کد خبر: 3885748
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۳

محک پیشینه تمدنی و فرهنگی ملت‌ها در هنگامه بحران / دیگر تحقیر بس است

معمولاً پیشینه تمدنی و فرهنگی و رفتار اخلاقی هر ملتی را در هنگام بحران می‌توان محک زد. لازم نیست خودمان را دست کم بگیریم و مرتب با زبان تحقیر از خودمان حرف بزنیم و فرهنگ اروپایی و آمریکایی را بر سر مردمان خودمان و فرهنگ خودمان بکوبیم.

به گزارش ایکنا، فتح الله آملی در یادداشتی با عنوان «جلوه‌های افتخار» در روزنامه اطلاعات نوشت: معمولاً پیشینه تمدنی و فرهنگی و رفتار اخلاقی هر ملتی را در هنگام بحران می‌توان محک زد. لازم نیست خودمان را دست کم بگیریم و مرتب با زبان تحقیر از خودمان حرف بزنیم و فرهنگ اروپایی و آمریکایی را بر سر مردمان خودمان و فرهنگ خودمان بکوبیم.

1- وقتی فیلم‌ها و عکس‌های اینترنتی را از هجوم مردم در پاریس و لس‌آنجلس و نیویورک و استکهلم و سئول و اسلو و لندن و شیکاگو و… به فروشگاه ها و بعضاً غارت فروشگاه‌ها را می‌بینیم و می‌خوانیم و نیز از فروش یک ماسک ساده به ۱۵ برابر قیمت و… بهتر می‌فهمیم که با وجود همه مشکلات و مصائب و گرفتاری‌ها و نداری‌ها و بدترین تحریم ها چه ملت متمدن و با فرهنگی داریم. به عده‌ای فرصت طلب حرام‌خوار نگاه نکنیم که همیشه بوده‌اند و هستند و نمک بر زخم مردمان می‌پاشند. به اکثریت با فرهنگی چشم بدوزیم که به فکر کمک به دیگران هستند و با هرچه که در توان دارند پای کار آمده‌اند. آن یکی اجاره‌اش را می‌بخشد، دیگری به بدهکار گفته می‌توانی سه ماه بعد چک را به بانک ببری. دیگری خانه‌اش را کارگاه کرده و با چند چرخ خیاطی تولیدی ماسک راه‌ انداخته، یکی هم دست‌شویی صلواتی همراه با مایع ظرفشویی کنار خیابان علم کرده، عده‌ای هم پک ضدعفونی دم درب خانه‌ها به رایگان می‌دهند و… در فروشگاه‌ها هم اکثر مردم به قدر نیاز خرید می‌‌کنند و قفسه خالی کمتر دیده می‌شود… اگر همه اینها مایه افتخار نیست پس چیست؟

۲ ـ در حال حاضر ما سومین کشور درگیر ویروس کرونا با بیشترین مبتلا و بیشترین قربانی هستیم. این روی اسفبار و ناراحت کننده سکه این بحران است اما روی دیگری هم هست.

تعداد کسانی که بهبود یافته‌اند، یعنی ۴۸۰۰ نفری که تا به حال از بیمارستان مرخص شده و سلامت خود را بازیافته‌اند. البته هم می‌توانست تعداد مبتلایان کمتر از این باشد و هم تعداد عزیزانی که از دست رفته‌اند. آسیب‌شناسی و بررسی علل ایجابی آن موضوع این مقال نیست (گرچه در جای خود لازم و ضروری است) اما اینکه با وجود همه شایعات و لجن‌‌پراکنی‌ها و مخالفت‌ خوانی‌هایی که درباره قدرت این کشور و این ملت در مقابله با بحران‌هاست، این ظرفیت قابل توجه در مملکت وجود دارد مایه مباهات است. به‌ویژه ظرفیت پزشکی، درمانی و دارویی کشور

۳ ـ ما در جنگ آبدیده شده‌ایم. جوانان ما در جبهه جنگ رویاروی با دشمن، حماسه‌های بی‌بدیلی خلق کرده‌اند. حال جبهه جدیدی گشوده شده است: با سرداران و سربازان دلاوری که در جبهه‌‌ای تازه می‌جنگند. این روزها می‌بینیم که اهالی خط مقدم این جبهه نیز همان روحیه را دارند. پزشکان و پرستارانی که داوطلبانه پای بر میدان مین می‌گذارند (اشتباه نمی‌کنم، پزشک و پرستاری که شبانه‌روز در بخش کرونا خدمت می‌کند و مرخصی نمی‌شناسد و می‌داند که ممکن است هر لحظه با «مین» خطرناک ویروس جدید برخورد کند اما لحظه‌ای تردید به خود راه نمی‌دهد، داوطلبانه مین روی جبهه جنگ جدیدند) نشان می‌دهند که روحیه ایثار و فداکاری در میان ما زنده است و با ما زندگی می‌کند.

۴ـ شاید از معدود دفعاتی است که پیوند خوبی بین حاکمیت و ملت به وجود آمده و همراهی خوبی در این زمینه دیده می‌شود.

با وجود برخی کج خلقی‌ها و نامرادیها و نامهربانی‌ها، اکثریت مردم به توصیه‌ها عمل می کنند. گرچه برخی هنوز با خود و هموطنان خود دوستی ندارند و بار سفر می‌بندند و کار را برای مهار بیماری سخت می‌کنند اما اکثریت مردم همراهی دارند و در خانه نشسته‌اند و مراقبت می‌کنند. کرونا با همه نحسی و بدطینتی و گرفتاریهایش حداقل این حسن را داشته که این روزها اهالی بداخلاق سیاست را هم خانه نشین کرده و از دعواهای حزبی و جناحی و جریانی کاسته و نوعی وحدت و همبستگی به وجود آورده تا همه اگر نمی‌توانیم دست در دست هم بگذاریم دل در گرو هم داشته باشیم و به فکر خودمان، کشورمان و مردممان باشیم. قدر این با هم بودن و به هم کینه نداشتن و به هم نپریدن و به هم زخم زبان نزدن و چوب لای چرخ همدیگر نگذاشتن را بدانیم و دریابیم که در هر بحرانی اگر دعواها را کنار بگذاریم و به فکر همدیگر باشیم و دور غرور و تعصب و منفعت طلبی و سهم‌خواهی و رانت‌جویی و… را خط بکشیم، دنیای قشنگتری خواهیم داشت.

۵ـ مدتهاست که در جمع خانواده و در کنار هم نبودیم. شاید ماهها و سالهای متمادی است که چند روز پشت سر هم و در کنار هم در خانه نماندیم و شاید اولین سالی است که ایام عید به سفر نمی‌رویم.

این هم فرصتی است برای با هم بودن و در کنار هم لذت بردن و همدیگر را بهتر فهمیدن و ضمناً بیشتر تلویزیون دیدن (البته اگر اینهمه برنامه‌های تکراری شوقی برای دیدن بیاورد)

و البته این بحران فرصتی برای دولت و ملت است برای دیدن مشکلات مردمی که گرفتار آمده‌اند و این بحران کسب و کارشان را کساد کرده و سفره‌هایشان را خالی. بهترین فرصت است برای دارندگان همت‌های بلند که خودی نشان بدهند و پا در رکاب بگذارند و اسبی در میدان فتوت و مردانگی بتازانند و لذت کمک به دیگران و تقسیم مهربانی و نشاندن شکوفه‌های لبخند بر چهره‌های زرد و نگران و تقدیم هدیه بهار به خانه‌های در زمستان تنگی و عسرت فقر مانده را بچشند و بهار دلهای خودشان را نیز غرق شکوفه‌های محبت و مهر کنند تا هزاران هزار قمری و قناری، میهمان خانه‌های دلشان شوند و آواز عشق سردهند. تا از دل این روزهای سخت و سرد و تیره روزهای گرم و روشن و زیبا و پرامید بارور شود. ان‌شاءالله

انتهای پیام
captcha