به گزارش ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «کلام و جامعه»، نوشته «فان اس»، سهشنبه، ۲۶ شهریور، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
سیدمحمدرضا بهشتی، سرویراستار ترجمه این کتاب و عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران، در این نشست بیان کرد: از اصل نگارش این کتاب حدود ربع قرن میگذرد و بعد از انتشار با فاصله کمی جزء منابع مهم در این حیطه قرار گرفت و خارج از ایران به ویژه در آلمان مورد توجه واقع شد. همچنین با توجه به ترجمههای انگلیسی که از این کتاب صورت گرفت افراد بیشتری توانستند از آن بهرهمند شوند. ترجمه کتاب را دانشگاه ادیان و مذاهب قم پیشنهاد داد.
وی در ادامه افزود: کتاب از چند جهت مهم است؛ اول به جهت محتواست که پرداخت جامعی به کلام، آن هم در سدههای دوم و سوم داشته که سدههای شکلگیری نحلههای کلامی است. به لحاظ تتبع نیز بسیار گسترده است و آن طور که خود نویسنده در مقدمه کتاب اشاره میکند، بیشتر حجم کار و بلکه تمام آن را یک نفره انجام داده است و حدود ۱۰ سال از طرف دانشگاه پشتیبانی شده و کار را انجام داده است.
بهشتی تصریح کرد: تتبع بسیاری که نویسنده داشته بسیار قابل ملاحظه است. ایشان غیر از منابعی که یک بار ارجاع داده، حدود ۵ هزار منبع را استفاده کرده که قابل ملاحظه است، اما غیر از این تلاش که همراه با جستوجویی سنگین و زحمات زیادی بوده، مسئله جالب توجه رویکرد وی به این موضوع است.
رویکرد تاریخی و نظاممند
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: ایشان تلاش کرده تا در سه جلد و نیم از این کتاب، به شیوه تاریخی جلو رود. کوشش او بر این بوده که در آنجا اگر به معرفی جریانهای کلامی میپردازد، کارش در حد نسبت دادن یک مطلب به جماعتی نباشد، بلکه با دقت آرای متکلمان را به درستی بازتاب دهد.
وی در ادامه افزود: در نیمه جلد چهارم به بعد، ایشان علاوه بر این رویکرد تاریخی، رویکرد نظاممندی را دارد و در آنجا میگوید که ماحصل این بحث گسترده مجموعاً در مورد علم کلام چه چیزی است و به صورت موضوعی حرکت میکند که این نیز جالب توجه است که جمع بین دو رویکرد صورت گرفته است، در حالی که معمولاً به یکی بیشتر پرداخته میشود و اگر بخش اول نبود، شاید برای آن بخش دوم به این شکل مقدور نمیبود که کار شود. مسئله دیگر اینکه ایشان آمده و در عالم اسلامی، ۵ حوزه را مشخص کرده که عبارت است از شام، مصر، عراق، حجاز و حوزه شرق ایران که برای ما بسیار باارزش است و در واقع متکلمان با گرایشهای مختلف را حوزه به حوزه بررسی کرده و از این جهت داد و ستدهای میانشان را نیز تحلیل میکند کاری کمسابقه محسوب میشود.
تبیین نسبت شرایط اجتماعی و مباحث علم کلام
بهشتی بیان کرد: سومین مسئله این است که عنوان کتاب، کلام و جامعه است، یعنی نگاه کردن به مسئله از زاویه تبیین نسبت بین شرایط اجتماعی و مباحث علم کلام که از این زاویه شاید کمتر اثری داشته باشیم که پرداخته شده باشد، یا اگر بوده نیز بسیار مختصر بوده است. مثلاً اهمیت دگرگونیهای اجتماعی در قرون دوم و سوم را بررسی کرده که در قرن دوم کسانی که در حوزه کلام فعالیت داشتند، از اعراب هستند و بعد از کسانی هستند که به اشراف عرب تبدیل شدهاند. در حالیکه در نیمه قرن دوم و قرن سوم با قشر دیگر اجتماعی روبرو هستیم که غالباً از موالی و صاحبان حرفهها هستند و اینکه این اندیشهها میتواند چه تأثیرگذاری داشته باشد تبیین کرده است. این از چیزهایی بود که در سنت ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اینها مزیتهای کتاب هستند. در واقع خود کتاب به لحاظ محتوا باارزش و به لحاظ روش مواجهه و بعد هم شیوه کار علمی و دقت فوقالعاده که در استنادها وجود دارد قابل توجه است.
وی در ادامه افزود: مخاطب کتاب نیز اهل فن هستند و نه عموم؛ بنابراین دامنه موضوعات نیز بحث کاملاً فنی است. ممکن است در جاهایی که میخواهد تحلیلی ارائه کند، نظرش متفاوت از نظر خواننده باشد که مهم نیست و در هر کار علمی این مسئله وجود دارد، اما مهم این است که بحث را به شیوه علمی پیش برده و اتفاقاً اگر گسی بخواهد به کتاب نقدی وارد کند، باید علمی باشد. همچنین با نویسندهای مواجه نیستیم که بخواهد باورهای خودش را بگوید و به مخاطب تحمیل کند، بلکه با نویسندهای محقق مواجه هستیم که کوشش میکند، اندیشهها را استخراج کند. این نیز به معنای داوری نیست، هرچند که داوریهایی نیز دارد و داوریهایش را هم میتوان عالمانه نقد کرد.
جای خالی سیر تطور اندیشههای متکلمان
بهشتی تصریح کرد: یک نکته نیز به عنوان نقد در مورد کتاب قابل طرح است. وقتی با اندیشههای یک متکلم مواجه میشویم خوب است که تطور اندیشههای او را نیز داشته باشیم. نویسنده در این کتاب تتبع گستردهای داشته و به لحاظ گردآوری و فهرست کردن قوی ظاهر شده، اما به نظر میرسد که اگر میشد و سیر تطور اندیشههای متکلمان گزارش میشد نیز خوب بود. البته اینکه چقدر این کار مقدور بوده که در مورد اندیشمندان صورت گیرد نیز مسئلهای است، اما بنده معتقدم که اگر میشد چنین کاری انجام شود خوب بود.
وی در انتهای سخنان خود بیان کرد: برای ترجمه کتاب، سعی کردهایم به منابعی که ایشان ارجاع دادهاند مراجعه کنیم و متن را ببینیم و بعد ترجمه را انجام دهیم. البته، چون تمام متنها را ندیدهایم و به مناسبت ارجاع، رجوع کردهایم، نمیدانم که آیا مقدور بود که ترتیب اندیشهها را نیز میتوانستیم داشته باشیم یا خیر و بعد در یک مطالعهای که میخواهید تطور تاریخی را بیاورید، آن وقت میشد تحول اندیشههای افراد را معلوم کرد؛ بنابراین نمیتوانیم قضاوت کنیم که آیا چنین کاری مقدور بوده یا خیر، اما اگر میشد یک قدم در این کار جلوتر میبودیم.
تتبع دقیق و عمیق محقق
در ادامه این نشست، حجتالاسلام طارمی به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: ترجمه این کتاب تأثیر بالایی در کارهای تحقیقاتی حوزه کلام و مطالعات اسلامی، به جهت روشی خواهد داشت. فهم متون کهن کلامی دشوار است، آن هم برای طلبه امروزی که متون دیگری میخواند، اما آن فهم برای «فان اس»، به این دلیل که خودش را متمرکز کرده بود، اتفاق افتاده است. در سال ۷۱ که کنگره جهانی شیخ مفید بودیم، در آنجا آقایان مستشرق نیز بودند و یک نصف روز را به مقالههای مدعوین اختصاص دادند که در آن کنگره نیز شاهد حضور «فان اس» بودیم. احترامی که افراد برای او قائل بودند کاملاً نشان میداد که متفاوت از دیگران است.
وی تصریح کرد: برای بنده جالب است که یک محقق، برای رسیدن به یک نظر تا این حد به تتبع بپردازد. چه اینکه اگر این تتبع را در مطالعه نداشت، به این نتیجه نهایی نمیتوانست برسد و به ویژه اینکه در این کتاب به بستر زندگی مردم و شکلگیری کلام از این زاویه توجه شده است. جالب توجه است که نویسنده در این کتاب حتی به کتابی مانند «زهر الربیع» نیز ارجاع داده شده که برای قرن دوازده است. همچنین از کتاب «حقایقالایمان» نیز مطالبی گزارش شده است. از دیگر ارجاعات جالب توجه نیز ارجاع به کتاب «کشفالمحجة» اثر سید بن طاووس است که به درستی این کار صورت پذیرفته است.
توجه به عقلانی بودن کلام اسلامی
حجتالاسلام طارمی در ادامه افزود: یکی از بحثهای خوب این کتاب توجه به عقلانی بودن کلام اسلامی است که در آن دوران چنین چیزی را خیلی خوب کشف کرده است. در بخشهایی از جلد چهارم نیز بحثی مانند حُسن و قبح عقلی در حوزه احکام را به خوبی بحث کرده و تحلیل کرده که چطور سیر کلام اسلامی به عکس حرکت کرده است. همچنین باید توجه داشت که ایشان به جامعه کلامی اهل سنت نظر داشته است.
وی بیان کرد: با توجه به شناختی که از «فان اس» دارم احساس میکردم که سهم شیعه را در برخی از مسائل مورد توجه قرار دهد، اما در نیمجلد آخر جلد چهارم چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم. جالب است که در مواردی از هشام و زراره نیز ارجاعاتی دارد و علاوه بر این در یکجا بحثی را در مورد ایمان و کفر دارد که نظر معتزلیها و خوارج را آورده و بعد به اصطلاحی که خوارج در این زمینه داشتند یعنی جهنمیون اشاره میکند. میگوید جهنمیون کسانی هستند که وارد جهنم میشوند، اما عذاب نخواهند شد و جالب است که این اصطلاح دقیقاً در روایات ائمه(ع) وارد شده است؛ بنابراین این مورد اصطلاحی است که در کتب روایی ما وجود دارد و در عین حال فکر میکنم که نویسنده کتاب یعنی «فان اس» تحت تأثیر فضای اهل سنت بوده است.
انتهای پیام