قرآن دلالت بر حیات در عوالم دیگر دارد و منافی کشفیات جدید علم نجوم نیست
کد خبر: 3846821
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۶
سعدالله نصیری:

قرآن دلالت بر حیات در عوالم دیگر دارد و منافی کشفیات جدید علم نجوم نیست

گروه اندیشه ــ رئیس دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: قرآن کریم در مورد نجوم آیاتی دارد که نه تنها با کشفیات جدید این علم در تناقض نیست، بلکه نشان می‌دهد که در عوالم دیگر نیز حیات وجود دارد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پنجمین همایش ملی اعجاز قرآن، امروز، دهم مهرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.

سعدالله نصیری‌قیداری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی، در این همایش بیان کرد: یکی از بحث‌های مهم قرآن، حوزه نجوم است و فقط بنده بحث حیات در عالم را در اینجا مطرح می‌کنم. موضوعی که در این سال‌ها اهمیت یافته و توجه جهانی از نظر تئوری‌پردازی و ساخت ابزار پیچیده برای کشف حیات به وجود آمده است که آیا در خارج از منظومه شمسی نیز حیات وجود دارد یا خیر. سرمایه‌های وسیعی نیز در این زمینه هزینه می‌کنند تا حیات، به صورت تمدن هوشمند، فقط منحصر به زمین است یا در سیارات و کرات دیگر نیز امکان حیات جود دارد.

وی در ادامه افزود: کره زمین جرم عظیمی است و چندین میلیارد ماشین 10 تُن لازم است که بتوانند جرم آن را جابجا کنند، اما در قیاس با بقیه سیارات مسئله به این صورت است که اگر همه این سیارات را جمع کنید متوجه می‌شوید که جرم همه این‌ها، یک هزارم جرم خورشید است. همچنین حدود هفتاد قمر در منظومه شمسی وجود دارد و چند سیاره که اگر ماده میان سیاره‌ها و ... را جمع کنید، یک هزارم خورشید است که خود خورشید به عنوان یک ستاره و یک نقطه‌ای در کهشکان است که کهکشان هم بیش از صد میلیارد ستاره مانند خورشید را دارد. بنابراین اگر به زمین بازگردیم می‌بینیم که زمین در مقایسه با این همه اجرام عالم، عملاً صفر است و چندین هزار میلیارد از کهکشان‌ها در عالم مشاهده شده و ما نمی‌دانیم این بخش، چقدر از عالم است و به احتمال قریب به یقین باید بگوییم که این‌ها، همه علم نیست.

نصیری بیان کرد: چه دلیلی دارد که بگوییم حیات فقط روی زمین باشد؟ زمین یک سیاره در اطراف یک ستاره است، بنابراین چرا باید گفته شود که امکان حیات در اطراف ستارگان دیگر عالم وجود ندارد؟ ادوار دوره نجوم را که نگاه کنیم مشخص می‌شود که در قرن شانزدهم، زمین مرکز عالم تلقی شد که این کیهان‌شناسی ساده‌لوحانه، چندین سده از عمر بشر را معطوف خود کرد. در اوایل قرن هفدهم متوجه شدند که زمین مرکز عالم نیست، بلکه متعلق به جرمی به نام کهکشان است و گفتند این کهکشان راه شیری، همه عالم است. در اوایل قرن بیستم نیز فهمیدند که این کهکشان تنها کهکشان عالم نیست و کهکشان‌های دیگری هم وجود دارد. لذا بشر فهمید که کهکشان‌های متعددی وجود دارد.

وی در ادامه افزود: از دورانی که تصور می‌کردند زمین مرکزیت دارد تا امروز، در تئوری‌ها و ابزار پیشرفت‌های بسیار زیادی صورت گرفته است. در گذشته، تلسکوپ وجود نداشت اما امروز تلسکوپ‌های پیشرفته‌ای به وجود آمده است. لذا به این جهات بسیار پیشرفت کرده‌ایم. اما پرسش این است که آیا آیات نجومی قرآن که در زمان‌های دور نازل شده و آن زمان حتی دیدگاه مرکزیت کره زمین بوده، با پیشرفت‌های علمی که صورت گرفته در تناقض هستند یا خیر. پاسخ یقیناً منفی است و اگر رسول خدا(ص) آیه‌ای می‌آورد که بر اساس نجوم زمین‌مرکزی بود، امروز همه آن آیات به چالش کشیده می‌شد، اما هرگز این گونه نیست و با پیشرفت‌هایی که صورت گرفته به آیات قرآن خللی وارد نمی‌شود.

رئیس دانشگاه شهید بهشتی در ادامه به آیاتی از قرآن اشاره کرد که نشان از حیات در عالم دارد و بیان کرد: در ابتدا باید توجه داشت که اگر کره زمین نابود شود و بخواهیم از آن بیرون برویم فاصله ما تا اولین جایی که حیات وجود دارد حداقل صد سال نوری است. بنابراین به این سادگی نمی‌توان کوچ کرد. اما در قرآن آیات متعددی داریم که نشان از حیات در عوالم دیگر دارد. البته مراد از این بحث نیز این نیست که از قرآن فیزیک استخراج کنیم فقط برای این است که نشان دهیم آیات قرآن با یافته‌های نجومی هرگز تعارضی ندارند.

وی تصریح کرد: برای نمونه خداوند در آیه 44 سوره اسرا می‌فرماید: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ و َمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُم»، که آسمان‌های هفتگانه نشان می‌دهد در جاهای دیگر نیز حیات وجود دارد. یا در آیه دیگری فرمود: «يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ یعنی خداوند قولی که در آسمان و زمین است می‌داند نه اینکه صوت را بداند.

نصیری در ادامه بیان کرد: امام علی(ع) نیز در روایتی فرمود: «هَذِهِ النُّجوم الَّتِی فِی السَّمَاءِ مَدَائِن مِثْل الْمَدَائِنِ الَّتِی فِی الأرْضِ مَرْبوطَه کلُّ مَدِینَه إِلَى عَمود مِنْ نور طول ذَلِکَ الْعَمودِ فِی السَّمَاءِ مَسِیرَه مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ سَنَه»؛ یعنی این ستارگانی که در آسمان هستند، شهرهایی هستند مانند شهرهای موجود در زمین که هر شهری به ستونی از نور مربوط و متّصل است که طول آن ستون در آسمان به اندازه مسیر دویست و پنجاه سال است. جالب است که واحد فاصله در نجوم سال نوری است و امام(ع) نیز در اینجا به همین مسئله اشاره کرده و می‌گویند که این فاصله بین شهرهای آسمانی دویست و پنجاه سال است. بنابراین این نیز یکی از مسائل جالب توجه است که کسی که به مکتب نرفته، اما متصل به منبع وحی است چنین مسئله‌ای را بیان می‌کند. در مورد رسول خدا(ص) و قرآن نیز همین طور است که در آن زمان پرده از این مسائل نجومی مهم برداشته‌اند که با وجود همه این پیشرفت‌ها خللی به این آیات وارد نشده است.

برای مشاهده گزارش تصویری اینجا کلیک کنید!

انتهای پیام

انتهای پیام
captcha