات است
این استاد دانشگاه تأکید کرد: متأسفانه وقتی می‌خواهیم فیلم تاریخی درباره صدر اسلام فیلم بسازیم، محور آثارمان یکسری اسرائیلیات نامعتبر است. این رویکرد چند آسیب در پی دارد، ابتدا این‌که طرح نظری از تاریخ در اختیارمان نیست به این معنا که فیلمسازان یک نگاه پدیدارشناسانه به تاریخ ندارند. این مسئله باعث می‌شود، فیلمنامه‌نویس علاوه بر مشکلات جاری نتواند به چند سؤال جواب دهد. اول اینکه فیلم را برای چه، چه کسی و چگونه می‌سازد؟ دلیل به وجود آمدن چنین معضلاتی هم این است که فیلمنامه‌نویسی را به دست افراد کاردان نمی‌سپاریم. 

وی با بیان این‌که ساخت آثار تاریخی محدود به چند نفر است، گفت: اگر به آثاری که طی سال‌ها در حوزه تاریخی ساخته شده بنگریم درمی‌یابیم که سازندگان آن‌ها چند نفر بیشتر نیستند و به همین جهت در این زمینه پیشرفت نمی‌کنیم، برای رفع این معضل فقط باید از کارشناسان خبره بهره گرفت. سازندگان این آثار باید چند ویژگی داشته باشند. ابتدا به روش تحقیق اشراف داشته باشند. دوم از روش‌های تاریخی مطلع باشند و سوم تسلط کافی به علوم ارتباطات داشته باشند و از همه مهم‌تر داشتن نگاهی نظری به تاریخ است.
 
عدم وجود وحدت نظری در آثار تاریخی
حجت‌پناه تأکید کرد: اگر آثار تاریخی هالیوود را باهم مقایسه کنیم، می‌بینیم که از یک گفتمان نظری واحد سرچشمه می‌گیرند، ولی در آثار تاریخی ایرانی، گویی هر یک روایت‌گر سلیقه شخصی افراد یا گروه‌های خاص‌اند؛ آثاری که با یکدیگر هیچگونه ارتباط نظری ندارد، زیرا اتاق فکری وجود ندارد که در آن به سه سؤالی که مطرح کردم پاسخ داده شود.

این پژوهشگر در پاسخ به این سؤال که چرا مدیران از نقش و جایگاه پژوهش غافل‌اند تصریح کرد: پژوهش در نهایت فعالیتی علمی است. فعالیت علمی را انسان توسعه‌گرا انجام می‌دهد، ولی متأسفانه مدیران ما به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که ویژگی توسعه‌گرایی و علمی بودن در آن‌ها وجود ندارد به همین دلیل هم چنین مدیرانی از انسان‌های توسعه‌گرا و علمی واهمه دارند پس تا زمانی که مدیریتمان بر مبنای سلیقه پیش رود عملاً مدیران لایقی را نخواهیم داشت.

وی در پایان اظهار کرد: امروز آثار هنری که در سینما و تلویزیون تولید می‌شوند به دلیل ضعف‌هایی که بر شمردم به شدت غیر قابل باور و سطحی‌اند و برخی از آثاری که در سینما به ویژه در حوزه طنز ساخته می‌شوند از محصولات قبل از انقلاب هم سخیف‌ترند، اما آنچه در جامعه امروز ما ساری و جاری است نمود عینی صنعت فرهنگی است. در صنعت فرهنگ هدف افزایش مخاطب، سود‌آوری و کنترل ذهن از طریق تغییر ذائقه هنری است در نتیجه اصولاً در چنین نگاهی اهداف رو به جلو که همسو با روح و جوهره ذاتی هنر باشد مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در این رویکرد هنر آن چیزی است که جامعه آن را هنر می‌داند و از تعریف اصیل هنر فاصله می‌گیرد و از بسیاری از مسائلی که قابلیت پژوهش دارند، دوری می‌گزیند.
 
گفت‌و‌گو از داوود کنشلو
 
انتهای پیام
captcha