به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله توسعه علوم انسانی، مقالاتی با عناوین «تحلیل فقهی مالکیت ادبی وهنری»، «چالشهای نظری دو نحله فکری اقتصاد فضا و اقتصاد متعارف و غفلت از آن چالش ها در سیاستهای توسعه منطقه ای در ایران»، «توسعه رویکرد پویایی سیستم؛ ابزاری برای تعیین عوامل موثر در مدل نام آوری کارفرما»، «حکمرانی همکارانه؛ رویکردی نو در مدیریت ارزش عمومی»، «در جست و جوی الگوی انطباقی برنامه ریزی استوار منابع انسانی در سازمانهای پروژه محور» و «بررسی تاثیر سلبی تکنولوژی بر خلاقیت انسان» منتشر شده است.
تحلیل فقهی مالکیت ادبی وهنری
در چکیده مقاله «تحلیل فقهی مالکیت ادبی وهنری» میخوانیم: اصل موضوع مالکیت ادبی و هنری امر جدیدی نیست، زیرا مصنوعات فکری و هنری که حاصل اندیشه و ذوق انسان هاست قدمتی دیرینه دارند، و آنچه جدید می نمایاند و حادثه واقعه قلمداد می شود احکام حقوقی و قانونی آن در مراودات اجتماعی و فرهنگی امروز دنیاست. در مقاله پیش رو کوشش شده است تا با توجه به نیاز گفتگوی فقهی، به صورت اجمالی مباحث مرتبط به فقه اسلامی در زمینه مالکیت ادبی و هنری به خوانندگان ارائه گردد.
چالشهای نظری دو نحله فکری اقتصاد فضا و اقتصاد متعارف
نویسنده مقاله «چالشهای نظری دو نحله فکری اقتصاد فضا و اقتصاد متعارف و غفلت از آن چالشها در سیاستهای توسعه منطقهای در ایران» در طلیعه نوشتار خود آورده است: در این مقاله، ضمن بررسی جایگاه نحله فکری اقتصاد فضا در طبقهبندی نظریههای توسعه اقتصادی، وجوه اشتراک و افتراق آن با اقتصاد متعارف برجسته میگردد. پس از آن، مفهوم اقتصاد فضا و منشا ظهور آن، چالشهای مبانی دو نحله فکری بین اقتصاد فضا و اقتصاد متعارف مورد واکاوی قرار میگیرد. این چالشها نه فقط منجر به سیاستهای جدید توسعه منطقهای در قرن بیست و یکم در جهان شده، بلکه همچنین به بروز چالشهای جدیدی دامن زده است. از یک طرف، گزارش سالانه سال ۲۰۰۹ بانک جهانی که نخستینبار موضوع تغییر شکل جغرافیایی را در قالب نحله فکری عدم مکان محوری یا مکان خنثی، اساس سیاستهای توسعه منطقهای معرفی میکند و در مقابل آن، اتحادیه اروپا نحله فکری مکان محوری و یا مکان مقید را مبنای تحلیل سیاستهای منطقهای خود قرار میدهد. در راستای این دو نحله فکری متضاد و با توجه به حدود پنج دهه تجربه سیاستهای منطقهای در ایران، مقاله حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که «سیاستهای توسعه منطقهای در ایران، کدام یک از دو نحله فکری را مبنای تحلیل خود قرار داده است؟» یافتههای کلی نشان میدهند که سیاستهای توسعه منطقهای در ایران به دلایل مختلف فاقد پشتوانه نحله فکری اقتصاد منطقهای است.
حکمرانی همکارانه؛ رویکردی نو در مدیریت ارزش عمومی
نویسنده مقاله «حکمرانی همکارانه؛ رویکردی نو در مدیریت ارزش عمومی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: حکمرانی بر حرکت مدیریت دولتی از حکومت یعنی رویکرد قانون گذاری بالا – پایین، به سمت جریانی که همکاری و مشارکت حداکثری در افراد و نهادها برای پیشبرد اهداف دولت را در یک فرایند خود تنظیم در یک جامعه مدنی محقق میسازد، دلالت دارد. مفاهیم حکمرانی با سیر رشدی نسبتا تند از حکمرانی خوب، به سمت حکمرانی شبکهای، و حال حکمرانی همکارانه حرکت کرده است. حکمرانی همکارانه به گرد هم آمدن ذینفعان متعدد در یک اتحاد مشترک برای تصمیم گیری جمعی که منجر به پیامدهای مناسب برای همه طرفین درگیر به رهبری دولت می گردد، تعریف شده است. نقطه ایجاد همکاریهای متقابل در حکمرانی همکارانه باید تولید ارزش عمومی باشد و همین امر، یعنی تفاوت های بین ارزشهای بخش دولتی و بخش های غیر دولتی، چالش برانگیزترین مسئله در فرایند همکاری بین آنها باشد، چرا که در نهایت باید ارزش های عمومی چون پاسخگویی، مسئولیت پذیری و شفافیت، در ارائه خدمات عمومی به شهروندان تامین گردند. در این مسیر، یکی از ویژگی های موثر همکاری های مبتنی بر حکمرانی همکارانه، بالا رفتن توانایی کشف و حل مسائل عمومی است که از چالشهای اصلی مدیریت دولتی امروز است و پرداختن به آنها در یک فرایند همکارانه، در نهایت می تواند فسلفه خدمت رسانی به شهروندان را عملی سازد. هدف اصلی در این نوشتار، شناخت مفاهیم، ابعاد و چالش ها و الزامات پرداختن به حکمرانی همکارانه توسط دولت، به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه مدیریت دولتی است. امید است این نوشتار بتواند دیدی شفاف در جهت مفهوم سازی و پیاده سازی فرایندهای حکمرانی همکارانه در بخش دولتی کشور ایجاد نماید.
بررسی تاثیر سلبی تکنولوژی بر خلاقیت انسان
در طلیعه نوشتار «بررسی تاثیر سلبی تکنولوژی بر خلاقیت انسان» آمده است: یکی از اصطلاحاتی که در نهایت ابهام قرار دارد تکنولوژی است. اینکه ماهیت و ذات تکنولوژی چیست از قامضترین سوالاتی است که فراروی اندیشمندان این حوزه قرار دارد. اعتقاد داریم تکنولوژی وجه برون انسان است که ظهور یافته است. مستند این بیان بدین شرح است که تکنولوژی موطنی در بعد خلاقیت قوه خیال انسان دارد. علیرغم رابطه وثیقی که بین تکنولوژی و بعد خلاقیت وجود دارد (صانع و مصنوع) امروزه شاهد آنیم که در حوزه انسانشناسی بیشترین آسیب را تکنولوژی بر بعد خلاقیت انسان وارد ساخته است. در این پژوهش برآنیم با روش اسنادی و برگرفته از مستندات کتابخانهای و الکترونیکی «تاثیر سلبی تکنولوژی را بر بعد خلاقه انسان» تبیین نمائیم. در این پژوهش تاثیر سلبی تکنولوژی را در سه حوزه وجود شناختی، معرفتشناختی و ارزششناختی بررسی و تبیین خواهیم کرد.
انتهای پیام