«هزار تو» فیلمی که امید را قربانی می‌کند
کد خبر: 3855059
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۲

«هزار تو» فیلمی که امید را قربانی می‌کند

گروه هنر ــ هزار تو ساخته امیر‌حسین ترابی فیلمی است که فرم و ساختار مناسبی دارد، اما پایانی که برای آن انتخاب شده است، لذت تماشای فیلم را در مخاطبان از بین می‌برد و امید را قربانی پایان باز می‌کند.

«هزار تو» فیلمی که امید را قربانی می‌کند

هزارتو ساخته امیر‌حسین ترابی از آن دست فیلم‌هایی است که نقد آن چندان ساده نیست، زیرا این اثر کیفیت بالایی در فرم و ساختار دارد و می‌توان از کارگردانی آن به منزله نقطه عطف این اثر یاد کرد، اما پایان‌بندی آن نقطه‌ضعف بارزش است، زیرا فیلمساز برای این‌که تأثیرگذاری اثر را بیشتر کند، تماشاگر را به حد نابودی رسانده است. زمانی‌که مخاطب صحنه ربایش کودک را می‌بیند، به حال خود رها می‌شود و فیلم با پایانی باز خاتمه می‌یابد. 
 
دو نکته مفهومی در هزارتو وجود دارد که کمتر در سینمای ایران مشاهده می‌شود. در این فیلم رویکردی مستقیم به مناسک وجود ندارد و زمانی که کودک ربوده می‌شود و همه در هیاهوی خاص خود هستند، مادربزرگ کودک در حاشیه داستان سجاده‌اش را پهن می‌کند و نماز می‌خواند و فقط حس خوب این صحنه در خاطر مخاطب می‌ماند. 
 
سبک زندگی؛ نقد مفهومی هزارتو به جامعه
 
نکته دیگری که هزارتو سعی دارد به آن بپردازد تفکری است که در بخشی از افراد جامعه شکل گرفته است. برخی اشخاص فکر می‌کنند به دلیل ظلمی که در جامعه به آن‌ها روا شده است می‌توانند گناه کنند و از این طریق ظلمی را که به آنها رفته است جبران کنند. به همین جهت بارقه‌های سبک زندگی اسلامی و ایرانی در زندگی اجتماعی ما به شدت کمرنگ شده است. هزار تو به مقوله قضاوت هم اشاره دارد. اینکه ما عادت کرده‌ایم به سطحی‌ترین شکل و بر مبنای ظاهر افراد آن‌ها را قضاوت کنیم و به تنها چیزی که توجه نداریم باطن انسان‌هاست. 
 
«هزار تو» فیلمی که امید را قربانی می‌کند
 
اولین نکته‌ای که در زمینه مباحث فنی این اثر می‌توان به آن اشاره کرد مربوط به فیلمنامه است. سناریوی این فیلم نوشته طلا معتضدی است، ولی شکل بیان قصه به هیچ وجه با الگو‌های رایج سینما مطابقت ندارد. قصه شروعی استوار دارد. یعنی در سکانس ابتدایی شوک شدیدی به مخاطب وارد می‌شود و فیلم با ربوده شدن یک کودک آغاز می‌شود، اما این شوک تنها نقطه درام فیلمنامه نیست، بلکه مخاطب دائماً با گره‌های گوناگون دست به گریبان‌ است و هیجان تا پایان قصه وجود دارد، اما پایان‌بندی این فیلم مرگ قصه است و شاید بدترین گره‌گشایی فیلم پایان آن باشد که بسیار ناامیدکننده است. 

گره‌های داستانی فیلم به دلیل شخصیت‌پردازی خوب قابل پیش‌بینی نیست، زیرا وقتی شخصیت‌ها به درستی شکل می‌گیرند، واکنش‌های آن‌ها قابل پیش‌بینی نیست، همانگونه که در واقعیت هم نمی‌توانیم صددرصد یکدیگر را پیش‌بینی کنیم. در این باره یک ویژگی بارز دیگر هم وجود دارد. اغلب شخصیت‌ها خاکستری هستند و به همین جهت تضاد بین خیر و شر وجود ندارد. 
 
ترابی مرعوب بازیگرانش نیست

کارگردانی امیرحسین ترابی نیز از امتیازات این اثر است. ترابی در تجربه نخستین خود پختگی یک فیلمساز باتجربه را نشان می‌دهد. هدایت دوربین و چینش میزانسن جذاب است و دکوپاژی که کارگردان برای فیلمش انتخاب کرده نیز این اثر را برای مخاطبان جذاب‌تر کرده است. جالب اینجاست که حضور بازیگران بسیار، نقش کارگردانی را کمرنگ نکرده است، بلکه هدایت کارگردان سبب شده تا بازی‌ها خوب و روان باشند. بحث دیگر درباره کارگردانی لوکیشن اثر است. معمولاً فیلم‌هایی که در یک آپارتمان تولید می‌شوند، آثاری کم‌تحرک‌اند، ولی هزارتو به واسطه اتفاقات متعدد به این مشکل دچار نشده است. 
 
در حال ادیت//// «هزار تو» شروعی خوب با پایانی بد / امید را قربانی پایان باز نکنیم
بازی‌های فیلم یکی دیگر از نقاط قوت این اثر است. شهاب حسینی در نقش خود موفق ظاهر شده‌ اما ساره بیات گویا در یک تیپ ثابت فرورفته است و چهره او در درام و طنز شکل ثابتی دارد. البته این معضل در بسیاری از بازیگران سینمای ایران وجود دارد اما پژمان جمشیدی، که شهرتش به فوتبال بازمی‌گردد و ورودش به سینما با اعتراضات فراوانی روبرو شد، بازی بسیار جذابی را ارائه می‌دهد. او آنقدر در بازیگری خوب پیش رفت که داوران جشنواره گذشته را تحت تأثیر قرار داد و برای نقش مکمل مرد نامزد دریافت سیمرغ بلوری شد. بازی غزل نظری هم در این فیلم خوب و روان است و در مقابل بازیگران مطرح فیلم خوب ظاهر می‌شود. 
 
موسیقی متن؛ ضعف بارز هزارتو

دیگر بخش‌های فنی این فیلم هم ظرفیت خوبی دارند، برای مثال می‌توان به تیتراژ فیلم می‌توان اشاره کرد. موسیقی این فیلم از نقاط بارز ضعف و موسیقی متن به شدت کمرنگ است و جا داشت موسیقی متن به یاری درام اثر بشتابد، اما کارگردان برای فرار از سانتی‌مانتالیسم، این ظرفیت را نادیده ‌گرفته است.

مطلب پایانی به تماشاگران این اثر مربوط است و در شرایطی که فقط فیلم‌های طنز در سینمای ایران فروش دارند، کسی انتظار ندارد فیلمی نظیر هزارتو، که پایانی بسیار تلخ دارد، فروش خوبی داشته باشد، اما هزار‌ تو همه را غافلگیر کرده و استقبال خوبی از آن شده است.
 
به قلم داوود کنشلو
انتهای پیام
captcha