محسن علیاکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتگو با
ایکنا با بیان اینکه نفوذ روایتگر ناگفتههای زیادی از تاریخ انقلاب اسلامی است اظهار کرد: متأسفانه بعد از چهار دهه هنوز فیلم یا سریالی در این زمینه تولید نشده که به صورت موشکافانه به اتفاقات تسخیر لانه جاسوسی پرداخته باشد. بههرحال بعد از چهار دهه جواد شمقدری تصمیم گرفت این رویداد مهم را در قالب یک سریال تلویزیونی بهصورت دقیق ارزیابی کند، به همین جهت تحقیقات مفصلی در این باره انجام شد و حدود چهارسال زمان صرف شد تا این فیلمنامه نگاشته شود.
وی افزود: اگر فیلم یا سریالی در صدد آن است، یکی از رویدادهای مهم تاریخ انقلاب را بررسی کند، باید تحقیقات جدی و وسیعی درباره آن انجام شود، در غیر اینصورت هر اثری دچار آسیبهای جدی خواهد شد. حتی مقام معظم رهبری هم درباره ساخت تولیدات نمایشی درباره تاریخ انقلاب تأکید فراوانی داشتند و بیان کردند برای ترسیم این موضوعات با تمام ظرفیت ورود کنید.
تهیه کننده سریال «مریم مقدس(س)» با بیان اینکه ساخت سریال درباره تاریخ معاصر دشوارتر از آثار تاریخی است، گفت: زمانی که میخواستیم سریال مریم مقدس را بسازیم یک لوکیشن ساختیم و داخل آن تمام کارهای مربوط به سریال را انجام دادیم، اما در حوزه تاریخ معاصر نمیتوان با یک لوکیشن کار را پیش برد، بلکه باید یک برهه تاریخی را هم در فضای بیرونی و هم در فضای داخلی بازسازی کرد و ما شهرک سینمایی مناسب این امر را نداریم تا بتوانیم به راحتی فیلمها و تولیدات خودمان را درباره تاریخ معاصر ایران مقابل دوربین ببریم. در سریال نفوذ مجبور شدیم بخشهایی از فضاهای مورد نظرمان را بسازیم برای نمونه بخشی از سفارت آمریکا یا خیابان طالقانی و چند جای دیگر ساخته شد.
مشکلات عدیده فیلمسازی در حوزه تاریخ انقلاب
علیاکبری متذکر شد: فیلمسازی در حوزه تاریخ معاصر یک مشکل بسیار جدی دیگر نیز دارد، زیرا در این زمینه شاهدان عینی وجود دارند و ممکن است با کوچکترین خطایی ایراد کار را گوشزد کنند، ولی درباره سریال مریم مقدس چنین مشکلی وجود نداشت، زیرا فردی در آن برهه تاریخی نبوده که بگوید این لباس مناسب آن زمان نبوده یا این نوع گریم بیانگر آن مقطع تاریخی نیست، پس دشواریهای یک سریال با محوریت تاریخ معاصر را نمیتوان با آثار تاریخی یکی دانست.

این تهیهکننده با بیان اینکه در سریال نفوذ بیش از ۱۰۰ لوکیشن استفاده شده، تأکید کرد: این مشکلات سبب نشد کیفیت اثرمان کاهش یابد، برای همین حدوداً ۱۰۰ لوکیشن برای این سریال در نظر گرفتیم تا تمام صحنهها به بهترین نحو جلوی دوربین رود. در این راستا هنگام فیلمبرداری نفوذ، ما در برخی روزها مجبور میشدیم دو لوکیشن عوض کنیم تا کار در زمان مقرر به پایان رسد. جالب است بدانید، برای سریال نفوذ شهرهای متعددی به عنوان لوکیشن انتخاب شدند، بهنحویکه برای ضبط برخی سکانسها مجبور میشدیم به پیشوای ورامین برویم یا اینکه برای صحنهای دیگر به روستایی در شهر قزوین مراجعه کنیم.
وی در پاسخ به این سؤال که در نفوذ تا چه حد از تروکاژهای کامپیوتری استفاده شده است؟ گفت: اگر تروکاژهای کامپیوتری نبود شاید این سریال باید با هزینههای بسیار بالا تولید میشد، ولی خوشبختانه بسیاری از بخشها را به واسطه تروکاژهای کامپیوتری انجام دادیم. بهعنوان نمونه، تنها دیوار سفارت و بخشی از ساختمان را ساختیم، اما دیگر قسمتها به واسطه تروکاژهای کامپیوتری خلق میشود.
فیلمسازان معمولاً روایتهای تاریخی را به گونهای بیان میکنند که به آن تعلق خاطر دارند، البته این به معنای تحریف واقعیت نیست، بلکه شاید بخشهایی بازگو شود که فیلمساز دوست دارد آن بخش را برجسته کند، پس ممکن است برخی نکات حتی در نفوذ نیز مغفول واقع شود اما این مسئله ایرادی در فیلمسازی نیست، زیرا در همه جای دنیا باب است فیلمساز به واسطه تخیلش برخی از موضوعات را بیان کند
علیاکبری در پاسخ به این سؤال که تا چه حد شما به روایت تاریخ به صورت جزبهجز متعهدید؟ چنین پاسخ داد: فیلمسازان معمولاً روایتهای تاریخی را به گونهای بیان میکنند که به آن تعلق خاطر دارند، البته این به معنای تحریف واقعیت نیست، بلکه شاید بخشهایی بازگو شود که فیلمساز دوست دارد آن بخش را برجسته کند، پس ممکن است برخی نکات حتی در نفوذ نیز مغفول واقع شود اما این مسئله ایرادی در فیلمسازی نیست، زیرا در همه جای دنیا باب است فیلمساز به واسطه تخیلش برخی از موضوعات را بیان کند.
وی متذکر شد: درباره روایت سریال نفوذ بهعنوان تهیهکننده باید نکتهای را بدون جانبداری بیان کنم، دراین مجموعه تا جایی که این اثر ضبط شده است اغراق یا امری خلاف واقع صورت نگرفته است، چون درباره تسخیر لانه جاسوسی تجربه عینی و مطالعاتی صورت گرفته است پس اگر تحریفی در این زمینه دهد قطعاً متوجه آن خواهیم شد، در ضمن جواد شمقدری برای این که فیلمش روایتگر درستی از تاریخ آن زمان باشد دیدگاه مارکسیستها را هم در نفوذ بیان کرده است.

تهیهکننده فیلم سینمایی «استرداد» در پاسخ به این سؤال که با توجه به تجربههای عینی و مطالعاتی خود، آیا تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸ را اقدامی در جهت حفظ منافع ملی میداند یا خیر؟ اظهار کرد: یکی از دلایل انقلاب، وابستگی رژیم گذشته به آمریکا بود. حضور آمریکا در ایران آنقدر گسترده بود که در هر بخشی وجود آنها لمس میشد. بههمین جهت وقتی انقلاب شد آنها نتوانستند اتفاقات جدید کشور را تحمل کنند و به همین جهت شروع به کارشکنی کردند و اگر لانه جاسوسی تسخیر نمیشد امروز به این حد از پیشرفتهای علمی و نظامی دست نمییافتیم.
این سینماگر ادامه داد: این سؤال در سالهای اخیر مطرح است که نمیشد به جای تسخیر لانه جاسوسی کارکنان سفارت را از ایران اخراج کرد و رابطه را اینگونه پایان داد تا آسیبهای بینالمللی متوجه کشور نشود؟ در پاسخ به این مسئله باید گفت، قبل از اینکه سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام تسخیر شود یک بار دیگر نیز در ۲۴ بهمنماه، سال ۵۷ توسط چریکهای فدایی خلق اشغال شده بود در آن مقطع امام دستور داد که آنها از سفارت بیرون بیایند، ولی با وجود این اتفاق، بازهم آمریکاییها به دخالتهای خود ادامه دادند.
درباره چگونگی قطع رابطه و با آمریکا و چرایی اشغال سفارت باید به این نکته توجه کرد در سالهای اولیه انقلاب شور و هیجان بسیار زیاد بود و در آن زمان رفتارهای دیپلماتیک چندان مورد توجه نبود و امروز پس از سالها به این نتیجه رسیدهایم که شاید اگر حرکت دیپلماتیک صورت میگرفت عواقبی متوجه کشور نبود
وی تأکید کرد: درباره چگونگی قطع رابطه و با آمریکا و چرایی اشغال سفارت باید به این نکته توجه کرد در سالهای اولیه انقلاب شور و هیجان بسیار زیاد بود و در آن زمان رفتارهای دیپلماتیک چندان مورد توجه نبود و امروز پس از سالها به این نتیجه رسیدهایم که شاید اگر حرکت دیپلماتیک صورت میگرفت عواقبی متوجه کشور نبود.
علی اکبری در پایان تأکید کرد: هیجانات انقلابی برخی مواقع به کمک کشور آمده است و دفاع مقدس بهترین مثال در این زمینه است، وقتی جنگ آغاز شد من بهعنوان یک نوجوان ۱۵ ساله، مهرماه، سال ۱۳۵۹ در خرمشهر بودم، اما اگر امروز بخواهم آن دوران را مرور کنم شاید برای خودم هم عجیب باشد که چگونه به جنگ رفتم. ولی آن زمان اگر قرار بود همه اینگونه فکر کنند بخشهای وسیعی از کشورمان اشغال میشد و همین هیجانات میهنپرستانه سبب دفاع از کشور و انقلاب شد.
انتهای پیام