به گزارش ایکنا، جمال اشرفی در دومین میزگرد تخصصی بررسی تحولات جهانی با محوریت تحولات غرب آسیا با اشاره به تحولات اخیر در کشورهای لبنان و عراق که با مشارکت خبرگزاری ایکنا برگزار شد، بیان کرد: تحولات کشورهای لبنان و عراق همواره در تحولات منطقهای اثرگذار بوده است، به دلیل اهمیت این دو کشور باید توجه ویژهای را نسبت به تحولات آن داشت.
این کارشناس و پژوهشگر افزود: در واقع همیشه تحولات در این دو کشور، تأثیر بهسزایی را در کل منطقه نشان میدهد و به نوعی در سالهای اخیر تقریباً ثابت شده است که تغییر در این دو کشور نقطه آغاز دومینوی تغییرات در کل منطقه است و اگر این تغییر در دو منظقه تغییری نابهنجار باشد، میتوان این توقع را داشت که مابقی تغییرات صورت ناهنجاری داشته باشد.
وی اظهار کرد: در عراق شاهد هستیم با رشد افراطگرایی این پدیده تبدیل به شکل دیگری در تشکیل دولت داعش با مرکزیت موصل شد، قبل از آن در سوریه کار خود را آغاز کرد، اما محوریت در عراق بود و سعی میکرد با دولت تازه تأسیس اقدام به توسعه کنند و وقتی در عراق مرکزیت برچیده شد، در سوریه نیز تا حد زیادی داعش قدرت داعش ضعیف و حتی جریان افراطگرایی محو شد.
اشرفی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت لبنان بیان کرد: لبنان به این دلیل که قلب فعال شامات است، اهمیت زیادی دارد، این کشور دارای ساختاری طایفهای است و در آن ۱۸ طائفه و گروه مذهبی در ساختار حکومت مشارکت دارند و جمعیت زیادی از مهاجرین سوری و فلسطینی در لبنان حضور داشتند.
وی تصریح کرد: لبنان کشوری است که نسبت به سایر اقوام خود در شامات، فضای بازتری برای حضور دیگران و فعالیتهای فرهنگی یا مسلحانه دارد و سرزمین مفتوحی برای کشورهای مخالف محسوب میشود که میتواند حضور سیاسی، نظامی و فرهنگی را در این کشور شامل شود.
این کارشناس آفریقا و عربی پژوهشگاه بینالمللی جامعة المصطفی(ص) ادامه داد: لبنان کشوری مفتوح بر روی سازمانهای امینتی است که در آنجا کنشگریهای زیادی را به عنوان محل یا دایرهای که با رقبای خود دارند، ایجاد میکند.
وی خاطرنشان کرد: اهمیت ویژهای را برای عراق و لبنان با محوریت شیعی در این کشورها در نظر گرفتهاند. در عراق با جمعیت ۶۰ درصدی شیعه با وجود عتبات مقدس و وجود توریسم دینی و زیارت و حوزه نجف و مرجعیت دینی همه در کنار هم اهمیت این منطقه و جریان شیعی را بیشتر میکند.
اشرفی گفت: در مورد عراق با مشکلاتی روبرو هستیم، از سال ۲۰۰۳ که حزب بعث در این کشور ساقط شد تا امروز در سال ۲۰۱۹ هنوز مطالعات خوبی از عراق ندیدهایم که جامعه عراق را به صورت دقیق حتی توصیفی مورد توجه قرار داده باشد.
وی افزود: از منظر روابط بینالملل و ژئوپولتیک ممکن است آثاری درباره عراق باشد، اما از نظر جامعه شیعیان عراق و شخصیت روانی و اجتماعی شیعه در این کشور، کمتر کاری دیدهایم با اینکه با توجه به زمینههای تاریخی و سیاسی این کشور در طول قرنهای گذشته، یکی از مکانهای بزرگ در جریانهای سیاسی و اجتماعی بزرگ بوده است و بینالنهرین یکی از خاستگاههای تمدنی در دنیا به شمار میرفته است.
این پژوهشگر عنوان کرد: در دوران معاصر نیز بسیاری از جنبشها از عراق شروع شد یا نفوذی در آن داشتند، مثلا جریان بابیه در ایران پس از آنکه توسط ناصرالدین شاه و امیرکبیر سرکوب میشود، به عراق منتقل شد و بخشی در بغداد خود را نشان داد و نامههای برجای مانده از دست سنگین بابیت و بهائیت در نجف خبر میداد.
وی بیان کرد: در شهری مانند نجف که امکان ترور و اقدام مسلحانه در آن زمان میدیدند، در نامههای علما بازتاب دارد و حکایت از حضور قدرتمند بابیت و بهائیت و برخی از فرق دارد، در بصره برای اولین بار حضور بهائیها را شاهد بودیم و مدعی شدند بهائیت عراقی از قبل وجود داشته است همچنین برخی جریانهای مهدی گرایانه یا مدعی مهدی خود را در لایههای اجتماعی نشان میدهد و جریانهای سیاسی که از قبل در شیعیان وجود داشته است خودنمایی میکند.
اشرفی اظهار کرد: ما در عراق و لبنان با دو کشوری روبرو هستیم که شرایط مهمی دارند، در این ۱۶ سال اخیر که نیروهایی مانند سفیر و رایزن فرهنگی و کنسول و وابستگان فرهنگی و امنیتی در این کشورها داشتیم، اگر میخواستند ماهی یک صفحه مبتنی بر مشاهدات خود به صورت دقیق مینوشتند بعد از این مدت چند صد صفحه کتاب و گزارش معتبر در عراق داشتیم، ولی به تظر میرسد هیچ چیزی نداریم و فقط کتابهای عمومی و سیاسی وجود دارد، اما کتابی حاکی از پرونده فعالیتهای خود در این کشور نداریم، بر این اساس همیشه دچار غافلگیری میشویم.
وی خاطرنشان کرد:در واقع وقتی برای فهم مسائل به صحنه میآئیم که واقع شده است و حالا نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم و به فکر میافتیم که چه اتفاقی افتاد؛ این مسائل در اعتراضات اخیر عراق و لبنان دیده میشود البته با هم فرق دارند.
این پژوهشگر سیاسی با تشریح تحولات تصریح کرد: در لبنان پدیدهای جدید اتفاق نیفتاده است و همیشه شکل گیری فعالیتهای سیاسی و دولتی، مجموعهای از کارهایی است که توافقی باید حل شود و طبیعی است که مثلا تا دو سال رئیس جمهور هم نداشته باشند، ضمن اینکه دولت کوچک است و احزاب قوی هستند و مردم امید زیادی به دولت ندارند و امور خود را بدون حضور دولت پیش میبرند و دولت را گاهی مزاحم میدانند که برای سهم خواهی در بدنه ریاستی کنار هم قرار میگیرند وگرنه خدمات خاصی نمیدهند مثلا میبینیم در مورد خدمات اجتماعی نیز احزاب امکانات خود را دارند و با کارتهای شناسایی به مردم خدمات میدهند.
وی گفت:در لبنان کشوری که بیش از ۴ ساعت برق ندارد و در هر ساختمان و مجتمع یک اتاق ضد صدا وجود دارد که در آن یک موتور برق فعال است و باید علاوه بر شارژ ساختمان هزینه برق را نیز پرداخت کنند، در این کشور ممکن است یک مساله کوچک به اعتراض عمومی تبدیل شود البته مردم میدانند این به هم ریختن فرقی برایشان ندارد.
اشرفی افزود:، اما در عراق تفاوت دارد، این کشور نفت خیز است و فروش نفت بالایی دارد و از نظر خدمات اجتماعی نتوانسته شرایط خوبی را برای مردم فراهم کند و حالا از حکومت میخواهند پاسخگو باشد، در مورد وضعیت عراق دو بعد را باید در نظر گرفت یک بعد واقعی و حقیقی که ریشه در شرایط موجود دارد و دیگری بعد مدیریتی مد نظر است.
وی اظهار کرد: در بعد واقعی و حقیقی یک زمینه اعتراضی واقعی و اصلاح طلبانه وجود دارد و اینکه حکومت و احزاب و کنشگران سیاسی و اداری ۱۶ سال است در تجربهای جدید قرار گرفتند و نتوانستند کارنامه قابل قبولی ارائه دهند بلکه کارنامهای آمیخته با فساد و حیف و میل بیت المال و سود خواهی و دزدی اموال عمومی دارند، این زمینه اولیه است از طرف دیگر عراق یکی از میدانهای کنشگری بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است که یک زمانی از طریق اسلحه و بمب گذاری و جنگ صورت میگیرد، اما در دورههای جدید این کنشگری از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی شکل میگیرد پس بدون اینکه بخواهیم دچار افراط شویم باید توجه کنیم یک زمینه واقعی و یک جریان خارجی در عراق وجود دارد.
این کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد: ما شناخت دقیق و منطقی نسبت به آن چه در این کشورها میگذرد نداریم و با ذهنیات خودمان ورود پیدا میکنیم و آن چه را میخواهیم ببنیم بر واقعیت گزارش خود حمل میکنیم.
وی بیان کرد: الزاما آن چه در ذهن ما میگذرد مشخص نیست که در ذهن دیگران نیز برسد، بعد از حضور مقتدی صدر در ایران، اولین مرحله اعتراضات و انقلاب اکتبر ۴۰ روز قبل از اربعین شروع شد و یکی از پدیدههای بارز این بود که کسانی که به نفع جریان صدر شعار میدادند یا خود را نزدیک به این جریان میدیدند به فردی حمله کردند که با آمریکاییها و داعش و القاعده جنگیده و فرمانده میدانی بود، اما همین برادران شیعه به طرز وحشتناکی او را کشتند و فضایی که ایجاد کرد خودش جریان خود را منتسب به مقتدی صدر میدانستند.
اشرفی خاطرنشان کرد: محوریت اصلی داستان جریان صدر است که در منطقه شیعی عشایری اتفاق میافتد، در این منطقه سابقه درگیری زیادی وجود دارد، به نظر میرسد برداشت ما از وضعیت در عراق واقعی نبود و در این ماجرا غافلگیر شدیم، البته شهریور ماه قیس خزعلی، دبیرکل جنبش عصائب اهلالحق عراق مصاحبهای داشت و اعلام کرد در ماه اکتبر اعتراضاتی شروع میشود و این اطلاعات دقیق است.
وی افزود: حتی حضور مقتدی صدر در ایران نیز مرتبط با احتمال ترور وی بود که از او دعوت شد تا مدتی در ایران باشد و شرایط مناسب شود، اما هیچ کس تصور نمیکرد ابعاد این داستان تا کجا پیش میرود و نشان میدهد پیش روی داستان اعتراضات، بیتأثیر با فضای رقابتی بین قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای نیست و عاملی مؤثر از این فعالیتهاست و در این باره نشانههایی وجود دارد.
وی در این باره توضیح داد: به ویژه در روزهای اول در دو مرحله قبل و بعد از اربعین هجم وسیعی را دربرمیگیرد و وقتی به اعتراضات نگاه میکنیم میبینیم به دلیل عملکرد بد احزاب به خصوص احزاب اسلامگرا و شیعی در کارنامهای که از خود نشان دادند به عنوان رأس وجود ندارند از طرف دیگر وقتی محوریت احزاب گرفته میشود و نمیتوانند مردمی کار کنند تبدیل به جنبشی بی سر میشود و سر آن مشخص نیست که کجاست.
این پژوهشگر سیاسی اظهار کرد: این جنبش بی سر و در حال رشد بود و این پدیده با محوریت رسانه و شبکههای اجتماعی تنومند میشد و به حرکت خود ادامه میداد و، چون بیسر بود مدیریت کردن آن به شکل شبکهای اتفاق میافتاد.
وی تصریح کرد: در عراق شبکههای اجتماعی بسیار پررنگ چون فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی به جوانان خط میدادند و این قرینهای بود که نشان میداد اگر چه اعتراضات از جریانی واقعی شکل میگرفت، اما از طریق شبکههای اجتماعی توسعه مییافت، شبکههای اجتماعی عروسهای هزاردامادی هستند و هر روز از شکلی به شکلی درمیآیند و ادعایی مطرح میکنند و جریانی را برای افزایش به همریختگی شکل میدهند.
اشرفی عنوان کرد: دولت عراق ترجیح داد برخی از شبکهها را فیلتر کند، بعد از مدتی اینترنت را بستند و عراقیها با هزینههای گزاف، اینترنتهای خارجی میخریدند و به فیلترشکن روی آوردند، اما در این کشور ماهوارهها وصل بود و بعد شبکهها اعلام میکرد که مثلا هزار نفر کشته میشود، پس جریان ادامهدار میشد.
وی افزود: در مجموع هر چند در حدود ۳۰۰ نفر بین نیروهای مردمی و امنیتی و برخی افراد در عراق کشته داشت، اما نمره بالایی میگیرند و توانستند از مرحله رسانهها بگذرند و جریانهای فرصت طلب خالی شده و حرکت شکل اجتماعی پیدا کرده است و اخیرا مسالمتآمیزتر دیده میشود و گروههای مردمی به ترمیم پرداختند و معابر را ساماندهی کردند.
این کارشناسی سیاسی بیان کرد: جوانان در روزهای اخیر در بغداد و نجف، به اقداماتی در تمیز کردن شهر و بازسازی برخی از اماکن مخروب شده پرداختند و یک حرکت اجتماعی به جای آن حرکتهای سیاسی و حزبی و گاهی مخرب و کشتار در عراق شکل گرفته است و میرود که به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شود.
وی گفت: با وجود آزادی رسانهها، آگاهی جمعی بسیار خوب بود و در برخی نقاط تا پایان راهپیمایی اربعین اعتراضات متوقف شد، و حتی برخی حرکتها منتسب به بیگانگان و مزدوران داخلی بود و ملت و دولت به این نتیجه رسیدند که باید نقاط ضعف را برطرف کنند و دست به تغییراتی بزنند.