کد خبر: 3894400
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۵

مزاح حجت الاسلام قرائتی با شهید مطهری

حجت الاسلام محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز و مبلغ دینی با لحن شوخ خود توصیه‌هایی را برای بهتر شدن برنامه‌های رادیو داشت.

مزاح شیخ شوخ کاشی با شهید مطهری/ یک لحظه با چاقو به چشمت بزن!به گزارش ایکنا به نقل از شبکه رادیویی ایران، حجت‌الاسلام محسن قرائنی را با برنامه درس‌هایی از قرآن می‌شناسیم. برنامه‌ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ترویج دین اسلام با زبانی ساده می‌پرداخت. قرائتی در برنامه رادیو ایران به تهیه‌کنندگی حسین معصومی و اجرای خسروی گفت: فعالیت فرهنگی بهترین کار است زیرا کار انبیا و و بزرگان ما ارشاد و هدایت بوده است. یکی از محور‌های کلان صداوسیما هم کار فرهنگی است. در رادیو با نوای آقای پرهیزکار که قاری و حافظ قرآن است، تفسیر قرآن می‌گفتم، وی آیه را می‌خواند و من چکیده آن را بیان می‌کردم. این نوا‌ها بعد‌ها به نام تفسیر نور، کتاب شد. این کتاب در بیست و دو سه سال پیش، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.

وی افزود: همان تفسیر که در رادیو گفته شد، چکیده‌اش به چندین زبان دنیا ترجمه شد و در صداوسیما و رادیو برون مرزی، به سی زبان دنیا ترجمه می‌شود و با آن ترجمه پخش می‌شود. باید بدانیم هر کسی که به ما گوش می‌دهد، گوش مردم امانتی در اختیار ماست. قلب و عمر مردم امانت است. باید سعی کنیم چیز مفید بگوییم. نمی‌گویم سخنرانی فقط مفید است. اینکه در آن رشد باشد، یعنی دانستنش مفید باشد و ندانستنش ضرر وارد کند.

قرائتی بیان کرد: الان آموزش‌های عمومی زیادی داریم. مثلاً یک مثال ساده بگویم. ما اگر سبزی بخریم، ۴ بار پول گِل‌کشی می‌دهیم. از زمین به میدان و از میدان به محله و از محله به خانه می‌آید و بعد سبزی را پاک می‌کنیم، گل‌هایش را شهرداری به بیابان می‌برد. واقعاً در یک کیلو سبزی، ۴ بار پول گل‌کشی می‌دهیم. اینکه در زندگی چطور از قلم، از لباس و از عمر استفاده کنیم. به هر حال باید بدانیم، برنامه‌ای خوب است که در آن رشد اخلاقی، اقتصادی یا سیاسی باشد. مردم تجربه‌هایی دارند. باید از خود مردم استفاده کنید، آیا شده است بین افرادی گله و اختلاف باشد و آن‌ها را آشتی داده باشید؟ اگر راهی ابتکاری دارید، برای ما بفرستید. ممکن است با یک طرح فامیل و دو دوست را به هم پیوند بزنید.

وی ادامه داد: این تجربه است. در کتاب‌ها و حوزه و دانشگاه هم نیست. مثلاً یک مثل ممکن است ۳۰ ثانیه طول بکشد، اما به اندازه ۱۰ صفحه حرف داشته باشد. یادم نمی‌رود مدینه بودم و صداوسیمایی‌ها دورم جمع شده بودند، پرسیدند که آقای قرائتی چند بار مکه آمده‌اید؟ گفتم لامپ سوخته را هزار بار هم به سرپیچ بزنید، روشن نمی‌شود. نگاه کردند و گفتم همین مثل چند ثانیه شد؟ یا گاهی اوقات طرف می‌گوید که ما ۳۰ سال گناه کردیم، اما می‌گویند چرا تا ابد جهنم می‌رویم؟ یا مثالی زدم و مرحوم مطهری چقدر خندید... گفتم شما یک لحظه با چاقو به چشمت بزن، تا ابد کور هستی. با یک مثال یک اشکال برطرف می‌شود. اخیراً هم ۵۰۰ نوار ۵ دقیقه‌ای برای مسائل خانواده و دعوت به کار خیر و کلیاتی که راجع به اقتصاد در قرآن است و به درد این ایام می‌خورد یا اینکه رادیو خنده داشته باشیم، خنده‌های حکیمانه به کار ببریم. چرا خنده‌های ما به توهین و تحقیر است؟ چه اشکالی دارد که من نواری داشته باشم که هم در آن بخندیم و هم مطالب حکیمانه داشته باشیم؟

انتهای پیام
captcha