کد خبر: 3860056
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۰
حسن سبحانی:

جامعه متدین محصول توسعه به مثابه عدالت است

گروه اقتصاد ــ استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه توسعه مانند دیگران شدن نیست و باید تمام امکانات جامعه در همه ابعاد رشد کند، اظهار کرد: بسیاری از توسعه‌‌های دینی که در دوره فقر و جاهلیت جامعه دینی مطرح بود، وام‌دار این بود که عدالت جلوه نداشت. جامعه متدین محصول توسعه به مثابه عدالت است و اگر توسعه به مثابه عدالت محقق شود، جامعه مبتنی بر آموزه‌‌های الهی متجلی می‌‌شود.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کمیسیون تخصصی اقتصاد اسلامی از سلسله کمیسیون‌های پنجمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی امروز، ششم آذرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان در دانشکده علوم و فنون قرآنی تهران برگزار شد.
 
حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران، با موضوع «توسعه و تجلی اجتماعی دین» در این نشست به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: از توسعه، پیشرفت، رشد و واژه‌‌هایی از این قبیل تلقی متفاوتی بین اقتصادخوانده‌‌ها وجود دارد. از طیف کسانی که توسعه را به عمران و آبادی تلقی می‌‌کنند تا کسانی که توسعه را همانند توسعه‌یافته‌‌ها شدن برداشت می‌‌کنند، وجود دارد. با این توجیه که جوامع توسعه یافته داریم و زمانی که مانند آنها شدیم، توسعه‌یافته هستیم.
 
تغییرات چندجانبه متقابل
وی تصریح کرد: اما توسعه را از طریق تشبیه به روندی که بر مراحل رسیده شدن میوه حاکم است، تبیین می‌‌کنم و مثال می‌‌زنم و بعد به لحاظ مفهومی به آن می‌‌پردازم. تصور کنید که در فصل بهار که گرده‌‌افشانی می‌‌شود، یک پدیده در کاسبرگ که خیلی کوچک است پیدا می‌‌شود و 100 روز طول می‌‌کشد که اگر عوامل مختلف مانند آفتاب و ... همراهی کنند، به یک سیب تبدیل شود و اگر چیده نشود نیز خودش را از درخت جدا می‌‌کند. مراحل رسیده شدن این سیب در این دوره مشمول تغییرات چندجانبه متقابلی از عوامل مختلف است، به نحوی که به تدریج و تصاعدی تبدیل به یک سیب می‌‌شود.
 
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: اگر یک نفر بگوید که من سیبی را اراده می‌‌کنم که حجمش مانند روز بیستم و یا زیبایی پوستش مانند روز نودم باشد، این را کسی قبول نمی‌‌کند و می‌‌گوید ممکن نیست. برای اینکه حجم و اندازه با شیرینی و تحولات و ... ، در یک روابط متقابل تراکمی به وجود می‌‌آیند. بنابراین این میوه از حالت کال بودن، تحولات را تجربه می‌‌کند و نهایتاً به جایی می‌‌رسد که از آن استفاده می‌‌کنیم و از همین‌جا استفاده می‌‌کنم که جامعه نیز مراحل توسعه خود را به این صورت طی می‌‌کند.
 
توسعه‌‌یافتگی یا تحول مثبت
وی بیان کرد: یعنی یک جامعه در طی یک دوره خیلی طولانی تحولات کُند و تراکمی دارد که در عین و ذهن جامعه و افرادش تجربه می‌‌شود و اگر این‌ها هماهنگ باشند، بعد از زمان‌‌هایی مشمول تغییراتی می‌‌شود که از آن به توسعه یاد می‌‌کنیم و توسعه به این معنا مجموعه تغییراتی را شامل می‌‌شود؛ یعنی همه امکانات در جامعه در همه ابعاد وجودی مشمول رشد می‌‌شوند. به نحوی که اگر این تحولات بعد از بیست سال انجام شود، انسان می‌‌تواند بگوید که این جامعه نسبت به قبل تغییرات زیادی کرده و اگر در راستای رشد باشد، می‌‌شود گفت که توسعه‌‌یافتگی یا تحول مثبت داشته است. بنابراین منظور من از توسعه، عمران و آبادی و مانند دیگران شدن نیست، بلکه همه این موارد را با هم شامل می‌‌شود.
 
این استاد دانشگاه افزود: همچنین جامعه دینی صرفاً اجتماع معتقدان دین نیست، بلکه هویت آن، فراتر از آحاد جامعه است. با اینکه جامعه‌‌شناسان، جامعه را تعریف کرده‌‌اند، اما می‌‌خواهم تعریفی داشته باشم که می‌‌گوید افرادی که جمع می‌‌شوند و مناسباتی بین آنها به وجود می‌‌آید، این مناسبات توسط مقررات و نهادها حمایت می‌‌شود و برای حفظ آنها ضمانت اجرایی وجود دارد را جامعه می‌‌گویند. ادیان الهی که قصد دارند جامعه را تشکیل دهند نیز نمی‌‌توانند صرفاً به دین افراد توجه کنند و روابط را نادیده بگیرند. در حقیقت با آحاد افراد مرتبط، به عنوان جامعه دینی سر‌‌وکار نداریم بلکه با روابط و مناسبات این‌ها و نهادهایی که این‌ها را تقویت یا مجازات می‌‌کند، مواجه هستیم؛ لذا جامعه دینی هویتی فراتر از آحاد مختلف دارد و در اینجا غرضم اصالت فرد و جامعه نیست، اما جامعه چه اصالتی حقیقی یا اعتباری داشته باشد در جای خودش فراتر از تک تک افراد است.
 
درجات دینداری در جامعه
سبحانی تصریح کرد: کسانی که معتقد به دین هستند، لزوماً مثل هم و به اندازه هم، به دین باور ندارند و هر کسی بسته به نوع تحصیلات و تلقی‌‌هایی که دارد، یک مقداری از دین را دارد و در رفتارش نیز متجلی است. در حقیقت اجرای دین در بین معتقدان به دین، متناسب با درجه فهمشان از دین است و عمق آن به میزان عاملیت آنها به مسائل دینی بستگی دارد.
 
وی افزود: مثلاً مجموعه افرادی در جامعه هستند و می‌‌گوییم به یک دین اعتقاد دارند و بدیهی است که اندازه تلقی این‌ها از دین تفاوت دارد. کنار هم هستند، اما در سطوح و عمق مختلف هستند. نظر بنده در این زمینه این است که هر قدر استعدادهای انسان، امکان به فعلیت رسیدن پیدا کند، یعنی نیازهای انسان برای به فعلیت رسیدنِ استعدادهایش تأمین شود، اگر این استعدادها شامل دین هم بشود، درجات باور به دین رشد می‌‌کند و شما با انسان‌‌های معتقد و عامل‌‌تری مواجه خواهید شد.
تدین در بستر جامعه مبتنی بر عدالت
 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: همین‌طور که جامعه معتقدان به دین، این حرکت تدریجی را تجربه می‌‌کنند، یعنی موانع جلوی استعدادهایش به تدریج مرتفع می‌‌شود، یعنی فقر را از بین برده است و تمام پیامدهای جامعه فقیر را نیز از بین می‌‌برد و این زمینه‌‌ای است که اجرای موازین دینی به صورت نسبی تجلی پیدا کند. به عبارتی، ادیان الهی ضد فقر و به دنبال توسعه هستند و بیان اینکه نزدیک است که فقر به کفر برسد، برای جامعه‌‌ای که روی دین حساسیت دارد مطرح است؛ یعنی تا می‌‌تواند از فقر می‌‌گریزد و فقر فقط در خورد و خوراک نیست، بلکه هرکس نتواند استعدادش را به شکوفایی برساند، در آن موضع فقیر است.
 
وی در پایان اظهار کرد: در حقیقت تدین در بستر جامعه مبتنی بر عدالت میسور می‌‌شود. بسیاری از توسعه‌‌های دینی که در مراحل فقر و جاهلیت جامعه دینی مطرح بوده و پیامبر(ص) و ائمه(ع) برای تربیت گفته‌‌اند، عمده‌‌اش وام‌‌دار این است که عدالت جلوه نداشته است. جامعه متدین محصول توسعه به مثابه عدالت است و اگر توسعه به مثابه عدالت محقق شود جامعه مبتنی بر آموزه‌‌های الهی متجلی می‌‌شود.
انتهای پیام
captcha