
به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ نشست «بخشایش در ساحت دین، سیاست و صلح»، با محوریت بررسی کتاب «عذر و عفو؛ نگاهی تطبیقی» نوشته محمدجعفر محلاتی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
محمدجعفر محلاتی، استاد الهیات صلح در دانشگاه اوبرلین آمریکا در این نشست بیان کرد: حدود 10 سال در سازمان ملل کار کردم که آخرین کار بنده در قضیه قطعنامه بود که به سرانجام خوبی رسید، مورد قبول واقع شد و ایجاد صلح کرد. سپس حدود هفت سال در دانشگاه کلمبیا، روابط بینالملل تدریس کردم و دوازده سال است که الهیات تطبیقی را دنبال میکنم و بر اساس این سه دهه تجربه، به فرمولبندی ویژهای در مورد محتوای صلح رسیدهام.
وی تصریح کرد: یکی از سوالهای مهم این است که محتوای صلح چیست و عفو و بخشایش در کجای این ساختار صلح قرار دارد؟ برای صلح، فرهنگها و سنتها، اثر مهمی دارند و از جمله عوامل مهم فرهنگی، ادیان هستند. سوال این است که این ادیان و سنن چه مشارکتی در صلحگستری دارند. ما یک اصل ابتدایی داریم که عبارت از رسیدن به آتشبس است که برای رسیدن به آن، مکانیزم اخلاقی به نام اخلاق جنگ را لازم داریم که کتاب اول من، به این سوال میپردازد که فرهنگ شیعی و ایرانی در مورد اخلاق جنگ و صلح، چه حرفهایی دارد.
محلاتی در ادامه افزود: اگر اخلاق جنگ موفق شود، تازه ما را به آتشبس میرساند که در زیرزمین صلح است و میتوان آتشبس داشت و همچنان نسبت به یکدیگر نفرت هم داشته باشیم. لذا در این مرحله، هنوز صلح مطلوبی به دست نیامده و ما باید این فاصله را تا نقطه صفر صلح با یک مکانیزم اخلاقی طی کنیم. این نقطه نیز نقطهای است که در آن، نه افراد بههم علاقه دارند و نه نفرتی وجود دارد که میشود نقطه صفر صلح و فاصله بین آتشبس و نقطه صفر صلح را با یک مکانیزم اخلاقی طی میکنیم که عنوانش پوزش و بخشایش است.
وی تصریح کرد: در حقیقت این بحث کمک میکند که در پیمودن فاصله آتشبس تا نقطه صفر صلح، با مکانیزمهای دینی و سنتی وارد کار شویم. اما وقتی به منطقه صفر صلح رسیدیم، آیا نقطه مطلوب است؟ خیر. ما تازه نیازمند یک مکانیزم اخلاقی دیگری هستیم که ما را به دوستی و صلح مثبت برساند. کتاب اولم با عنوان «دوستی به مثابه جهانبینی»، دارد در مورد این فضا صحبت میکند و کتاب حاضر نیز بحثش این است که عذر و عفو به صلح میانه مربوط است و عذر و عفو ضرورتی برای رساندن ما به صلح میانه است.
این نویسنده و استاد دانشگاه در ادامه افزود: در حال حاضر، نظام بینالملل به یک بنبست رسیده است و راه حل نجاتش این است که به سمت یک پارادایمشیفت برویم. نظام روابط بینالملل سوار بر دو اصل است؛ یکی مدارا و یکی هم روابط حسن همجواری که هر دوی این اصول، مورد بحث است. مدارا عبارت از فضیلت منفی است و حسن همجواری نیز معنایش متفاوت شده است و خودِ منشور ملل متحد، باید یک پارادایمشیفت داشته باشد و این کارهایی که انجام میدهیم و کتبی که مینویسیم به این پارادایمشیفت کمک میکند.
وی تصریح کرد: داستان عذر و عفو، چندین جنبه دارد که یکی از آنها تاریخپژوهی است و باید دید این داستان در تاریخِ کجا شروع شد که اعم از تاریخ عرفی و مقدس است. یهودیها معتقدند امت یهود از دقیقهای آغاز شد که یوسف(ع) برادرانش را بخشید و این در ادبیات و الهیات یهودی مندرج است و در هستیشناسی امت یهود، عذر و عفو مندرج شده است.
محلاتی در ادامه افزود: در الهیات مسیحی نیز میبینید که امر مسلط این است که حضرت عیسی(ع) بر صلیب رفت تا خدا به این بهانه امت را ببخشد. لذا تراژدی مهمی که بر اساس آن، این پیامبر آمد، بهانه عفو مسیحیان شد و بخشایش یک پاراداریم کلیدی در الهیات مسحیی است. در آثار زرتشتی نیز مطالب جالبی در همین زمینه میبینید. در ادبیات زرتشتی داریم که خلود در آتش، مختص شیطان است و هیچ انسانی در آتش خالد نیست. یعنی در نهایت یک عفو فراگیر، به سراغ همه میآید. اما به تاریخ اسلام که میرسیم، میبینیم یکی از جالبترین مظاهر بخشایش در فتح مکه ظاهر شده است. اما روی آن کار آکادمیک خوبی نشده است که از درون آن، رگه صلحپژوهی درآید. پس عذر و عفو، یک پارادایم کلی، برای تاریخ اسلام نیز محسوب میشود.
وی بیان کرد: نگاه هستیشناسانه به عذر و عفو نیز مهم است. الهیات مسیحی میگوید زمانی که آدم و حوا گناه کردند و از بهشت اخراج شدند، مابقی انسانها تا ابد بار این خطا را حمل میکنند و لذا انسان، گناهکار به دنیا میآید و نیازمند بخشایش مستمر است. بنابراین بخشایش، ضرورت رستگاری است. در اسلام نیز یک آیه کلیدی که عبارت از «وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى؛ و اگر خدا مردم را به [سزاى] آنچه انجام دادهاند مؤاخذه میکرد، هيچ جنبندهاى را بر پشت زمين باقى نمىگذاشت، ولى تا مدتى معين مهلتشان مىدهد». این آیه، مهمترین اصول را به ما میدهد که اصل امتناع حیات، بدون بخشایش است. لذا در اسلام، عذر و عفو ضرورت حیاتی دارد. در مسیحیت نیز ضرورت رستگاری روشن است. یعنی کل حیات، سوار بر بخشایش است و در این هستیشناسی یک امر کلیدی است.
محلاتی در ادامه افزود: در الهیات اسلامی، اولین گفتوگوی انسان، بعد از اخراج آدم از بهشت نیز در زمینه عذر و عفو است که نخستین گفتمان در مورد این بود که جبرئیل سراغ آدم میآید و میگوید که عذرخواهی کن تا خدا تو را ببخشد. یعنی عذرخواهی اولین گفتوگوی انسانی است و این داستان، بسیار مهم است. در قرآن نیز این مسئله وجود دارد که خداوند عفو جامع را مطرح میکند و چطور است که عفوپذیری خدا، جامع است، اما در سیاست نمیتوانیم یکدیگر را ببخشیم و چرا این را بسط نمیدهیم؟ به اعتقاد من، در قرآن بخشایش و عذرخواهی، یکی از پارداریمهای اصلی است.
انتهای پیام