به گزارش ایکنا؛ آرون دیوید میلر (Aaron David Miller) و پژوهشگر ارشد در مؤسسه موقوفه کارنگی برای صلح بینالمللی (Carnegie Endowment for International Peace) در یادداشتی که در روزنامه لسآنجلس تایمز منتشر کرد با اشاره به تحولات اخیر پس از ترور سردار سلیمانی نوشت: با نگاهی به تحولات موجود از زمانی که ترامپ دستور حمله هواپیماهای بدون سرنشین به این فرمانده ایرانی را صادر کرد تا زمان شلیک موشکهای بالستیک ایران، این نتیجه به دست میآید که ما در آستانه جنگی بزرگ با ایران هستیم، با این حال نباید گفت جنگ با ایران اجتنابناپذیر است.
میلر در بخش دیگری از این یادداشت با اشاره به تأکید رهبر ایران بر انتقام از آمریکا مینویسد: در شرایطی که تهران و واشنگتن فاقد ارتباط دیپلماتیک هستند، این امر میتواند تشدید غیرقابل کنترل تنش را به همراه داشته باشد. با این همه جنگ بزرگ هنوز اجتنابناپذیر نیست. ترامپ تاکنون در طول ریاست جمهوری خود درباره استفاده از قدرت نظامی علیه ایران محتاطانه عمل کرده است. عدم تمایل وی برای انتقام گرفتن از حمله ایران به یک پهپاد آمریکایی در ماه ژوئن (خرداد) و تأسیسات نفتی سعودی در ماه سپتامبر به خوبی این موضوع را نشان میدهد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه احتمال داده که علت اقدام ترامپ در ترور سردار سلیمانی خشم وی از حمله به سفارت آمریکا به وسیله نیروهای وابسته به ایران بوده و در این باره مینویسد: آنچه ترامپ را وادار به کشتن (به شهادت رساندن) سلیمانی کرده است، هنوز مشخص نیست. گزارشهای خبری حاکی از عصبانیت وی از حمله به سفارت ایالات متحده در عراق است. ترامپ از این نگران شده که ممکن است تهران به این تصور رسیده باشد که میتواند با مصونیت از مجازات، علیه آمریکا اقدام کند.
وی در ادامه یادداشت مینویسد: با بررسی توئیتهای ترامپ به نظر میرسد که وی آماده است اگر تهران اهداف آمریکایی یا نیروهای آمریکایی را نابود کند، به طور نظامی و مستقیم تلافی کند. با این حال، جنگ با ایران به جز این که بتواند مدتی توجهات را از موضع استیضاح وی منحرف کند، نفعی برای رئیسجمهور ندارد.
میلر جنگ را کمکی به انتخاب مجدد ترامپ نمیداند و در ادامه تصریح کرده است ترامپ در سال 2020 تنها یک ضرورت راهبردی پیش رو دارد و آن این است که استیضاح را با موفقیت پشت سر بگذارد و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود. یک جنگ همهجانبه که مانند جنگهای گذشته احتمال برد در آن وجود ندارد، منجر به رشد غیرقابل مهار قیمت نفت، سقوط بازارهای مالی، تکانههای اقتصادی شدید و کشته شدن آمریکاییها میشود، اتفاقاتی که به هیچ وجه در صندوقهای رأی به نفع ترامپ نخواهد بود. جرج دبلیو بوش وقتی جنگ با عراق را پس از واقعه یازده سپتامبر آغاز کرد، آینده سیاسی خود را به خطر نمیانداخت زیرا تصور عمومی این بود که وی در حال تلافی بزرگترین حمله به ایالات متحده است. اما این بار مسئله به این صورت نیست.
این کارشناس مسائل خاورمیانه میافزاید: اگر دولت ترامپ و جمهوری اسلامی از شرایط فعلی عقبنشینی و به جای انتقام، به گفتوگو فکر کنند، این امر به ثبات جهانی کمک خواهد کرد. هر چند که این امر متأسفانه خیلی محتمل نیست و بیاعتمادی در هر دو طرف وجود دارد.
میلر با بینتیجه خواندن اقدام ترامپ در ترور سردار سلیمانی مینویسد: حداقل این احتمال وجود دارد که ترس متقابل از جنگ و عدم اطمینان از پیامدهای جنگ در هر دو طرف، مانع ایجاد یک درگیری بزرگ شود. البته اگر هم ایالات متحده آمریكا از درگیری كامل با ایران اجتناب کند، این بدان معنا نیست كه مرگ سردار سلیمانی برای واشنگتن بدون هزینه بوده یا برای آمریکا نتایج مورد نظر را به دنبال آورده است.
وی در پایان این یادداشت میگوید: حمله هواپیماهای بدون سرنشین به سردار سلیمانی در یک کشور ثالث اقدامی متناقض با یک راهبرد منسجم و طولانی مدت بود. این ترور تأثیر منطقهای ایران را محدودتر یا امنیت آمریکا در منطقه را بیشتر نکرده است. آنچه این ترور به دنبال خواهد داشت این است كه روابط آمریكا و عراق را تضعیف، قدرت ایران در منطقه را تقویت و جنگ علیه داعش را با مشکل روبرو میکند.
انتهای پیام