نگاهی به تاریخ سینمای ایران و سهم اندک آثار دینی
کد خبر: 3841773
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۹
به بهانه روز سینما؛

نگاهی به تاریخ سینمای ایران و سهم اندک آثار دینی

گروه هنر ــ 21 شهریورماه، در تقویم ملی ایران به عنوان روز سینما نامگذاری شده است، سینمای دینی به عنوان بخشی از تاریخ هنر هفتم سهمی قابل توجهی در این زمینه دارد، این سینما پس از انقلاب اسلامی ایران و با دغدغه و ایده فیلمسازان کشور شکل گرفت.

نخستين دوربين فيلم‌بردارى و نمايش فيلم به ایران، در سال 1279 در مظفرالدين‌شاه اتفاق افتاد و ابراهیم خان عکاس باشی نخستين فيلم‌بردار ايرانى محسوب می‌شود.

نامگذاری روز سینما

در سال 1379 بود که در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که 21 شهریور ماه به عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد و این جشن هرسال در خانه سینما برگزار می‌شود و از آن پس 21 شهریورماه به عنوان یک روز نمادین در تقویم ایران ثبت شد. 

سینمای جهان
 در سال ۱۸۹۵ برادران لومير دستگاهی ساختند که را«سينماتوگراف» نامیدند. اين دستگاه پيچيده عکس‌هاى متحرک را نشان مى‌داد. آن‌ها با چرخاندن دسته‌های آن عکس‌هاى متحرک را روى پرده‌اى سفيد به نمايش مى‌گذاشتند. پس از استقبال پاريسى‌ها از این پدیده جدید، آن‌ها نمايندگانى به کشورهاى مختلف فرستادند تا مردم سایر کشورها را با این دستگاه تازه آشنا کنند. اما این دستگاه در دوره قاجار به ایران نرسید. 

تاربخچه ورود سینما به ایران

مظفر‌الدین‌شاه در فروردین سال ۱۲۷۹ از تهران به مقصد اروپا حرکت کرد. در این سفر بود که با سینما آشنا شد. در سفرنامه مبارکه مظفرالدین‌شاه آمده است که شاه روز یکشنبه هفدهم تیر ۱۲۷۹ به اتفاق میرزا ابراهیم خان عکاس‌باشى به تماشاى دستگاه سینموفتوگراف و لانترن ماژیک رفته است. این حادثه پنج سال پس از رواج اختراع برادران لومیر در پاریس رخ داد؛ (شاه این دوربین را اشتباهاً سینموفتوگراف مى‌نامید.)

در هفته بعد، مظفرالدين‌شاه مجدداً به سينما رفت. حدود يک ماه پس از اولين ديدار مظفرالدين‌شاه با سينما، در سه‌شنبه ۲۳ مرداد ۱۲۷۹ در شهر «اوستاند» در ساحل دريا در بلژيک، جشن روز عيد گل برگزار شد و ميرزا ابراهيم‌خان عکاس‌باشى مشغول عکس سينموفتوگراف‌اندازى از شاه شد. به اين ترتيب بانى ورود نخستين دوربين فيلم‌بردارى و نمايش فيلم، مظفرالدين‌شاه است و نخستين فيلم‌بردار ايرانى نيز ابراهيم ‌خان عکاس‌باشى محسوب مى‌شود.

عبدالحسين سپنتا و اولين تجربه در سينماى ايران 
عبدالحسين سپنتا متولد ۱۲۸۶ تهران بود. وى در مدرسه سن‌لوئى و مدرسه زرتشتيان تهران و نيز در اصفهان و کالج آمريکايى تحصيل کرد و علاقه زيادى به تاريخ و ادبيات ايران باستان داشت. سپنتا سفرهايى به هند داشت و آثارى را منتشر کرد. در سال ۱۳۰۷ اولين روزنامه‌اش را با نام دورنماى ايران منتشر کرد. وى پس از سفر به ايران مجدداً به هند رفت.

آشنايى وى با سينما به‌طور تصادفى و از طريق اردشير ايرانى صورت گرفت. پس از مطالعه در اين زمينه بصورت تئوری، سناريو با نظر فنى اردشير ايرانى نوشته شد. مشکل اساسى اين دو در تهيه فيلم، انتخاب بازيگران بود که باید با زبان فارسى آشنايى داشتند. پس از جستجوى بسيار، سرانجام همسر يکى از کارمندان استوديو بنام روح‌انگير جهت ايفاى نقش دختر لُر برگزيده شد. نقش‌هاى بعدى را هادى شيرازى و سهراب پورى ايفا مى‌کردند و نقش‌هاى فرعى را خود سپنتا با تغيير صدا و لحن صحبت مى‌کرد.

پس از هفت ماه کار مداوم، نخستين فيلم ايرانى ناطق موجوديت يافت. از اين فيلم بعدها بنام جعفر و گلنار ياد مى‌شد. نقش اساسى در تهيه‌ اين فيلم، به سپنتا تعلق داشت، گرچه ساخته اردشير ايرانى ذکر شد و در واقع کارگردانى هنرى با سپنتا و کارگردانى فنى با اردشير ايرانى بود. فيلم دختر لُر در مهر ۱۳۱۲ آماده نمايش شد و در ۳۰ آبان ۱۳۱۲ نمايش فيلم در سينما ماياک در خيابان لاله‌زار آغاز شد و با استقبال بى‌سابقه‌اى روبرو شد و پس از ۳۷ روز نمايش، موفقيت بى‌نظيرى کسب کرد.

سپس از دى ماه به مدت ۱۲۰ روز در سينما سپه اکران شد و حتى سال بعد يک ماه در سينما ماياک و ۵۰ روز در سينما سپه نمايش مجدد يافت. و نمايش سومى نيز در سينما سپه داشت. توفيق دختر لُر فيلم‌هاى صامت را از رونق انداخت.

سینمای ایران بعد از انقلاب 
با پيروزى انقلاب اسلامی، در ابتدا اين تصور مطرح شد که حاکميت دينى با سينما سر سازگارى ندارد و سينما از حيات فرهنگى اين سرزمين حذف خواهد شد؛ اما با سخنان امام راحل اين ذهنيت برطرف شد و با تأييد فيلم گاو ساخته داريوش مهرجويى از طرف ايشان، به عنوان سينمايى سالم، تلقى تازهاى در مورد آينده سينماى ايران پديد آمد؛ اما به هرحال برخوردها متفاوت بود.

با پيروزى انقلاب وزارت فرهنگ و هنر در وزارت علوم ادغام شد. در روز نخست دستور بازگشايى سينماها صادر شد و بسيارى از آثار انقلابى يا حتى استعمارى به نمايش درآمد. دفتر کمپانى هاى خارجى در اول سال ۱۳۵۸ تعطيل شد. در جلسه مشترک شوراى تهيه کنندگان، واردکنندگان، سينماداران و هنرمندان در تيرماه ۱۳۵۸، تصميم بر اين گرفته شد که از ورود هر نوع فيلم خارجى جلوگيرى شود و سپس پروانه نمايش فيلم‌هاى ايرانى که از سال ۵۸ تا ۵۹ مجوز گرفته بودند لغو شد.

بعد از انقلاب مميزى نيز ويژگى هاى تازه اى يافت. در سال‌هاى نخست پس از انقلاب در جريان تنش‌هاى حاد سياسي، سينما به نازل‌ترين حد خود از لحاظ کمى و کيفى رسيد. توليد فيلم تحت تأثير بى‌ثباتى سياسي، تغيير مداوم مسئولان و نوسان معيارهاى مميزى و در نتيجه عدم امنيت در سرمايه گذاري، ورود فيلم‌هاى خارجى رونق يافته بود. در اين بين، تعدادى از توليدکنندگان فيلم‌هاى ايرانى تلاش کردند توليد فيلم را بار ديگر به جريان اندازند. به گونه‌اى که با آرمان‌هاى اسلامى نيز انطباق داشته باشد. فيلم‌هاى برزخى‌ها، فرياد مجاهد، سرباز اسلام و ... حاصل اين تلاشند.

بعد از سال ۱۳۶۰ مجموعه امور سياسي، فرهنگي، اقتصادى و صنفى سينما تحت نظارت دولت قرار گرفت و تأثير مثبت آن با محدوديت ورود فيلم‌هاى خارجي، حذف عوارض سنگين از فيلم‌هاى داخلي، نظم بخشيدن به ارتباط ميان صاحبان سينما و صاحبان فيلم، پرداخت وام بانکى به تهيه کنندگان و بسيارى موارد ديگر خود را نشان داد. اصلاحات انجام شده متأثر از اراده عام سينماگران ايرانى بود. اما اين سياست سينمايى تبليغات منفى نيز در پى داشت که بخشى از آن در بحث مميزى قابل توجه است.

به تدريج از سال ۱۳۶۴ با ايجاد رابطه مناسب‌تر ميان سياستگذاران و سينماگران، آثارى خلق شد که توانست نظر منتقدان و روشنفکران را نيز بخود جلب کند و با اقبال عمومى نيز مواجه شد و در عين حال سينماى ايران را در سطح جشنواره‌هاى جهانى مطرح کند.
دهه شصت فوران کارهاى درخشان نسل دوم سينماى جديد ايرانى است. در ابتداى دهه هفتاد با تصميم دولت، يارانه حذف شد. رويداد ديگر اين سال تأسيس مؤسسه رسانه‌هاى تصويرى به عنوان سازمان‌دهنده فعاليت‌هاى قانونى شبکه ويدئويى کشور بود. اين اتفاق در پى آزادسازى ويدئو مطرح شد. در اين دوره حضور فيلم‌هاى ايرانى در جشنواره‌هاى جهانى و کسب جايزه براى مديريت سينمايى به خودى خود ارزشمند نبود.

در سال ۱۳۷۹، پيشنويس قانون سينما ارائه شد که در آن دادگاه صالحه براى رسيدگى به خطاهاى سينمايى پيش‌بينى شده است. همچنين استراتژى سينماى ايران در برنامه پنج ساله سوم توسعه انتشار يافت. ويژگى و مشخصه اين دوره که به سينماى بعد از دوم خرداد مشهور است، بحث سنت و مدرنيته است.

سینمای دینی

استفاده از رسانه سینما برای القای پیام‌ها و مفاهیم دینی، بخشی از فعالیت‌های رسانه‌ای جهان معاصر است. این استفاده گاه به صورت بسیار سطحی و ساده‌اندیشانه و گاه ناشی از یک درک عمیق از دین و رسانه و ضروریات هر یک است. در حالت اول، فیلم دینی محدود به یک دین خاص و مضمون آن، شعاری می‌شود. در حالت دوم، فیلم دینی دربردارنده وجه مشترک پیام‌های عمیق الهی و بشری مشترک در همه ادیان است و بنابراین برای طیف وسیع‌تری از مخاطب، استفاده می‌شود بدون اینکه با شعارهای سطحی آنان را دلزده کند. سینمای دینی و فیلم‌های دینی و مذهبی اصولاً پس از انقلاب اسلامی و با دغدغه فیلمسازان کشور شکل گرفت.
مهم‌ترین آثار سینمای دینی ایران
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
رنگ خدا
رنگ خدا فیلمی به کارگردانی مجید مجیدی است که بعد از بچه‌های آسمان که به اسکار معرفی شد از مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران است که ماهیت دین و خدا در آن پر رنگ است و همان‌طور که در ادامه آمده است منبع آموزشی مناسبی در کشورهای آسیایی که گرایش بیشتری به معنویت دارند محسوب می‌شود و سینمای ایران را با عنوان سینمایی عمیق و دارای پیام به جهانیان معرفی کرد.
 
جوایز و افتخارات: این فیلم در بخش بین‌الملل جوایز متعددی را برای بازیگر و بهترین فیلم خارجی و کارگردانی مجید مجیدی به دست آورد و منبع الهام و آموزش در برخی دانشگاه های شرق آسیا نیز شده است.
 
زیر نور ماه 
 
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
زیر نور ماه ساخته رضا میرکریمی و به تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی در سال ۱۳۷۹ است. این فیلم نخستین فیلم سینمای بعد از انقلاب است که شخصیت اصلی آن یک روحانی شیعه است. میرکریمی با نزدیک شدن به شخصیت یک روحانی خالص و بی‌ادعا چالش‌های روحی روانی او را برای برتن کردن لباس روحانیت به‌عنوان نمادی از معصومین و اولیای خدا  به نمایش می گذارد و در کنار آن به زندگی این قشر و آدم‌های مختلف با این لباس می پردازد و گذری هم به جامعه و آدم‌هایش دارد.
 
جوایز: این فیلم موفق به دریافت جایزه هیأت داوران جشنواره فجر و جایزه هفته اول منتقدان جشنواره کن شده است. ضمن اینکه در جشنواره فیلم‌های کشور‌های آسیایی مانند جشنواره دهلی و توکیو و بیروت نیز برای کارگردانی و بهترین فیلم جایزه برتر را کسب کرده است.
 
قدمگاه
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
قدمگاه فیلمی به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور و نویسندگی محمد رضایی‌راد ساخته سال ۱۳۸۲ است. رابطه اخلاق و مذهب در جامعه‌ای مذهبی تم اصلی فیلم قدمگاه است. فیلم با فضاسازی مناسب و روایات و نگاه مردم روستا به دین و نقش آن در زندگی روزمره کاراکترهای قابل لمس و تأثیرگذاری را در میام مردم روستا نشان می دهد.
 
جوایز: قدمگاه در زمینه موسیقی، فیلمنامه، چهره‌پردازی و بهترین اثر هنر و تجربه موفق به کسب جایزه در جشنواره بین‌المللی فجر شده است.
 
یک تکه نان
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
یک تکه نان فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی محمدرضا گوهری ساخته سال ۱۳۸۳ است. یک تکه نان از مهم‌ترین فیلم‌های دهه هشتاد در جریان سینمای معناگرای آن سال‌هاست که با تکیه بر ماورا و به دور از داستا‌ن پردازی و شخصیت‌پردازی واقعی و قابل درک سعی در رسیدن به معنا و حقیقت زندگی و خداوند دارد و بدین سبب شاید فقط طیف مذهبی با فیلم ارتباط برقرارکنند و غیرمذهبیون به دلایل ذکر شده و شعاری بودن فیلم را پس بزنند.
 
جوایز: کمال تبریزی در جشنواره بیست و سوم موفق به دریافت سیمرغ بلورین در بخش بهترین کارگردانی در قسمت سینمای معناگرا شد.
 
مسافر ری
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
مسافر ری فیلمی به کارگردانی و نویسندگی داوود میرباقری ساخته سال ۱۳۷۹ است. میرباقری که متبحرترین فیلمساز ایرانی در ساخت گونه های تاریخی و حماسی است بیشتر برای ساخت سریال‌های تلویزیونی امام علی و مختارنامه موردتوجه قرارگرفت و فیلم سینمایی مسافر ری که برشی از زندگی حضرت شاه عبدالعظیم(ع) است نتوانست در اکران خیلی موفق باشد و از نظر فروش و توجه مردم خیلی چشمگیر نبود.
 
مریم مقدس
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
مریم مقدس فیلمی به نویسندگی و کارگردانی شهریار بحرانی در سال 1379است. نسخه تلویزیونی این فیلم هم از شبکه دو و شبکه آی فیلم پخش شده است. مریم مقدس در کنار یوسف پیامبر شاید مهم‌ترین سریال‌های تاریخی مذهبی سیمای جمهوری اسلامی ایران باشند که نسخه تلویزیونی آنها بیشترمورد توجه قرار گرفت. هردو سریال به علت ضعف‌های آشکار در فیلمنامه‌نویسی و قصه گویی و از همه مهمتر شخصیت‌پردازی ضعیف خیلی تأثیرگذار و ماندگار نشدند و تنها در طول زمان تولید و نمایش و آن هم به خاطر شهرت شخصیت اصلی‌شان یعنی حضرت مریم و حضرت یوسف نزد مردم ایران مورد توجه قرار گرفتند و خیلی زود از حافظه تاریخی مردم و مخاطبین تلویزیون پاک شدند.
 
سفیر
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
سفیر فیلمی به کارگردانی فریبرز صالح و نویسندگی فریبرز صالح و کیهان رهگذار بود. این فیلم در سال ۱۳۶۱ خورشیدی ساخته شد و در نخستین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد. سفیر از آن جهت اهمیت زیادی در تاریخ سینمای ایران دارد که باید گفت نخستین تجربه جدی سینمای ایران در پرداخت به ژانر تاریخی و با محوریت مذهب و ماجرای عاشورای حسینی است که در آن زمان و با امکانات کم ساخته شد ولی از ماندگارترین فیلم‌های تاریخی مذهبی سینمای ایران است.همچنین سفیر در سال 61 اکران شد و عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال را به دست آورد و ازموفق‌ترین فیلم‌های با تم مذهبی است که توانست در جذب مخاطب عام و خاص موفق باشد.
 
محمد رسول الله
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
محمد رسول‌الله فیلمی است در گونه تاریخی به کارگردانی مجید مجیدی که داستان زندگی کودکی محمد (پیامبر اسلام) (سده ۶میلادی) را روایت می‌کند.
 
قرار است سه‌گانه‌ سینمایی و مستقل از هم تولید شود که به مقاطع مختلف زندگی محمد بپردازد. در نخستین فیلم، قصه از دوران جاهلیت و شرایط اجتماعی زمان تولد محمد آغاز می‌شود و در ۱۲ سالگی او به پایان می‌رسد. این فیلم پرهزینه‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب می‌گردد.
 
روز واقعه
 
سینمایی که باید فکر را درگیر کند 
 
روز واقعه، اثری است به کارگردانی شهرام اسدی و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته که در سال 1373 ساخته شد. فیلمی که براساس فیلمنامه‌ای به همین نام، به نوشته بهرام بیضایی ساخته شد که البته 12 سال پیشتر نوشته شده بود، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر کسب کرد. جز این، سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن، چهره پردازی، صحنه‌آرایی، فیلمنامه، کارگردانی، بازیگر نقش اول مرد، تدوین و فیلمبرداری را هم بدست‌ آورد. این فیلم روایتگر عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی می‌شنود که او را به یاری فرا می‌خواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا می‌تازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا می‌رسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه می‌بیند.

انتهای پیام

captcha